تزکیه ، اصطلاحی دینی و اخلاقی است و در لغت به معنای پاک گردانیدن و به صلاح آمدن و رشد یافتن نفس و مال و کشت و زرع و همچنین به معنای ستودن نفس و خودستایی و به ناز زیستن در فراوانی است.
تزکیه در اصل به معنی نمو و رشد دادن است، سپس این واژه به معنی تطهیر و پاک کردن آمده است. قرآن مجید پس از یازده سوگند میفرماید: “سوگند به همه اینها که هرکس نفس خود را تزکیه کند، رستگار است و هرکس نفس خود را آلوده ساخت، (از لطف خدا) محروم گشت. قرآن مجید هدف پیامبران را تزکیه و پرورش نفوس ذکر کرده است.
معنای تزکیه
تزکیه در لغت و اصطلاح دارای معنای نزدیک به هم است.
معنای تزکیه در لغت
تزکیه از ماده «زـ ک ـ و» در لغت به معنای استوار ساختن و دور کردن شئ از عیب و کاستی و ایجاد رشد، برکت و طهارتدر آن یا به معنای دور دانستن شئ از عیوب و گواهی به پاکی و طهارت آن است. و به معنای تطهیر نفس و مال، صلاح، تقوا، زمین پاک، مدح و ستایش و تنزیه خویش میباشد.
تلفظ تزکیه
تلفظ کلمه تزکیه به صورت /tazkiye/ است.
معنای تزکیه در اصطلاح
تزکیه از ریشه «زکا» به معنای رشد و نمو است و از آنجا که امکان رشد منوط به نبود آفات و موانع و وجود شرایط است، در اصطلاح نیز، تزکیه، پاکی نفس از اوصاف رذیله (موانع رشد) و آرایش آن به صفات جمیله (شرایط رشد) معنا شده است.
تَزْکیه، واژهای مطرح در فرهنگ تربیتی قرآن و اصطلاحی در علم حدیث و امر قضا که از آن مفهوم پاکیزهسازی اراده میشود.
تزکیه یعنی چه؟
تَزکیه یا تهذیب نفس به معنای پاک و اصلاح کردن نفس از آلودگیها، دوری آن از عیب و نقص، رشد دادن و نوعی مبالغه در تطهیر است.
فرق تزکیه با تطهیر و تهذیب
برخی معنای اصلی تزکیه را کنار زدن نادرستیها از امور صحیح دانسته و دیگر معانی را از لوازم و آثار آن به حساب آورده و افزودهاند: تفاوت تزکیه با تطهیر و تهذیب در این است که در تطهیر دستیابی به «طهارت» در برابر «رجس» و در تزکیه کنار زدن آنچه باید کنار گذاشته شود و در تهذیب، حاصل شدن صلاح و خلوص، مورد نظر است.
البته به گفته برخی تزکیه مبالغه در تطهیر است و عدهای هم گفتهاند: تطهیر پیراستن و تزکیه آراستن است.
به عبارت دیگر تطهیر بیرون راندن آلودگیها و پاک کردن شیء است تا آماده رشد و نمو گردد و تزکیه رشد دادن و به شکوفایی رساندن آن است.
تزکیه در قرآن | آیات تزکیه در قرآن
تزکیه، اصطلاحی دینی و اخلاقی است که در قرآن نیز واژگان هم ریشه آن بیش از پنجاه بار آمده است. صورتهای گوناگون تزکیه در قرآن ناظر بر معنایی عام است و آن دور ساختن غیرحق از حق و ناپاکی از پاکی است
معنای قرآنی تزکیه نیز تناسب فراوانی با ریشۀ لغوی آن دارد. قرآن مجید فلاح و تزکیه را قرین هم میداند و در سوره شمس، آشکارا تحقق فلاح را برای اهل تزکیه تضمین میکند و آنان را به جاودانگی در بهشت و نعمت الاهی مژده میدهد. افزون بر این، از نظر قرآن کسانی که نفس خویش را تزکیه نکردهاند، بیگمان در خسراناند.
از منظر قرآن، هدف ارسال پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت است، اگرچه در آیات الاهی غالباً تزکیه مقدم بر تعلیم کتاب و حکمت آمده، در آیهای، این تعلیم، مقدم بر تزکیه شده است.از اینرو میتوان رابطهای متقابل میان تعلیم و تزکیه تصور کرد.
از دیدگاه قرآن، نفس انسانی در ابتدا مانند لوحی سفید و خالی است که هم قابلیت تزکیه و دریافت کمالات و هم قابلیت آلوده گشتن به تیرگیها را دارد که هر دو با اختیار و انتخاب خود انسان صورت میگیرد.
در اهمیت تزکیه نفس، همین بس که قرآن پس از یازده مرتبه قسم در سوره شمس، تزکیه نفس را تنها عامل رستگاری و وصول به سعادت فردی معرفی مینماید و فساد اخلاقی را منشا بدبختی و مایه زیان میشناسدو از همین جهت است که خداوند بواسطه رحمتش، انبیاء (علیهالسّلام) را مبعوث فرموده تا مردم را از اعمال بد و عواقب سوء آن آگاه کنند.
