شیائومی که پیش‌تر گوشی‌های تاشو کتابی خود را به بازار خانگی محدود کرده بود، اکنون تصمیم گرفته است با اولین گوشی تاشوی خود به صورت جهانی وارد عرصه شود. Mix Flip در رقابت با رقبای اصلی خود، موتورولا و سامسونگ که چند نسل از این نوع گوشی‌ها را عرضه کرده‌اند، به دنبال جلب توجه است. شیائومی معتقد است که داشتن یکی از بزرگترین باتری‌های این کلاس و طراحی نوآورانه صفحه نمایش بیرونی، تفاوت را ایجاد خواهد کرد.

البته، مانند بسیاری از گوشی‌های هوشمند امروزی، Mix Flip نیز از هوش مصنوعی بهره می‌برد. پردازش تصویر تحت تأثیر همکاری با لایکا نیز نویدبخش استخراج حداکثر پتانسیل از دو دوربین ۵۰ مگاپیکسلی است که باید عکاسان را مجذوب خود کند. اما قیمت این گوشی به گونه‌ای تنظیم شده که در اروپا تقریباً مستقیماً با سامسونگ Galaxy Z Flip6 رقابت می‌کند، در حالی که Motorola Razr 50 Ultra به عنوان گزینه‌ای ارزان‌تر به حساب می‌آید.

پس از چند هفته استفاده از این گوشی به عنوان دستگاه اصلی‌ام، هنوز مطمئن نیستم که شیائومی در اولین تلاش خود فرمول گوشی‌های تاشو را به درستی یافته باشد، اما قطعاً در برخی موارد بهتر از دیگر گزینه‌ها عمل کرده است.

طراحی و ساخت: مربعی جذاب

اگر با گوشی‌های تاشو آشنا هستید، طراحی Mix Flip نیز برایتان آشنا خواهد بود. با کناره‌های صاف از جنس فلز صیقلی، پشت شیشه‌ای مات و صفحه نمایش جلویی که دو دوربین خارجی بزرگ در آن قرار گرفته‌اند، این گوشی کاملاً مطابق با آخرین روندهای طراحی است. مواد استفاده شده در این گوشی به خوبی از اثر انگشت جلوگیری می‌کنند و در واحد بررسی سیاه‌رنگ من این ویژگی کاملاً مشهود بود؛ البته هنوز نسخه بنفش را از نزدیک ندیده‌ام.

این گوشی ۱۹۲ گرم وزن دارد و ضخامت آن در حالت بسته ۱۶ میلی‌متر است، کمی سنگین‌تر و ضخیم‌تر از Galaxy Z Flip6 و Razr 50 Ultra است. با این حال، مشکلی برای استفاده با یک دست در حالت بسته نداشتم و شکل مربعی آن کمک می‌کرد به راحتی در جیبم جا شود. اما باید مراقب باشید، زیرا شیشه پشت گوشی روی سطوح نرم به راحتی سر می‌خورد. نباید انتظار داشته باشید که آن را روی یک بالشت قرار دهید و همچنان در همان جایگاه باقی بماند.

حسگر اثر انگشت کناری تقریباً استاندارد برای گوشی‌های تاشو است و حسگر شیائومی نیز به اندازه کافی سریع است. با این حال، اندازه این حسگر کمی بیش از حد به کلیدهای تنظیم صدا نزدیک است، که در اوایل استفاده ممکن است گیج‌کننده باشد. چند روز طول کشید تا به طور منظم گوشی را باز کنم بدون اینکه به اشتباه صدا را تنظیم کنم.

جای تاسف است که شیائومی از هیچ‌گونه درجه مقاومت در برابر آب استفاده نکرده است، در حالی که هر دو رقیب اصلی آن سطح بالایی از مقاومت در برابر آب را تضمین می‌کنند. لولاهای صفحه نمایش نیز همانند دیگر گوشی‌های تاشو محکم نیستند و در هنگام باز شدن نیمه‌راه، به زاویه‌ای متفاوت تمایل دارند. این مسئله نشان‌دهنده اولین تلاش شیائومی در این نوع گوشی‌ها است، با اینکه این شرکت چندین نسل از گوشی‌های تاشوی کتابی برای بازار داخلی چین تولید کرده است.

