یکی از پروژه‌هایی که زک اسنایدر پس از سوا کردن راه خود از دی‌سی و برادران وارنر روی آن کار کرد فرانچایز Rebel Moon بود. این فرانچایز با یک فیلم دو بخشی راهی سرویس پخش نتفلیکس شد و خبر از گسترش این دنیا با آثار دیگر به گوش می‌رسید. یکی از این آثار کمیک Rebel Moon: House of the Bloodaxe است.

زک اسنایدر با این کمیک به دنبال این بود تا دنیای فرانچایز تازه‌ی خود را گسترش دهد و به مکان‌هایی برود که در فیلم دو بخشی خود کم‌تر دیده و شنیده شده‌اند. ولی آیا این کارگردان آمریکایی با کمیک Rebel Moon: House of the Bloodaxe توانست به هدف خود برسد و با گسترش دنیایش مخاطبان بیش‌تری را به آن جذب کند؟

کاور شماره‌ی ۱ کمیک Rebel Moon: House of the Bloodaxe (برای دیدن اندازه‌ی کامل روی تصویر تپ/کلیک کنید)
کاور شماره‌ی ۱ کمیک Rebel Moon: House of the Bloodaxe (برای دیدن اندازه‌ی کامل روی تصویر تپ/کلیک کنید)
نام کمیک Rebel Moon: House of the Bloodaxe
ناشر تایتان کامیکز
آفرینندگان مگدالن ویساجو، زک اسنایدر و کلارک بینت
تاریخ انتشار از ماه ژانویه تا می سال ۲۰۲۴
تعداد شماره‌ها ۴ شماره

بسیاری زک اسنایدر را به عنوان کارگردان می‌شناسند که دنیای DCEU را با فیلم Man of Steel پایه‌گذاری کرد. سبک روایت و فیلم‌سازی تیره‌ی این کارگردان چندان به مذاق تماشاچیان خوش نیامد تا DCEU در همان ابتدای کار با چالش بزرگی رو به رو شود. در بین دیدگاه‌های ضد و نقیض درباره‌ی اسنایدر و شیوه‌ی کارش اما یک تراژدی خانوادگی باعث شد تا او از DCEU فاصله بگیرد که پیامدش فیلم ناجور Justice League سال ۲۰۱۷ بود.

سپس نوبت به جنبش #ReleasetheSnyderCut رسید که نتیجه‌اش منتشر شد کات خود زک اسنایدر از این فیلم بود. Zack Snyder’s Justice League پایان همکاری این کارگردان با برادران وارنر و دنیای دی‌سی به شمار می‌آید تا پس از آن اسنایدر به سراغ پروژه‌های نوآورانه‌تر و اورجینال‌تر خود برود.

نخستینِ این پروژه‌ها فیلم Army of the Dead بود که فرانچایزی با همین نام را آغاز کرد. سپس نوبت به فیلم دو بخشی Rebel Moon رسید که در ابتدا قرار بود بر اساس دنیای استار وارز ساخته شود ولی با رد ایده‌ی زک اسنایدر Rebel Moon نیز آغازگر فرانچایزی با این اسم شد. اسنایدر به گسترش این فرانچایزهای خود علاقه‌ی بسیاری داشت و در گام نخست از Army of the Dead فیلم پیش‌درآمد Army of Thieves در اختیار تماشاچیان قرار گرفت. حتی اشاره به این شد که انگار هر دوی این فرانچایزها به شیوه‌ای به یکدیگر پیوند خواهند خورد.

در هر صورت، در موج نخست آثار مربوط به فرانچایز Rebel Moon یک کمیک وجود داشت. این کمیک که اسم Rebel Moon: House of the Bloodaxe به خود گرفته است، یک داستان پیش‌درآمد را به نمایش می‌کشد تا به گسترش بیش‌تر ماه سرکش و درک بهتر این دنیا و کاراکترهایش کمک کند.

همان گونه که از نام این کمیک می‌توان برداشت کرد، تمرکز Rebel Moon: House of the Bloodaxe روی خاندان بلاداکس است. در فیلم‌های Rebel Moon، یک خواهر و برادر با این نام حضور دارند که نقشی کم و بیش کوچک را بر دوش دارند. این که از بین همه‌ی گروه‌ها و شخصیت‌های موجود در فیلم‌ها که سرگذشت و سرنوشتششان چندان آشکار نیست تمرکز همان اول روی بلاداکس‌ها رفت کمی گیج‌کننده به نظر می‌رسد.

به هر حال، گسترش دادن یک فرانچایز باید از جایی آغاز شود و گزینش تیم پدیدآورنده خاندان بلاداکس بود. Rebel Moon: House of the Bloodaxe خوانندگان را به محل زندگی دودمان بلاداکس یعنی سیاره‌ی شاسو می‌برد. در کنار داریان و دورا که همان خواهر و برادری هستند که در فیلم‌ها حضور داشتند، یسرایل نیز در کانون توجه این کمیک قرار دارد و شاید بیش از دو کاراکتر دیگر به عنوان پروتاگونیست Rebel Moon: House of the Bloodaxe شناخته شود.

این دور بودن از ماجرای فیلم دو بخشی Rebel Moon و استفاده از شخصیت‌های نه چندان شناخته‌شده، به خودی خود پیوند برقرار کردن با کمیک Rebel Moon: House of the Bloodaxe را سخت می‌کند. ولی تیم آفریننده هم کمکی به آسان‌تر شدن درک این کمیک نمی‌کند و ناگهان مخاطبان را با خیل عظیمی از نام‌ها، مکان‌ها، فرهنگ‌ها و حتی زبان محلی سیاره رو به رو می‌کند.

