همیشه کیفیت یک بازی، فروش بالای آن را تضمین نمیکند. در این مقاله نگاهی خواهیم داشت به ده بازی خوب که فروش کمی داشتهاند.
صنعت بازی، یکی از بیرحمترین صنعتها در حوزهی سرگرمی است. برخی از شرکتها سالها بر روی یک عنوان کار میکنند و تمام نکاتی که یک بازی برای فروش خوب لازم دارد را در نظر میگیرند، اما پس از انتشار، فروش آن بازی حتی به حداقلهایی که شرکت در نظر گرفته بود هم نزدیک نمیشود. وقتی که کیفیت بازی پایین باشد، فروش کم آن توجیه منطقی دارد، اما وقتی محصول نهایی خوب است، واقعاً نمیتوان بازیسازان را مقصر دانست. گاهی اوقات کمی شانس هم لازم است!
فروش کم یک بازی خوب، میتواند عوامل متعددی داشته باشد. برای مثال گاهی اوقات جامعه در هنگام یک انتشار یک عنوان، آمادگی لازم برای مواجهه با آن را ندارد و همان عنوان پس از چندین سال محبوب دلها میشود! گاهی اوقات تاریخ انتشار یک بازی با بازیهای مهم دیگر همزمان میشود و توجه کافی را دریافت نمیکند. وقتهایی هم هست که یک بازی آنلاین حسابی همه را درگیر کرده و در آن بازهی زمانی خاص، هیچ عنوان دیگری شانس ترند شدن در شبکههای اجتماعی را ندارد!
هرچه که هست، تاریخ بازیهای ویدیویی پر است از این بازیهای خوب که فروش پایینی داشتهاند. البته گاهی اوقات فروش بازی به معنای واقعی کلمه کم نیست، اما بازیسازان انتظارات بسیار بالاتری از میزان فروش آن در سر دارند که عدم تطابق ارقام واقعی فروش با این انتظارات، نهایتاً بازی را در زمرهی عناوین ناموفق از نظر تجاری قرار میدهد.
در این مقاله به ده نمونهی معروف از بازیهای خوبی میپردازیم که فروش پایینی داشتهاند.
۱۰- Shenmue II
Shenmue II در سال ۲۰۰۱ و توسط SEGA-AM2 توسعه یافت و منتشر شد. این بازی دنبالهای بود بر بازی انقلابی Shenmue که در زمان خود طرفداران بسیار زیادی داشت. Shenmue یک بازی اکشن ماجرایی بود که داستان انتقام ریو هازوکی (Ryo Hazuki) را دنبال میکرد. طراحی جهان باز، شخصیتپردازی دقیق و جزئیات بینظیر بازی، آن را به یک تجربه منحصر به فرد در زمان خودش تبدیل میکرد.
اما فروش Shenmue II به دلیل انتشار محدود و مشکلات مالی SEGA بسیار کمتر از انتظار بود. عدم بازاریابی کافی و انتشار آن در اواخر عمر کنسول Dreamcast نیز به این مسئله دامن زد. با این وجود، Shenmue II همچنان به عنوان یکی از بهترین بازیهای تاریخ شناخته میشود و طرفداران بسیاری دارد.
۹- The Evil Within 2
پروژهی The Evil Within، جزو پروژههایی بود که توانست از همان نسخهی اول طرفداران زیادی برای خود دست و پا کند. یک بازی Survival Horror خوب که علیرغم برخی مشکلات جزئی، نظر بسیاری از طرفداران این سبک را به خود جلب کرد. نسخهی اول بازی، توسط شینجی میکامی، بازیساز افسانهای ژاپنی کارگردانی شده بود و بسیاری آن را دنبالهی معنوی سری Resident Evil میدانستند و به همین دلیل هم فروش خوبی داشت.