صفحه‌نمایش و صدا: فضای زیادی برای فعالیت‌ها

صفحه‌نمایش 4.01 اینچی Mix Flip نسبت به تقریباً تمام گوشی‌های تاشوی مشابه بزرگ‌تر است و به شکلی منطقی فضای کافی برای دو لنز بزرگ دوربین فراهم می‌کند. قسمت AMOLED که درست زیر دوربین‌ها قرار دارد برای ویجت‌ها اختصاص داده شده و باقی فضا برای اجرای برنامه‌ها در نسبت تصویری آشنا و استاندارد 16:9 آزاد است – بدون بریدگی‌های نامناسب یا بخش‌های پنهان‌شده مانند آنچه در Z Flip6 سامسونگ و Motorola Razr 50 Ultra دیده می‌شود.

این صفحه‌نمایش برای چشم‌ها بسیار دلپذیر است؛ به اندازه کافی روشن است که بتوان آن را در فضای باز به وضوح دید و از همان رنگ‌های جذابی که در نمایشگر داخلی بزرگ‌تر وجود دارد، بهره می‌برد. کنتراست آن فوق‌العاده است (به هر حال یک OLED است)، متن‌ها به لطف رزولوشن بالای 1392×1208 بسیار شفاف هستند و زاویه‌های دید نیز بسیار خوب هستند. بیدار کردن صفحه از طریق دکمه پاور کمی مشکل است و این دکمه واقعاً نیاز به یک سطح بافت‌دار داشت تا از کنترل‌های حجم صدا متمایز شود؛ بهتر است گزینه‌ی ضربه دوگانه برای بیدار کردن را فعال کنید تا زمانی که فقط می‌خواهید ساعت را بررسی کنید یا نوتیفیکیشن‌های جدید را مشاهده کنید.

در داخل دستگاه، یک صفحه‌نمایش AMOLED انعطاف‌پذیر 6.86 اینچی قرار دارد که نرخ تازه‌سازی 120 هرتز و روشنایی حداکثری 3000 نیت را ارائه می‌دهد. این صفحه‌نمایش بر اساس اعداد و ارقام از Galaxy Z Flip6 روشن‌تر است و با Razr 50 Ultra برابری می‌کند. تجربه من نشان داده که هر سه مدل در فضای باز قابل استفاده هستند و این اعداد بیشتر به روشن‌ترین قسمت‌های محتوای HDR اشاره دارند. شیائومی تراکم پیکسلی بالایی دارد و توازن رنگی بسیار خوبی را ارائه می‌دهد.

موتورولا همچنان بهترین شرکت در پنهان کردن چین‌خوردگی‌های صفحه‌نمایش است، در حالی که چین‌خوردگی‌های صفحه‌نمایش شیائومی بسیار قابل‌مشاهده‌تر هستند. لایه محافظی که روی صفحه‌نمایش انعطاف‌پذیر قرار دارد نیز بازتاب نور را برجسته‌تر می‌کند، اما این موضوع تقریباً در تمام گوشی‌های تاشویی که استفاده کرده‌ام، صدق می‌کند.

بلندگوهای استریوی قوی و باکیفیت، هنگام پخش موسیقی یا تماشای ویدیو، تجربه‌ای خوشایند را در Mix Flip فراهم می‌کنند. حتی مقدار کمی بیس هم وجود دارد، اگرچه به اندازه‌ای نیست که بخواهید هدفون‌های خود را کنار بگذارید. البته، تنها از بلوتوث یا USB-C پشتیبانی می‌شود – خبری از پورت 3.5 میلی‌متری نیست.

دوربین‌ها: با ظاهر لایکا

پس از چند سال رکود، دیدن گوشی‌های تاشو که به سخت‌افزار دوربینی مجهز می‌شوند که می‌تواند با گوشی‌های معمولی رقابت کند، بسیار جذاب است. هنوز درباره‌ی دوربین‌هایی با کیفیت پرچمداران واقعی صحبت نمی‌کنیم، اما دوربین‌های دوقلوی 50 مگاپیکسلی Mix Flip قابل‌تحسین هستند. لنز اصلی دارای دیافراگم f/1.7 و تثبیت‌کننده‌ی اپتیکال تصویر (OIS) است، در حالی که لنز دوم برای زوم اپتیکال 2 برابر مناسب است – یا با برش سنسور، به بزرگ‌نمایی 4 برابر دست می‌یابد. همچنین یک دوربین 32 مگاپیکسلی با طراحی پانچ هول وجود دارد که بیشتر برای تماس‌های ویدیویی مناسب است.