سنگینی این درونمایه به اندازه‌ای‌ست که احتمالاً از جایی به بعد بیخیال فهمیدن همه‌ی ارتباطات، پیوندها و معنای پشت نوشته‌ها شوید. به طوری که تا پایان کمیک احتمالاً اسم بسیاری از مکان‌ها، گروه‌ها و کاراکترها را نمی‌دانید. از سوی دیگر، هر چند داستان Rebel Moon: House of the Bloodaxe تقریباً خودپا و مستقل به حساب می‌آید اما به میزانی خوشایند نیست که بتواند مخاطب تازه‌ای را به خود جذب کند.

اگر از جنبه‌ی گسترش دنیا نیز به این کمیک نگاه کنیم، باز هم چیز خاصی عایدمان نمی‌شود. رفتن به سیاره‌ی شاسو و سر و گوش کشیدن به جای جای آن تنها یک نکته مثبت دارد و آن آشنا شدن با پدر داریان و دورا است. البته در پایان Rebel Moon: House of the Bloodaxe می‌فهمید که شناخت این شخصیت هم چندان اهمیتی ندارد.

ماجرا باز هم کم و بیش همان ماجرایی‌ست که در فیلم‌ها شاهدش بودیم، تنها کمی قبل‌تر از رخدادهای دو بخش Rebel Moon جریان دارد. در انتهای کمیک نیز که انتظار می‌رود داستان به گونه‌ای به فیلم‌ها متصل شود یا مسیری منتهی به فیلم دو بخشی Rebel Moon نمایان شود، می‌بینیم که وضعیت کاراکترها و این سیاره روی هوا می‌ماند و یک گودال خالی بزرگ بین سرگذشت بلاداکس‌ها در پایان Rebel Moon: House of the Bloodaxe و رویدادهای فیلم‌های Rebel Moon پدید می‌آید.

سویه‌ی بصری این کمیک نیز چندان دلگرم کننده نیست. سیاره‌ی شاسو یک سیاره‌ی کویری داغ است تا بیش‌تر صفحات کمیک به رنگ‌های گرم پر شود. انتخاب رنگ‌های یکسان برای دیگر مکان‌ها و خون‌ریزی‌ها و خشونت‌های Rebel Moon: House of the Bloodaxe هم باعث افزایش استفاده از رنگ‌های گرم در بسیاری از صفحات کمیک شود. اما نمی‌توان چندان به رنگ‌بندی بخش دیداری کمیک خرده گرفت چرا که ایرادهای بزرگ‌تری در نگارگری Rebel Moon: House of the Bloodaxe وجود دارد.

زمانی که می‌خواهید یک دنیا را گسترش دهید، یکی از بهترین راهکار نمایش‌های کلی آن دنیاست. به این ترتیب، در این کمیک چشم‌اندازها و مناظر فراوانی را خواهید دید. با این حال، سیاره‌ی شاسو پوچ و خالی به چشم می‌آید. جزئیات چشم‌اندازهای موجود حداقلی هستند و آن قدر زیبایی شناختی ویژه‌ای در طراحی‌شان به کار نرفته است. اوضاع زمانی خراب‌تر می‌شود که به کاراکترها نزدیک می‌شویم. این جاست که اگر همیشه نه، بیش‌تر نگارگری چهره‌های شخصیت‌های داستان را با اشکالی فاجعه‌بار و وحشتناک می‌بینیم.

طراحی صورت‌ها در کمیک Rebel Moon: House of the Bloodaxe یکی از بدترین طراحی‌هایی‌ست که این روزها می‌تواند در دنیای کمیک‌ها ببینید. گاهی بخش‌ها و اندام‌ها چهره کاملاً تناسب استانداردی که از صورت یک انسان انتظار می‌رود را زیر پا می‌گذارند. بعضی وقت‌ها هم در به نمایش گذاشتن احساسات و واکنش‌ها کاملاً اشتباه عمل می‌کنند تا میزانی که درست نفهمید آن کاراکتر چه حالتی دارد.

اگر به یکی دیگر از کمیک‌های تصویرسازی‌شده به دست کلارک بینت همچون Frank At Home On the Farm نگاهی بیندازید، می‌فهمید که این شیوه‌ای تکراری از این آفریننده است که انگار مهارتی بالایی در طراحی صورت انسان‌ها ندارد.

شاید خود تیم پدیدآورنده‌ی Rebel Moon: House of the Bloodaxe نیز متوجه این موضوع شدند؛ چرا که فراوان می‌بینید چهره‌ی کاراکترها به شیوه‌هایی پوشانده می‌شوند: از استفاده‌های مداوم لانگ شات و بهره بردن از سایه و نور گرفته تا قرار دادن اشیایی همچون پشتی یک صندلی در میان چهره‌ی یک شخصیت!

سخن پایانی

کمیک Rebel Moon: House of the Bloodaxe روشی کم‌خرج و محتاطانه برای گسترش دنیای Rebel Moon به شمار می‌آید. بدین گونه، زک اسنایدر بدون ساخت یک فیلم مجزای دیگر و با صرف کم‌ترین هزینه و زمان یک اثر تازه از فرانچایز نوی خود را روانه‌ی بازار می‌کند. شاید باید سپاس‌گزار باشیم که Rebel Moon: House of the Bloodaxe تبدیل به یک فیلم نشد. داستانی ناخوشایند درباره‌ی کاراکترهایی نامحبوب در محیطی مرده و سرنوشت و سرگذشتی که چندان اهمیتی ندارند دست به دست هم می‌دهند تا این اثر یک عنوان اضافه لقب گیرد که تنها فرانچایز Rebel Moon را سنگین می‌کند، نه جذاب. البته شاید اگر با یک فیلم طرف بودیم دست‌کم با تصویرسازی‌های ناجور چهره‌ی این کمیک رو به رو نمی‌شدیم.

source

توسط elmikhabari.ir