سال ۲۰۲۴ برای بنده خنثی‌ترین سال ویدئو گیم به شمار می‌رود چرا که از همان ابتدا نگاهی متحیر به آن نداشتم! با این حال این است ده عنوان مورد علاقه من در سال ۲۰۲۴.

سال ۲۰۲۴ برای صنعت ویدئوگیم سالی خنثی و بدون نقطه‌ عطف خاص محسوب می‌شود. بسیاری از بازی‌ها شاید در حد انتظار ظاهر شدند، اما کمتر عنوانی توانست به معنای واقعی، مرزهای جدیدی را در گیم‌پلی، روایت یا نوآوری جابه‌جا کند. ریمیک‌ها و ریمسترها همچنان در کانون توجه، اما این تکرار باعث کاهش اشتیاق مخاطبان شد. تولیدات مستقل با ایده‌های جذاب، اما محدودیت‌های بودجه و منابع، مانع از درخشش کامل آن‌ها. حضور ایده‌های تازه در گیم‌پلی و طراحی، اما غالباً در سایه اجراهای متوسط قرار گرفت. ژانرها و فرنچایزهای مطرح با کمترین تغییرات، فقط برای حفظ پایگاه بازیکنان منتشر شدند. باوجود برخی عناوین خوب، کلیت سال، تجربه‌ای به‌یادماندنی یا تحول‌برانگیز نداشت.

در نهایت، این انتظار ما به عنوان مخاطبان است که تعیین می‌کند سالی مانند ۲۰۲۴ را چگونه ارزیابی کنیم. هرچند این سال فاقد نوآوری‌های شگفت‌انگیز یا عناوین تحول‌برانگیز بود، اما شاید مشکل اصلی نه در بازی‌ها، بلکه در سطح توقع ما باشد. برخی از عناوین ارائه شده، تجربه‌هایی هرچند کوچک، اما لذت‌بخش و قابل احترام خلق کردند. صنعت بازی‌سازی در دوره‌ای قرار دارد که انتظارات بازیکنان از کیفیت، خلاقیت و نوآوری به اوج رسیده است. این امر باعث می‌شود که هر اثری که نتواند استانداردهای بالا را رعایت کند، به چشم یک محصول متوسط دیده شود. اما اگر با نگاهی کمتر سختگیرانه به سال نگاه کنیم، شاید بتوان لحظات شیرین و جذابی را در بین بازی‌ها پیدا کرد؛ لحظاتی که در سایه توقعات غیرمعمول گم شده‌اند. سال‌هایی مانند ۲۰۲۴ شاید به عنوان زمان تثبیت و آمادگی برای خلاقیت‌های آینده شناخته شوند، سال‌هایی که هرچند بی‌سروصدا، اما بستر رشد و نوآوری‌های آینده را فراهم می‌کنند. در نهایت، این ما هستیم که انتخاب می‌کنیم چگونه این دوره‌ها را به یاد بیاوریم: به عنوان فرصت‌هایی از دست رفته یا پیش‌درآمدی برای آینده‌ای شگفت‌انگیز.

۱۰. Prince of Persia The Lost Crown

۱۰ بازی برتر سال ۲۰۲۴ به انتخاب امیرحسین رهنورد، نویسنده - گیمفا

امیدوارم که این یک نور باشد!

بازگشت شاهزاده پارسی پس از یک غیبت طولانی، احساسات متفاوتی را به همراه داشت. این فرنچایز که زمانی در اوج محبوبیت قرار گرفته بود، به مدت بیش از یک دهه در سایه ماند و میدان را به عناوین جدیدتر و رقبای نوظهور واگذار کرد. این فاصله طولانی، هم فرصتی برای نوآوری و تغییر بود و هم یک چالش بزرگ برای جلب دوباره اعتماد طرفداران قدیمی. در این نسخه، برخلاف روند خطی و داستان‌محور نسخه‌های کلاسیک، تمرکز بیشتری بر اکشن و پویایی گذاشته شده است. طراحی مراحل بازی، از سبک سه بعدی به مدلی پویاتر تغییر کرده که نشان‌دهنده تلاش برای مدرن‌سازی تجربه کاربری است. یکی از نقاط برجسته بازی، استفاده از عناصر بصری خاورمیانه‌ای در محیط‌ها و لباس‌ها است که ریشه‌های این مجموعه را یادآوری می‌کند، اما در عین حال سبک هنری بازی تفاوت‌های قابل‌توجهی با گذشته دارد. شخصیت‌پردازی جدید نیز متفاوت از انتظارات سنتی ظاهر شده است؛ در حالی که نسخه‌های قبلی بیشتر به شخصیت کاریزماتیک و ماجراجویانه شاهزاده تمرکز داشتند، این بار شخصیت‌پردازی به سمت قهرمانی با ویژگی‌های متفاوت سوق داده شده.

