1
بخش سوم فصل دوم انیمیشن سریالی آرکین (Arcane) یک داستان درخشان و استثنایی پر از کاراکترهای جذاب، پیامدهای غمانگیز و مضامین قابل تأمل را روایت میکند. بسیاری از افراد بر این باور هستند که انیمیشن سریالی «آرکین» بر اساس مجموعه League of Legends ساخته سرویس آنلاین نتفلیکس یک شاهکار مدرن است و فصل دوم این انیمیشن سریالی نیز توانسته این مسئله را تثبیت کند. در نقد بخش اول بیان کردیم که نگرانیهایی درباره این وجود دارد که سریال در شش قسمت باقیمانده چطور قرار است داستان را به پایان برساند. اما باید گفت که سه قسمت پایانی نشان دادند که این نگرانیها بیمورد بوده است. شخصیتهای متعدد این اثر برای پایانی مهیج در کنار هم قرار گرفتند، پایانی که تمام جنبههای قوی سریال را درون خودش داشته است.
هشدار اسپویل!
بخش سوم فصل دوم انیمیشن سریالی «آرکین» از جایی شروع میشود که بخش دوم آن به پایان رسیده بود. جیس تلاش کرده بود تا ویکتور را به قتل برساند، جانور گرگینه وندر نیز ناتوان شده و جینکس نیز در غم فقدان ایشا قرار دارد. همانطور که دیگر قهرمانان لیگ افسانهها (League of Legends) برای انتقام ویکتور آماده میشدند، کسی که اکنون با آمبسا و سینگد متحد شده است، نمایش به پایان خودش نزدیک میشود. با اینکه این قسمتها میتوانستند صرفاً اکشن و تماشایی باشند اما به یک پایان اشکآور پر از احساسات، مضامین زیبا و انیمیشن خیرهکننده ختم شدند که واقعاً تحسین همه را بر میانگیزد.
پایان پیچیده سریال داستانهای شخصیتها را به خوبی به پایان رساند
با توجه به گسترده وسیع داستان اکت سوم فصل دوم انیمیشن سریالی «آرکین» که شامل عناصری مانند حلقههای زمانی، ابعاد متناوب و سفر در زمان بود، سریال به راحتی میتوانست تمرکز خودش را از چیزی که مهم است، یعنی شخصیتهایش از دست بدهد. با این حال، پایان فصل دوم این انیمیشن سریالی شخصیتها را در کانون تمرکز خودش نگه داشته و هر قوس داستانی را به زیبایی به پایان رسانده است. گذار ویکتور به شرور آرکین به زیبایی با نیت تا حدودی خیرخواهانه او برای درمان بشریت از عناصری که باعث جنگ، مر و ویرانی میشوند، به نمایش گذاشته شده بود.
با توجه به تحولات پیچیده، مانند تلاش ویکتور برای نجات پیلتاور از دست خودش، انیمیشن سریالی «آرکین» به شکلی عاقلانه تمرکزش را روی ویکتور و جیس حفظ کرده است. رابطه آنها در مرکز داستان قرار دارد و مفاهیم ماورایی آرکین را در احساسات عمیق مستقر کرده است. رابطه بین جینکس و وای نیز به طور مشابهی مورد بررسی قرار گرفته و چهار شخصیت اصلی این انیمیشن سریالی بهعنوان نقاط مرکزی پایان فوقالعاده مهم و غمانگیز سریال باقی ماندند. فراتر از آن، شخصیتهای دیگر نیز پایانهایی مهیج و رضایتبخشی داشتند، به طوری که اکو توانست به همان فردی تبدیل شود که زمان را شکست و مل مداردا نیز ریشههای خودش بهعنوان رز سیاه را پذیرفت.
انیمیشن سازی زیبا در کنار مضامین مهم و کوبنده
واقعاً وصف زیبایی و تماشایی بودن انیمیشن سازی صورت گرفته در این انیمیشن سریالی دشوار است و هر چه از آن بگوییم، کم گفتیم. همانطور که در نقد و بررسی دو اکت قبلی گفتیم، انیمیشن نمایش داده شده در انیمیشن سریالی «آرکین» توسط استودیو Fortiche واقعاً فراتر از فیلمسازی مدرن است. هر فریم فوقالعاده است و هر مبارزه را میتوان به راحتی دنبال کرد و تمام کاراکترها به زیبایی احساسات خودشان را به روز میدهند و انواع مختلفی از هنر در هر یک از قسمتهای اکت سوم به نمایش گذاشته شده است.
خوشبختانه، مضامین اکت سوم در کنار انیمیشن سازی زیبا ارتقا پیدا کرده تا مفاهیم واقعاً تأمل برانگیزی را ارائه بدهد. همانطور که در نقد و بررسی اکت دوم به آن اشاره کردیم، انیمیشن سریالی «آرکین» در فصل دوم خودش بیشتر روی شخصیتها و روابط شخصی آنها تمرکز دارد تا جنگ پیلتاور و زاون، جنگی که این شخصیتها درگیر آن هستند. اکت سوم توانسته این مفاهیم را به طور همزمان گستردهتر و شخصیتر کند و آنها را به شکلی عالی به مخاطبان ارائه کند.
اکت سوم فصل دوم انیمیشن سریالی «آرکین» این ایده را بررسی میکند که بزرگترین نقاط قوت بشریت یعنی احساسات، عشق، دوستی و خانواده منجر به چیزهایی مانند جنگ، خشونت، تروما و مرگ میشوند که نابودی به ارمغان میآورند. همه اینها با این پیام همراه میشوند که در نقصهایی که ما را انسان میکنند، زیبایی وجود دارد و تلاش برای کمالگرایی نوع بشر ممکن نیست. همه این موارد در انیمیشنی خیرهکننده، قوسهای داستانی عالی، اکشن مهیج و داستانسرایی جذاب گنجانده شدهاند و داستانی مبتنی بر یک بازی بدون طرح داستانی واقعی را ارائه میدهند که یکی از بهترین داستانهایی است که تا به حال در دنیای انیمیشن گفته شده است.