عدم وجود لنز فوق‌عریض نظرها را متفاوت خواهد کرد. برخی معتقدند که تعداد پیکسل‌های بالای دوربین اصلی برای برش تصاویر 2 برابر کافی است و نیازی به لنز تله‌فوتو جداگانه نیست؛ در حالی که دیگران از حذف لنزی که کمتر استفاده می‌کردند و جایگزینی آن با لنزی که بیشتر برای پرتره‌ها مناسب است، خوشحال خواهند بود. من در دسته دوم قرار دارم.

آنچه بیشترین اهمیت را دارد این است که این دو سنسور با پردازش عالی رنگ که از دو حالت پردازشی پشتیبانی‌شده توسط لایکا بهره می‌برند، به‌طرز شگفت‌انگیزی یکسان عمل می‌کنند. ویگنتی که در عکس‌های حالت Leica Authentic دیده می‌شود، حس آنالوگ مانندی به تصاویر می‌بخشد که تعداد کمی از گوشی‌های تاشو می‌توانند با آن رقابت کنند. البته این موضوع مورد پسند همه نخواهد بود، بنابراین شیائومی هوشمندانه به‌طور پیش‌فرض تنظیمات Leica Vivid را انتخاب کرده است. این رنگ‌ها احتمالاً بیشتر به کاربران گوشی‌های سامسونگ خوشایند خواهند بود، کسانی که به رنگ‌های زنده‌تر علاقه دارند.

در هر صورت، باید انتظار جزئیات عالی در تمامی بخش‌ها، با محدوده‌ی دینامیک گسترده، نویز حداقلی و کنتراست دراماتیکی که به حتی صحنه‌های ساده عمق می‌بخشد، را داشته باشید. لنز زوم 2 برابر در طول روز به‌خوبی عمل می‌کند، هرچند هرچه از مرکز قاب دورتر شوید، ارائه تصویر نرم‌تر می‌شود. عکس‌های 4 برابری حتی نرم‌تر هستند، اما مگر اینکه در حال دقت به پیکسل‌ها باشید، متوجه آن نخواهید شد. استفاده از این لنز برای عکس‌های نزدیک هم یک امتیاز واقعی است.

عکس‌های شبانه کمتر تأثیرگذار هستند، با الگوریتم حالت شب نسبتاً کند که همیشه جزئیات و بافت‌های ریز را به‌اندازه‌ی رقبای نزدیک خود حفظ نمی‌کند. حتی با وجود OIS، من بیش از حد انتظار عکس‌های تار گرفتم و گوشی در تاریکی کامل به دوربین اصلی بازمی‌گردد. این موضوع تقریباً زوم 4 برابری را غیرممکن می‌سازد. با این حال، با کمی صبر و شکیبایی توانستم نتایج خوبی به‌دست بیاورم.

Mix Flip در بخش ویدیو نیز امتیازات زیادی کسب می‌کند، زیرا هر سه دوربین می‌توانند فیلم‌های 4K با نرخ 60 فریم بر ثانیه ضبط کنند. لنز اصلی حتی قادر به ضبط کلیپ‌های 8K با نرخ 30 فریم بر ثانیه است. تثبیت‌کننده‌ی الکترونیکی تصویر در هر وضوحی فعال است و به‌طرز مؤثری لرزش دست‌ها را اصلاح می‌کند. نگه داشتن گوشی در حالت دوربین فیلم‌برداری به پایداری بیشتر کمک می‌کند، که این یک ویژگی مفید است. من همچنین فکر می‌کنم حالت تله‌پرومتر استفاده‌ای جالب از فرم فاکتور گوشی است.

تجربه نرم‌افزاری: اولین گام‌های گوشی تاشو

رابط کاربری اندرویدی شیائومی، HyperOS، به‌طور چشمگیری برای هماهنگی با صفحه بیرونی Mix Flip تغییر نکرده است. یک گزینه جدید در صفحه تنظیمات به شما امکان می‌دهد والپیپر آن را تغییر دهید، از میان چند ویجت برای پر کردن گوشه پایینی صفحه انتخاب کنید و برنامه‌هایی را که بدون باز کردن گوشی در دسترس هستند، تعیین کنید.