نسخهی دوم بازی نیز به اندازهی بازی اول خوب بود. حتی بهتر است بگوییم نسخهی دوم بسیاری از ایدههای جاهطلبانهی سازندگان را که در نسخهی اول اجرا نشده بودند را عملی کرد. اما نهایتاً فروش آن به مراتب کمتر از نسخهی اول بود و همین موضوع باعث شد ساخت نسخهی سوم در هالهای از ابهام قرار بگیرد. واقعاً The Evil Within 2 هیچ مشکل خاصی نداشت که بخواهد کم بفروشد!
۸- System Shock 2
System Shock 2 که امروز همه آن را به عنوان یکی از بهترین و تاثیرگذارترین بازیهای تاریخ میشناسند نیز در هنگام عرضه، فروش قابل توجهی نداشت. این عنوان بارها به دلیل طراحی پیچیده، داستان جذاب و ترکیب موفقیتآمیز عناصر نقشآفرینی و ترس، مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است. گیمپلی بازی که شامل مهارتهای متنوع، سیستمهای ارتقاء و تعاملات پیچیده بود، تجربهای منحصربهفرد را برای بازیکنان فراهم میکرد.
با این حال، System Shock 2 نتوانست فروش خوبی داشته باشد. انتشار بازی در دورهای بود که بازار توسط عناوین بزرگتری مانند Half-Life و Quake III Arena تسخیر شده بود. همچنین، بازاریابی ضعیف و ناشناخته بودن نام تجاری System Shock نیز از عوامل مهم در فروش پایین این بازی بودند. اگرچه System Shock 2 در زمان انتشارش نتوانست به موفقیت تجاری دست یابد، اما با گذشت زمان به عنوان یکی از تاثیرگذارترین بازیهای تاریخ شناخته شد و همچنان مورد تحسین و توجه علاقهمندان و منتقدان قرار میگیرد.
۷- Vanquish
Vanquish محصول شرکت PlatinumGames است که در سال ۲۰۱۰ توسط SEGA منتشر شد. یک بازی شوتر سوم شخص سریع و پرهیجان، که بازیکنان را در نقش سام، یک ابرسرباز تا بن دندان مسلح قرار میدهد. مکانیکهای بازی شامل حرکات سریع و قابلیتهای ویژهای است که تجربهای متفاوت از بازیهای شوتر معمولی ارائه میدهد.
با وجود استقبال خوب منتقدان، Vanquish در فروش تجاری موفق نبود. البته سال ۲۰۱۰ پر بود از بازیهای شاهکار و تاریخی مانند Red Dead Redemption، نسخهی سوم God of War و نسخهی دوم Bioshock. همین باعث شد که Vanquish و بسیاری از بازیهای خوب دیگر زیر سایهی سنگین این عناوین قرار گرفته و توجه کافی را دریافت نکنند. با این حال، این بازی با گذشت زمان تبدیل به یکی از عناوین محبوب و مورد تحسینی شد که توسط طرفداران ژانر شوتر همچنان به یاد آورده میشود.
۶- Enslaved: Odyssey to the West
Enslaved: Odyssey to the West یکی از بهترین بازیهای استودیوی Ninja Theory است که در سال ۲۰۱۰ به بازار آمد. یک بازی اکشن ماجراجویی که بازیکنان را به یک دنیای پساآخرالزمانی میبرد. داستان بازی الهام گرفته از رمان کلاسیک چینی، سفر به غرب است و رابطهی پیچیده بین دو شخصیت اصلی، یعنی مانکی (Monkey) و تریپ (Trip) را روایت میکرد.
با وجود گرافیک زیبا، داستان جذاب و شخصیتپردازی قوی، Enslaved نتوانست فروش بالایی داشته باشد. این بازی در میان موج عظیمی از بازیهای AAA گم شد و بازاریابی ضعیف نیز به آن ضربه زد. با گذشت زمان، این عنوان همچنان به عنوان یکی از بازیهای نادیده گرفته شدهی نسل خود یاد میشود.
