1
آمریکا بهتازگی خیلی بزرگتر شده است. ایالات متحده موفق شده است یک میلیون کیلومتر مربع اضافی را در زیر اقیانوس به قلمرو خود اضافه کند و مرزهای فلات قارهی گسترش یافته خود را گسترش دهد.
بله، این مانند این است که آمریکا یک زیرزمین جدید خریده است، یکی که تقریباً 60 درصد از اندازه آلاسکا است.
مید تردول، معاون سابق فرماندار آلاسکا و رئیس کمیسیون تحقیقات قطب شمال ایالات متحده، به ما کمک میکند تا این موضوع را درک کنیم.
تردول توضیح داد: «آمریکا امروز بزرگتر از دیروز شده است. این دقیقاً شبیه خرید لوئیزیانا یا خرید آلاسکا نیست، اما منطقه جدیدی از زمین و منابع زیرزمینی که تحت کنترل ایالات متحده است، دو برابر اندازه کالیفرنیا است.»
درک فلات قاره گسترش یافته (ECS)
این مسئله چیست؟ خوب، تصور کنید اقیانوس یک ساختمان چند طبقه است که هر کشور مالک طبقات مشخصی است که از خط ساحلیشان امتداد دارد.
بهطور معمول، حقوق یک کشور بعد از 200 مایل دریایی متوقف میشود، یعنی حدود طبقه پنجم. اما فلات قاره گسترش یافته (ECS) به حقوق پارکینگ زیرزمینی اشاره دارد که به کشورها اجازه میدهد منابعی فراتر از 200 مایل دریایی معمول را کنترل کنند.
ایالات متحده از سال 2003 به دنبال فلات قاره گسترش یافته بود. این تلاش که نیاز به همکاری بین وزارت خارجه ایالات متحده، سازمان ملی اقیانوسی و جوی (NOAA) و سازمان زمینشناسی ایالات متحده (USGS) داشت، کار آسانی نبود.
آنها بیست سال را صرف جمعآوری دادههای عظیمی کردند، اما در نهایت نتیجه بزرگی گرفتند. در 19 دسامبر 2023، وزارت خارجه مختصات جغرافیایی جدید فلات قاره گسترش یافته ایالات متحده را اعلام کرد که به اضافه شدن بخشهای عظیمی از قلمرو در آتلانتیک، قطب شمال، اقیانوس آرام و موارد دیگر منجر شد.
علم اکتشاف
این تلاش جاهطلبانه فقط به کشیدن خطوط روی نقشه محدود نبود. بلکه نیاز به یک سفر علمی حماسی داشت.
مناطقی که در این ادعا شامل میشوند عبارتند از: قطب شمال، ساحل شرقی آتلانتیک، دریای برینگ، ساحل غربی اقیانوس آرام، جزایر ماریانا و دو منطقه در خلیج مکزیک.
برایان ون پی، مدیر پروژه وزارت خارجه، توضیح داد: «چهل مأموریت دریایی به مناطقی که قبلاً هرگز اکتشاف نشده بودند، رفتیم و کوههای زیرآبی را یافتیم که حتی نمیدانستیم وجود دارند.»
دانشمندان معادل بیش از سه سال را صرف نقشهبرداری از قلمرو جدید کردند؛ با استفاده از نقشهبرداری سوناری، نمونهبرداری زمینشناسی و تجزیه و تحلیل لایههای رسوبی.
نتیجه، همانطور که ون پی اشاره کرد، یک ارائه است که با کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریاها (UNCLOS) – چارچوب حقوقی برای این ادعا – همخوانی دارد.
درک UNCLOS
کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریاها (UNCLOS)، که به طور معمول به عنوان معاهده حقوق دریاها شناخته میشود، به عنوان یک چارچوب حیاتی برای مدیریت اقیانوسها و دریاهای سیاره ما عمل میکند.
این معاهده که با همکاری بیش از 160 کشور توسعه یافته است، راهنماییهای حقوقی ضروری برای مدیریت منابع طبیعی دریایی، حفاظت از محیط زیست و تعریف حقوق دریایی بین کشورها فراهم میکند.
UNCLOS در قرن بیستم متولد شد، تحت تأثیر بهرهبرداری فزاینده از منابع دریایی و پیشرفتهای فناوری دریایی که نیاز به مجموعهای هماهنگ از قوانین بینالمللی را مطرح کرد.
این کنوانسیون از سه کنفرانس سازمان ملل متحد اختصاص داده شده به حقوق دریاها ظهور کرد که اولین آن در سال 1956 برگزار شد.
با این حال، تا سال 1982 این معاهده محوری نهایی نشد و رسماً در 16 نوامبر 1994 اجرایی شد.
این ادعای سرزمینی چه معنایی دارد؟
پیامدهای این حرکت چندگانه هستند. برای شروع، ایالات متحده اکنون حق کنترل و احتمالاً بهرهبرداری از منابعی مانند نفت، گاز و مواد معدنی در قلمرو گسترش یافته را دارد.
با این حال، این به این معنا نیست که آنها میتوانند ناگهان در فاصله دورتر از ساحل ماهیگیری کنند یا شروع به گشتزنی در مناطق آبی جدید کنند. این بیشتر شبیه به این است که دولت ایالات متحده حقوق معدنی به یک دارایی زیرآبی را به دست آورده است.
این ادعا به دقت طراحی شده است تا از پا گذاشتن به حقوق دیگر کشورها، بهویژه روسیه، جلوگیری کند. اما ممکن است کمی همپوشانی با کانادا داشته باشد که ممکن است نیاز به دیپلماسی آینده داشته باشد.
با وجود دستاوردهای بالقوه، چالشها همچنان وجود دارند. بزرگترین چالش، عدم تصویب رسمی UNCLOS توسط سنای ایالات متحده است. این خلأ ممکن است وزن قانونی بینالمللی این ادعا را محدود کند.
علاوه بر این، اعتبار این ادعا به قدرت علمی که از آن پشتیبانی میکند وابسته است.
به گفته تردول، «اگر کسی بگوید، ‘علم شما بد است،’ فکر میکنم ایالات متحده گوش خواهد داد. اما فکر نمیکنم علم بد باشد. فکر میکنم ما علم بسیار خوبی داشتهایم.»
مدیریت فلات قاره گسترش یافته
بیش از منافع اقتصادی در خطر است. این حرکت همچنین حوزه قضایی ایالات متحده را برای اجرای مقررات زیستمحیطی به طور مؤثر و حفاظت از اکوسیستمهای دریایی آسیبپذیر از بهرهبرداری بیرویه گسترش میدهد.
با این حال، توازن بین این مسئولیتهای زیستمحیطی و منافع اقتصادی کار دشواری خواهد بود.
اما، این قسمتی از هیجان نیست؟ با تعریف بیش از 75 کشور از مرزهای فلات قاره خود، روشن است که جهان وارد عصر جدیدی از مدیریت اقیانوسی شده است.
پس، آیا این قلمرو جدید منجر به رقابت برای منابع خواهد شد یا همکاری را در مدیریت و حفاظت از اقیانوسهای جهان افزایش خواهد داد؟
بیایید از خودمان جلوتر نرویم. فعلاً آمریکا حرکت جسورانهای انجام داده است و بقیه جهان در حال تماشا هستند.
با این حال، یک چیز قطعی است: چگونگی پیمایش ما در این آبها نه تنها بر اقتصاد ما، بلکه بر سلامت اقیانوسهای ما، آب و هوا و آینده ما نیز تأثیر خواهد گذاشت.