همه برنامه‌ها پشتیبانی نمی‌شوند و برخلاف رویکرد انعطاف‌پذیرتر موتورولا یا راه‌حل‌های پیچیده سامسونگ، من راهی برای امتحان کردن برنامه‌هایی که شیائومی هنوز تأیید نکرده است، پیدا نکردم. این شرکت ادعا می‌کند که حداقل 200 برنامه محبوب در هنگام عرضه پشتیبانی می‌شوند، از جمله فیس‌بوک، اسپاتیفای، گوگل مپس، کروم و یوتیوب. همه این برنامه‌ها تقریباً همانطور که انتظار می‌رود کار می‌کنند، در فضایی که تقریباً به اندازه صفحه‌نمایش آیفون اصلی است، با آیکون‌های کوچک که ضربه زدن به آن‌ها ممکن است کمی مشکل باشد. با این حال، تعجب کردم که چقدر راحت توانستم پیامک‌ها را روی کیبورد کوچک روی صفحه تایپ کنم.

انتخاب ویجت‌هایی که می‌توانند فضای کوچک زیر لنزهای دوربین را پر کنند در زمان عرضه بسیار محدود است، و در حالی که شیائومی تعهد داده چهار نسل جدید از اندروید را پشتیبانی کند، هنوز مشخص نیست که آیا ویژگی‌های خاص گوشی‌های تاشو در آینده گسترش خواهد یافت یا خیر. همچنین هیچ راهی برای دانلود ویجت‌های بیشتر از طریق برنامه تم‌های شیائومی وجود ندارد.

به عنوان یک گوشی بالارده، Mix Flip نسبت به Xiaomi 14T Pro نرم‌افزارهای از پیش نصب شده کمتری دارد. بیشتر فقط برنامه‌های خود شرکت در کنار مجموعه معمول گوگل به چشم می‌خورند.

در بخش‌های دیگر، شیائومی به سمت پذیرش هوش مصنوعی پیش می‌رود، با معرفی Google Gemini در زمان عرضه و Circle to Search که به‌زودی از طریق یک به‌روزرسانی OTA در دسترس خواهد بود. هوش مصنوعی همچنین زیرنویس‌های سراسر سیستم را ارائه می‌دهد (یک حرکت خوب برای دسترسی، اگرچه همیشه دقیق نیست) و در نهایت شامل خلاصه‌نویسی متون، رونویسی صوتی و ترجمه زبان خواهد شد – اگرچه هیچ‌کدام در واحد بازبینی من وجود نداشتند.

من توانستم از ویژگی توسعه تصویر هوش مصنوعی، که تصاویری را که بیش از حد برش داده‌اید گسترش می‌دهد، و Magic Erase Pro برای حذف اشیا و افراد ناخواسته از عکس‌ها استفاده کنم. به نظر من هر دو ویژگی همان‌طور که تبلیغ شده کار می‌کنند، اگرچه الگوریتم‌های گوگل و سامسونگ در حال حاضر تصاویر کمی قانع‌کننده‌تر تولید می‌کنند.

عملکرد و عمر باتری: قدرت فراوان، همیشه مورد نیاز نیست

با چیپست Snapdragon 8 Gen 3، دارای ۱۲ گیگابایت رم و 512 گیگابایت فضای ذخیره‌سازی، Mix Flip از نظر سخت‌افزاری شبیه به بیشتر گوشی‌های بالارده اندروید عرضه‌شده در امسال است، چه تاشو و چه غیر تاشو. این ویژگی به آن نسبت به نسخه S کم‌سرعت‌تر Razr 50 Ultra برتری می‌دهد و باید به معنای جایگاه پایین‌تر نسبت به پردازنده بهینه‌سازی‌شده سامسونگ برای گوشی‌های سری Galaxy باشد.

بنچمارک‌ها چیز دیگری می‌گویند، زیرا شیائومی در هر دو تست تک‌هسته‌ای و چند‌هسته‌ای AnTuTu و Geekbench پیشتاز است. جای تعجب نیست که این موضوع به عملکرد تقریباً بدون نقص در استفاده روزانه منجر شد، با باز شدن سریع برنامه‌ها و مولتی‌تسکینگ همواره روان.

مشکل این است که نمی‌تواند برای مدت طولانی عملکرد اوج خود را بدون داغ شدن حفظ کند. این موضوع احتمالاً در صورت محدود کردن استفاده به استریم، ویرایش تصاویر و وظایف بهره‌وری مشکلی ایجاد نمی‌کند، اما ممکن است در طول زمان عملکرد کمی کاهش یافته در بازی‌ها مشاهده شود. بازی‌های سنگینی مانند Zenless Zone Zero به من اجازه دادند جزئیات را به حداکثر برسانم و برای مدت کوتاهی به‌خوبی اجرا شدند، اما گیمرها ممکن است بخواهند به گزینه‌های دیگر فکر کنند. با این حال، من اکنون به‌شدت به بازی Balatro معتاد شده‌ام، که به هیچ وجه فشار زیادی به گوشی وارد نمی‌کند و به‌راحتی می‌تواند ساعت‌های زیادی از شب‌های من را پر کند.