۵- Grim Fandango
قبل از هر چیزی میخواهم فرصت را غنیمت بشمارم و بگویم که این بازی عالی است و اگر طرفدار بازیهای داستانمحور هستید، همین الان بروید سراغش و تجربهاش کنید! Grim Fandango که توسط LucasArts در سال ۱۹۹۸ منتشر شد، یک بازی ماجراجویی با داستانی جذاب و طراحی هنری خاص بود. بازیکنان در نقش منی کالاورا (Manny Calavera)، یک نماینده فروش در دنیای مردگان، باید معماهای مختلفی را حل میکردند تا داستان بازی را پیش ببرند. این بازی با ترکیب المانهای فیلم نوآر و فرهنگ مکزیکی، تجربهای را به وجود میآورد که تا به امروز نظیر آن در بازیهای ویدیویی دیده نشده است.
با وجود تحسین منتقدان و جوایز متعدد، Grim Fandango در زمان انتشار فروش خوبی نداشت. دلایلی همچون تغییر سلیقه بازیکنان و رقابت با بازیهای بزرگتر، میتوانند در فروش پایین آن نقش داشته باشند. این بازی در سالهای بعد به عنوان یکی از بهترین بازیهای ماجراجویی تمام دوران شناخته شد و نسخهی بازسازی شدهی آن نیز مورد استقبال قرار گرفت.
۴- Mirror’s Edge
از بازیهایی که امروزه به عنوان یکی از تاثیرگذارترین عناوین پلتفرمر معرفی میشود، Mirror’s Edge است که در زمان عرضه با استقبال کمی مواجه شد. Mirror’s Edge از بازیهای شرکت DICE بود که در سال ۲۰۰۸ توسط Electronic Arts منتشر شد. این بازی با سبک خاص پارکور و دید اول شخص خود، تجربهای منحصر به فرد ارائه میکرد که در آن روزها بسیار کمنظیر بود. بازیکنان در نقش فیث (Faith)، یک پارکورکار خوشسیما، با چالشهای مختلفی روبرو میشدند و باید از ساختمانها و موانع عبور میکردند.
علیرغم اینکه بازی نوآورانه و مورد تحسین منتقدان بود، نتوانست فروش خوبی داشته باشد. دلایلی همچون بازاریابی ناکافی و سختفهم بودن مکانیکهای بازی برای برخی بازیکنان، میتوانند جزو عواملی باشند که باعث فروش ضعیف آن شدند. با این وجود، این بازی توانست طرفداران وفاداری برای خود دست و پا کند و بعدها دنبالهای نیز برای آن منتشر شد.
۳- Beyond Good & Evil
Beyond Good & Evil یکی از بهترین بازیهای کمپانی یوبیسافت است که در سال ۲۰۰۳ منتشر شد. این بازی اکشن ماجراجویی داستان جِید (Jade)، عکاسی جوان و شجاع را روایت میکند که با کمک دوستانش تلاش میکند توطئهای بزرگ را فاش کند. بازی به خاطر گرافیک خاص، شخصیتهای بهیادماندنی و داستان جذابش مورد تحسین قرار گرفت، اما متأسفانه نتوانست فروش خوبی داشته باشد. Beyond Good & Evil با اینکه نقدهای مثبتی از منتقدان دریافت کرد، اما فروش تجاری آن به هیچوجه منعکس کننده کیفیت واقعی بازی نبود.
دلیل فروش پایین این بازی را میتوان به بازاریابی ضعیف و انتشار آن در زمانی نسبت داد که بازار بازیها مملو از عناوین بزرگ دیگر بود. با گذشت زمان، Beyond Good & Evil به یک بازی کلاسیک تبدیل شد که همچنان طرفداران زیادی دارد. این بازی نشان داد که حتی عناوین عالی هم ممکن است در بازاریابی ناموفق بوده و در نتیجه فروش کمتری داشته باشند.
