فیلم گلادیاتور ۲ با تمام هزینه‌های هنگفتی که برای ساخت دنیایی بزرگ و باشکوه صرف کرده، دقیقاً فیلمی نیست که از آن انتظار دقت تاریخی داشته باشید — حتی اگر ریدلی اسکات از وجود کوسه‌ها در کولوسئوم رومی دفاع کند. (آیا او چیزی درباره روزنامه چاپی یا تکنیک‌های نبرد غیرمنطبق با زمان گفته است؟) این فیلم در مواجهه با چنین مسائل تاریخی، نسبتاً آزادانه برخورد می‌کند، و نسخه اصلی گلادیاتور (که بسیار دوستش دارم) نیز پر از ناسازگاری‌های تاریخی جالب بود. اما در فیلم جدید، صحنه‌ای وجود دارد — در واقع، فقط یک دیالوگ — که نمی‌توانم آن را از ذهنم بیرون کنم. صحنه‌ای کوچک و بی‌اهمیت که حذف آن تأثیر خاصی بر فیلم نمی‌گذارد، اما به شکلی عجیبی ذهنم را تسخیر کرده است.

این لحظه در اوایل فیلم اتفاق می‌افتد، زمانی که قهرمان ما، لوسیوس (با بازی پل مسکال)، به کودکی‌اش و فرار از رم فکر می‌کند. لوسیوس که به طور مخفیانه وارث تاج و تخت است، به دستور مادرش، لوسیلا (با بازی کانی نیلسن)، برای حفظ جانش از خطر به جایی فرستاده شده است. در صحنه مورد نظر، لوسیوس کوچک در یک روستای کوچک آفریقایی پنهان شده، و سربازان رومی به دنبال او می‌گردند. وقتی او فرار می‌کند، یکی از سربازان از اهالی روستا می‌پرسد: «آیا این پسر را دیده‌اید؟»

در این لحظه بود که با خود گفتم: صبر کن، این سرباز به چه چیزی اشاره می‌کند؟ اگر از اهالی می‌پرسد که «آیا این پسر را دیده‌اند؟» احتمالاً چیزی به آن‌ها نشان می‌دهد. آن چیز چه می‌تواند باشد؟ آیا رومیان باستان نقاشی‌های شاهدان عینی داشتند؟ قطعاً عکس نداشتند. (هرچند خنده‌دار می‌شد اگر اسکات به سرباز رومی‌ای که یک عکس پولاروید را نشان می‌دهد، کات می‌کرد. شاید برخی از تماشاگران امروزی فکر کنند پولاروید هم به آن دوران تعلق دارد.) دوست دارم تصور کنم سربازان یک مجسمه کوچک مرمرین با دقت تراشیده شده از پسر را در دست داشتند. یا شاید یک نیم‌تنه کامل که از روستایی به روستای دیگر می‌بردند.

دقت تاریخی در فیلم‌ها چیز عجیب و لغزانی است، و واکنش ما به آن حتی عجیب‌تر. من هرگز از ناسازگاری‌های فیلم‌های اکشن تاریخی هالیوودی مانند شجاع‌دل، نقاب زورو، یا اقتباس‌های مختلف سه تفنگدار آزرده نشده‌ام. (من با خواندن کتاب‌های کمیک آستریکس بزرگ شدم که بخش عمده‌ای از جذابیت‌شان ناشی از همین تناقضات است.) و اصلاً از ایده‌های عجیب و غریب گلادیاتور ۲ ناراحت نیستم؛ سکانس یاد شده با کوسه‌ها در کولوسئوم ممکن است حتی صحنه مورد علاقه من در فیلم باشد.

البته، سابقه طولانی‌ای از فیلم‌هایی وجود دارد که عمداً با بازه‌های زمانی نمایش داده شده روی پرده خود ناسازگار هستند. اغلب این کار را می‌کنند تا نکته‌ای کلی‌تر درباره «دنیای امروز ما» بیان کنند. (بین‌الملی بگویم که گلادیاتور ۲ در این زمینه بیشتر از نسخه اصلی مقصر است — نسخه اصلی داستان خود را ستودنی از مسائل امروز جدا نگه داشت.) اما اگر قرار است فیلم شما به دنیای مدرن مرتبط باشد، من می‌گویم این کار را با جسارت تمام انجام دهید. بهترین نمونه این کار، شاهکار سال ۱۹۸۷ الکس کاکس، واکر، است که اد هریس در آن نقش ماجراجو و سرباز مزدور آمریکایی را بازی می‌کند که در اواسط قرن نوزدهم به نیکاراگوئه حمله کرد. این فیلم که در اوج دخالت دولت ریگان در حمایت از کنتراها منتشر شد، طنزی تند و گزنده از سیاست خارجی آمریکا بود و با وجود اینکه در دهه ۱۸۵۰ رخ می‌داد، شامل بطری‌های کوکاکولا، فندک‌های زیپو، سیگارهای مارلبورو و حتی هلیکوپتر بود. البته، واکر یک شکست بزرگ تجاری بود که استودیوی سازنده آن را به خاک سپرد و ممکن است کارنامه سینمایی کاکس را در جریان اصلی پایان داده باشد، و من یکی از معدود افرادی بودم که وقتی در سالن‌ها اکران شد (احتمالاً فقط برای یک هفته)، آن را دیدم. پس چه می‌دانم؟

البته، من هیچ چیزی درباره روش‌های جنایی روم باستان یا شیوه‌های نیروهای معادل پلیس آن زمان نمی‌دانم. و نه، من قرار نیست نود و هفتمین نویسنده‌ای باشم که با یک مورخ رومی تماس بگیرد و درباره دقت تاریخی گلادیاتور ۲ مصاحبه کند. (می‌توانم از ریدلی اسکات بپرسم، اما فکر می‌کنم او به من بگوید بروم به خودم لعنت بفرستم.) کاملاً ممکن است که آن‌ها نوعی طرح یا نقاشی داشته‌اند که می‌توانستند نشان دهند. اگر چنین باشد، دوست داشتم آن را ببینم — این می‌توانست نکته‌ای جالب برای اضافه کردن به فیلم باشد. اما این واقعیت که چیزی نشان داده نمی‌شود، و این فقط یک دیالوگ بی‌اهمیت است، به من می‌گوید که این موضوع چیزی نبوده که سازندگان فیلم به آن توجه زیادی داشته‌اند.

شاید به همین دلیل است که چنین ناهماهنگی‌های بی‌هدف بیشتر از موارد جسورانه برجسته می‌شوند — چون به شکلی عجیب بی‌هدف به نظر می‌رسند. آن‌ها نه پیامی بزرگ درباره امروز می‌دهند، نه با چیزی اصیل و قدیمی به صورت ظریف مخالفت می‌کنند (و شاید آن را دوباره زنده می‌کنند). نه، آنچه واقعاً نشان می‌دهند، بی‌توجهی بنیادین سازندگان فیلم است.

source

توسط elmikhabari