قرآن کریم، بدون در نظر گرفتن جایگاه اجتماعی افراد، توجه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را بیشتر به کسانی جلب میکند که امید تزکیۀ آنها میرود.
قرآن کریم در آیاتى به برخى اعمال آنان براى تهذیب نفس همچون تلاوت آیات الهى و خواندن نماز در نیمههاى شب،گوشهگیرى از مردم براى عبادت و خودسازى، ترک دنیا و انتخاب رهبانیت اشاره کرده است.
قرآن در آیه ۵۱ سوره بقره خطاب به مسلمانان مىگوید: ما به سوى شما پیامبرى فرستادیم تا با تلاوت آیات الهى شما را از آلودگیها پاک سازد. در آیهاى دیگر خداوند بر فرستادن رسولان خویش براى تزکیه بشر بر آنان منت نهاده است. در آیه ۱۲۹ سوره بقره نیز حضرت ابراهیم و اسماعیل دو پیامبر بزرگ الهى از خداوند تقاضاى فرستادن رسولانى مىکنند تا نسل و ذریه آنان را از آلودگیها پاک نمایدو در آیهاى دیگر خداوند موسى(ع) را با پیام دعوت به تزکیه به سوى فرعون مىفرستد.
از مجموع این آیات بدست مىآید که تزکیه و طهارت نفس یکى از عمدهترین اهداف تمام رسولان الهى بوده است.
تزکیه نفس یعنی چه؟
تزکیه نفس عبارت قرآنی است برای کسانیکه میخواهند نفس خود را رشد دهند و به مقامات بالای معنوی دست پیدا کنند. آنچه در عموم مردم با نام تربیت نفس، تربیت توحیدی و تربیت اخلاقی نفس، تربیت خدایی شدن یا موارد مشابه اینها شناخته میشود، قرآن یك اسمی روی آن میگذارد وآن «تزکیه نفس» است. این اصطلاح قرآن است.
مراحل هفتگانه تزکیه نفس
مسئله نفس در مباحث عرفانى از مباحث محورى است ، چرا که در تمام مسائلى که عرفان مطرح مى کند ، تزکیه و تصفیه نفس مورد توجّه قرار گرفته است . کسى که نفس سرکش را رام نکرده و غرایز و شهواتش را با برنامه هاى الهى مقیّد ننموده و از خود نگذشته و روى دل به سوى قبله حقیقى نکرده باشد ، هرگز نمى تواند در جمع عارفان الهى قرار گیرد .
براى نفس هفت منزل برشمرده اند که باید براى رسیدن به مقصود ، به درجه ى نهایى آن ، که حالت مرضیّه بودن است رسید .
در این مرحله ـ چنانکه در سوره ى یوسف آیه ى ۵۳ به آن اشاره شده است ـ نفس حیوانى در زندگى انسان غلبه ى کامل و سلطه ى شدید دارد .
در این مرحله که آیه ى دوم سوره ى قیامت به آن اشاره دارد ، قواى عقلى کم کم شروع به نشو و نما مى کند و انسان بیدار شده و میان کارهاى نیک و بد تمیز مى دهد .در این حال یک حسّ درونى او را از ارتکاب بدى باز مى دارد ، ولى این امر درونى هنوز ضعیف است و تأثیر چندانى ندارد ، پس از ارتکاب هرکار بدى انسان را دچار یک نوع پشیمانى مى کند .
- نفس ناطقه یا متفکّره
در این مرحله قوّه ى تفکّر و تمیز در نفس انسانى به خوبى ظهور کرده و نشو و نماى محسوسى پیدا مى کند . قدرت نفس در این مرحله ، نتیجه و محصول کوششى است که انسان نسبت به تربیت نفس و تهذیب و تزکیه آن داشته است : ( وَمَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا یُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ ) . « هرکس بکوشد ، بطورقطع به نفع خود کوشیده است » .
- نفس عاقله یا ملهمه
در این مرحله قوّه ى تعقّل نشو و نماى کامل ، و با قوه ى اراده ى عقلى تجلّى و ظهور مى کند . در این مرحله حاکم اصلى عقل است و به وسیله ى اراده ى عقلى ، احکام و اوامر عقل در همه ى شئون زندگى جارى خواهد گشت.
در مرحله ى چهارم که شرح آن گذشت ، با وجود تکامل یافتن قوّه ى تعقّل و اراده ى عقلى ، باز زندگى انسان خواه فردى یا اجتماعى ، به کلّى از خطا و گناه محفوظ نخواهد ماند ، چرا که قواى نفسانى و حیوانى به کلّى ریشه کن نشده و به عبارت درست تر تبدیل به قواى روحانى نگشته و هنوز خام و نرسیده اند .
این مرحله مقام عشق و وادى هیجان انگیز رضا و تسلیم است . در این مرحله نفس انسانى به محک امتحان سنجیده مى شود ، و در بوته ى مصایب درونى و روحى ، در آتش شک و شبهه و تزلزل و بیم و امید که آنها را مغلوب کرده بود یک بار دیگر گداخته خواهد شد ; تا به کلّى صافى و خلوص خود را به دست آورد و پایدار شود .
این مرحله بالاترین و آخرین مقام کمال نفس انسانى است ، این مقام ، مقامِ وصل و یگانگى نفس ناطقه با روح است .
source