از نظر گیم‌پلی، حرکات سریع و مبارزات ترکیبی، حالتی کلاسیک اما پر از انرژی را ارائه داده که میان نوستالژی و تجربه جدید تعادل برقرار کرده است. بازی به معماهای مختلفی پرداخته که یادآور معماهای چالش‌برانگیز نسخه‌های اولیه است. در کنار این، موسیقی بازی که الهام گرفته از سازهای سنتی خاورمیانه است، فضای خاصی به مراحل بخشیده و با لحظات اکشن و آرامش هماهنگی جالبی دارد. به‌طور کلی، The Lost Crown تلاشی برای احیای نام Prince of Persia با حفظ المان‌های کلیدی و افزودن نوآوری‌های مدرن است. هرچند ممکن است برخی از طرفداران قدیمی به دلیل تغییرات، ارتباطی عمیق با آن برقرار نکنند، اما این نسخه نشان‌دهنده امیدی دوباره برای آینده این سری است که شاید بتواند در سال‌های پیش رو جایگاه قبلی خود را باز پس گیرد.

Warhammer 40k: Space Marine II .9

۱۰ بازی برتر سال ۲۰۲۴ به انتخاب امیرحسین رهنورد، نویسنده - گیمفا

یک نبرد واقعی

سری Warhammer 40k همیشه به واسطه فضاسازی تاریک و پرشکوه خود شناخته شده است. این بازی‌ها دنیایی خلق کرده‌اند که در آن جنگ به یک امر اجتناب‌ناپذیر تبدیل شده و تمامی نیروها، چه انسان‌ها و چه موجودات فراطبیعی، در جدالی بی‌پایان برای بقا و قدرت قرار دارند. Space Marine II نیز به‌عنوان جدیدترین نسخه، این میراث حماسی را به اوج رسانده است. از همان لحظه ورود به میدان نبرد، حس عظمت و مقیاس بی‌نهایت جنگ‌هایی که در کهکشان‌های دور رخ می‌دهد، بازیکن را درگیر می‌کند. Space Marine II، حس قدرت مطلق  را به بازیکن القا می‌کند. شما به‌عنوان یک Space Marine، جنگجویی فوق بشری و نماد امید برای انسانیت، در برابر سیلابی از دشمنان ایستادگی می‌کنید. ضربات سنگین و توانایی‌های ویژه این شخصیت‌ها، هر لحظه تجربه بازی را به یک نمایش اکشن بی‌پایان تبدیل کرده است. گیم‌پلی ترکیبی از تیراندازی بی‌وقفه و مبارزات نزدیک است که در کنار جلوه‌های بصری و صوتی خیره‌کننده، هیجان بی‌مانندی را القا می‌کند. فضاسازی بازی با تم تیره و تلخ خود، یادآور جنگ‌های کهکشانی است که در آن امید و ناامیدی به هم گره خورده‌اند. محیط‌ها با جزئیات حیرت‌انگیز طراحی شده‌اند، از شهرهای متروک و فضاپیماهای عظیم گرفته تا میدان‌های نبرد که با خون و آتش پوشیده شده‌اند. هر منطقه، داستانی از قربانیان جنگ و شجاعت نیروهای انسانی را روایت می‌کند.

 موسیقی و صداگذاری نیز به طرز چشمگیری این حس حماسی و اضطراب‌آور را تقویت کرده‌اند. یکی از مفاهیم محوری در این سری، مبارزه با شیطان و نیروهای هرج‌ومرج است. در Space Marine II، این مفهوم به شکلی بسیار ملموس و تأثیرگذار ارائه شده. دشمنان، نمایندگانی از تاریکی و هرج‌ومرج هستند که در تلاش برای از بین بردن انسانیت‌اند، اما Space Marineها با قدرت و اراده‌ای که فراتر از انسان عادی است، در برابر این تهدیدها می‌ایستند. حس غالب شدن بر نیروهای شیطانی، با هر پیروزی در نبرد، به شکلی قابل لمس منتقل می‌شود.