این گوشی بزرگ‌ترین ظرفیت باتری را در میان گوشی‌های تاشویی که تاکنون امتحان کرده‌ام دارد، اما Mix Flip همچنین یک پردازنده رده‌بالا دارد که به‌شدت انرژی مصرف می‌کند. در تست پخش ویدیو، این گوشی بین 14 تا 15 ساعت دوام آورد – تقریباً برابر با Razr 50 Ultra. گوشی موتورولا باتری کوچک‌تری دارد، اما همچنین پردازنده ضعیف‌تری دارد، بنابراین به‌طور کلی متعادل است.

طبیعت گوشی‌های تاشو به این معنی است که من هر بار که یک اعلان دریافت می‌کردم، گوشی را باز نمی‌کردم، بنابراین کمتر احتمال داشت به شبکه‌های اجتماعی و برنامه‌های خبری خود سر بزنم. این منجر به عمر باتری واقعی بهتری نسبت به گوشی‌های سنتی با باتری‌های حتی بزرگ‌تر شد. من مجبور بودم به‌سختی کار کنم تا آن را در یک روز کامل متصل به وای‌فای خالی کنم و فقط زمانی که کاملاً از 5G استفاده می‌کردم احساس نیاز به شارژ مجدد قبل از شب داشتم. شیائومی در این زمینه نسبت به آخرین گوشی تاشو سامسونگ عملکرد بهتری داشته است.

Mix Flip در سرعت شارژ سیمی هم به‌طور قابل‌توجهی Galaxy Z Flip6 را شکست می‌دهد. با یک شارژر 67 واتی، شارژ کامل کمی بیش از 50 دقیقه طول می‌کشد، یعنی نصف زمانی که سامسونگ برای شارژ کامل نیاز دارد. با این حال، شارژ بی‌سیم در اینجا وجود ندارد – چیزی که در Galaxy می‌توانید پیدا کنید.

جمع‌بندی Xiaomi Mix Flip

من فکر نمی‌کنم که Xiaomi Mix Flip بهترین گوشی تاشو موجود باشد – اما در چند بخش کلیدی به‌طور قابل توجهی از رقبا پیشی می‌گیرد. عمر باتری و سرعت شارژ فوق‌العاده است، صفحه بیرونی با شکل مناسب برای برنامه‌های تمام‌صفحه عالی است (اگرچه همچنان کمی تنگ به نظر می‌رسد) و دوربین‌ها عکس‌های فوق‌العاده‌ای با اتمسفر عالی و تلاش کم تولید می‌کنند.

اگر این ویژگی‌ها برای شما مهم‌تر از مقاومت در برابر آب یا اجرای تمیز اندروید است، این گوشی ارزش توجه شما را دارد – حتی اگر به معنای پذیرفتن چین‌خوردگی واضح‌تر در صفحه داخلی باشد. اکوسیستم اپلیکیشن‌های شیائومی و قابلیت‌های هوش مصنوعی آن هنوز یک قدم عقب‌تر از سامسونگ است – و Mix Flip نسبت به Z Flip6 از نظر قیمت هم برتری ندارد، به‌ویژه با تخفیف‌ها و قراردادهای جدیدی که برای آن در نظر گرفته شده است.

این انتخابی خارج از چارچوب است، اما برای عکاسان علاقه‌مند پاداشی می‌دهد که تعداد کمی از گوشی‌های تاشو می‌توانند آن را ارائه دهند.

یک گوشی تاشو کامل با قدرت فراوان، باتری بزرگ و پردازش تصویر جذاب. Xiaomi Mix Flip یک تلاش ارزشمند است که این دسته را به رقابت سه‌جانبه تبدیل می‌کند.

مزایا:

  • به یک اندازه چه در حالت باز و چه بسته قابل استفاده است، با دو صفحه نمایش فوق‌العاده
  • عکس‌های تمیز و دقیق با رنگ‌های خیره‌کننده لایکا
  • باتری بادوام با شارژ سریع

معایب:

  • پشتیبانی از صفحه بیرونی هنوز در مراحل اولیه است
  • بدون گواهینامه مقاومت در برابر آب
  • استفاده سنگین باعث گرم شدن آن می‌شود

source

توسط elmikhabari