۲- Okami
Okami که توسط Clover Studio توسعه یافته و توسط Capcom در سال ۲۰۰۶ منتشر شد، یک بازی اکشن ماجراجویی بود که از سبک هنری ژاپنی سنتی بهره میبُرد. بازیکنان در نقش الهه خورشید، آمیترسو (Amaterasu)، که به شکل یک گرگ سفید درآمده بود قرار میگرفتند و وظیفه داشتند تا جهان را از تاریکی نجات دهند. طراحی هنری بازی که شبیه به نقاشیهای جوهری ژاپنی بود، در زمان عرضه به شدت مورد تحسین قرار گرفت.
با وجود اینکه Okami نقدهای بسیار مثبتی دریافت کرد و حتی کاندید بهترین بازی سال شد، اما در فروش تجاری موفقیت چندانی نداشت. یکی از دلایل احتمالی این امر، انتشار بازی در پایان عمر کنسول پلیاستیشن ۲ بود که نتیجتاً توجه کمتری به آن جلب شد. این بازی بعدها روی کنسولهای مختلف دیگری نیز عرضه شد و به مرور زمان توانست محبوبیت بیشتری پیدا کند.
۱- Prey
رتبهی اول این لیست میتواند با توجه به سلیقهی هر شخص کمی فرق کند، اما شکی نیست که فروش پایین Prey در هفتههای اول انتشارش واقعاً عجیب بود! Prey در سال ۲۰۱۷ توسط Bethesda منتشر شد و روایتگر داستان دانشمندی به نام مورگان یو در ایستگاه فضایی تالوس ۱ بود. داستان بازی در آیندهای نزدیک اتفاق میافتاد و بازیکنان باید با استفاده از تواناییهای فراطبیعی و ابزارهای مختلف، از دست موجودات بیگانه نجات پیدا میکردند. طراحی محیطی بازی، گرافیک زیبا و مکانیکهای نوآورانه از جمله ویژگیهای برجسته آن بودند که توانست توجه بسیاری از منتقدان و بازیکنان را به خود جلب کند.
با وجود نقدهای مثبت و تمجیدهای زیادی که Prey دریافت کرد، این بازی نتوانست فروش مورد انتظار را به دست آورد. دلایل متعددی برای این عدم موفقیت تجاری وجود دارد. یکی از دلایل اصلی، بازاریابی ضعیف و عدم تبلیغات کافی برای بازی بود. بسیاری از بازیکنان از وجود این عنوان باخبر نبودند یا تصور درستی از محتوای آن نداشتند. همچنین، تاریخ انتشار بازی نیز در زمانی بود که بازار پر از عناوین بزرگ و محبوب دیگر بود که رقابت را برای Prey دشوارتر میکرد. با وجود فروش پایین، Prey به مرور زمان جایگاه خود را در میان بازیهای محبوب پیدا کرد و به عنوان یکی از بازیهای نادیده گرفته شدهی نسل خود شناخته شد.
بازیهای دیگر
همانطور که در ابتدای مقاله نیز گفتم، صنعت بازی صنعت بیرحمی است و نمونههای اینچنینی کم نیستند. به همین دلیل دو سه لیست دیگر نیز میتوان با همین محتوا تهیه کرد!
برای مثال، Spec Ops: The Line به دلیل بازاریابی اشتباه پیش از عرضه، در روزهای ابتدایی فروش بسیار کمی داشت. به تدریج با آشنا شدن گیمرها با محتوای این بازی و داستان عمیق آن، فروش آن بیشتر و بیشتر شد و این روزها آن را به عنوان یکی از بازیهای تاثیرگذار زمان خودش میشناسند.
نسخهی اول Alan Wake نیز به دلیل عرضهی همزمان با Red Dead Redemption توجه کافی را در زمان عرضه دریافت نکرد و تنها زمانی به لیاقت خود رسید که طی زمان، کمی از داغ بودن شاهکار راکاستار کاسته شد!
به نظر شما کدام بازیها نسبت به کیفیتشان فروش پایینی داشتند؟ منتظر نظرات شما هستیم!
source