Neva .8

۱۰ بازی برتر سال ۲۰۲۴ به انتخاب امیرحسین رهنورد، نویسنده - گیمفا

محصور کننده

Neva گواهی است بر اینکه هنر چگونه می‌تواند تجربه‌ای بی‌نهایت متفاوت و عمیق خلق کند. این بازی با استفاده از طراحی هنری منحصربه‌فرد و سبک بصری خارق‌العاده، اثری را ارائه داده که به جای تکیه بر اکشن و هیجان، احساسات و ارتباطات انسانی را در مرکز قرار می‌دهد. انتخاب رنگ‌ها و نورپردازی، داستانی عاطفی و لطیف را به شکلی بی‌کلام اما کاملاً واضح روایت می‌کند.

فضاسازی در Neva به گونه‌ای انجام شده که هر محیط، بخشی از داستان و دنیای درونی شخصیت‌ها را بازتاب می‌دهد. دنیای بازی، ترکیبی از زیبایی‌های طبیعی و تخیلات است که در آن، هر گوشه جزئیاتی برای کشف دارد. این فضاها، نه تنها محیطی برای حرکت و پیشروی هستند، بلکه به‌ عقیده بنده یک ابزار برای انتقال پیام‌ها و احساسات به کار رفته‌ است. بازیکن در حین کاوش، به نوعی با طبیعت اطرافش تعامل می‌کند که این ارتباط، به شکلی غیرمستقیم اما عمیق بر روند بازی تأثیر می‌گذارد. داستان بازی از طریق حرکات، تصاویر و موسیقی منتقل می‌شود و این روش روایت، فرصتی فراهم کرده تا بازیکن خودش درکی شخصی از مفاهیم بازی داشته باشد. موسیقی متن، با ملودی‌های آرام و ملایم، گاهی حس اندوه و گاهی حس رهایی را به‌طور همزمان القا می‌کند. این قطعات موسیقی، نه تنها مکمل فضاسازی هستند، بلکه بخش جدایی‌ناپذیر تجربه کلی بازی به شمار می‌روند.

Animal Well .7

۱۰ بازی برتر سال ۲۰۲۴ به انتخاب امیرحسین رهنورد، نویسنده - گیمفا

یک تجربه خاص

Animal Well نیز یک تعریف بر چیستی هنر است که  تجربه‌ای خاص برای شما رقم می‌زند. این عنوان با بهره‌گیری از یک سبک هنری مینیمال و طراحی پیکسل‌آرت، دنیایی مرموز و در عین حال جذاب خلق کرده که هر گوشه آن پر از شگفتی است. ترکیب نورپردازی با محیط‌های تاریک و اسرارآمیز، به بازی حالتی خاص بخشیده که گویی در حال حرکت در یک رویا هستید. فضای بازی به گونه‌ای طراحی شده که بازیکن در هر لحظه حس کند یک کاشف است! محیط‌ها، پر از رازها و مکان‌های مخفی‌اند که کشف هر کدام، حس رضایت و هیجان خاصی را به همراه دارد. این حس اکتشاف به خوبی با طراحی مراحل بازی گره خورده و بازیکن را تشویق می‌کند تا به جای عجله برای پیشروی، در محیط‌ها جستجو کند و از هر لحظه تجربه خود لذت ببرد.

Animal Well، توانایی ایجاد تنش و آرامش به صورت همزمان است. سکوت غالب بر محیط‌ها، تنها با صداهای طبیعی یا افکت‌های کوچک شکسته می‌شود و همین سکوت، فضایی مرموز و گاه حتی دلهره‌آور ایجاد می‌کند. اما این سکوت هرگز سنگین یا آزاردهنده نیست؛ بلکه به بازیکن فرصتی می‌دهد تا با دنیای اطراف خود ارتباط عمیق‌تری برقرار کند. Animal Well همچنین از موسیقی و صداگذاری برای ایجاد جوی غنی استفاده کرده است. ملودی‌های آرام  ترکیب‌شده با صداهای طبیعی محیط، حس زنده بودن این دنیای کوچک را تقویت می‌کند. هر صدا، از صدای جریان آب گرفته تا حرکت موجودات کوچک، بخشی از تجربه بازیکن است و به او کمک می‌کند تا به شکلی عمیق‌تر با محیط اطراف خود درگیر شود.

6. Kill Knight

۱۰ بازی برتر سال ۲۰۲۴ به انتخاب امیرحسین رهنورد، نویسنده - گیمفا

اعتیاد آور

Kill Knight مانند جادویی تاریک و در عین حال اعتیادآور است که یک‌بار تجربه‌اش کافیست تا شما را در خود غرق کند. این بازی به لطف مکانیک‌های جذاب و هوشمندانه‌اش، حسی متفاوت و هیجان‌انگیز به ارمغان می‌آورد که رها کردن آن پس از آغاز تقریباً غیرممکن می‌شود. هر استیج  به شکلی طراحی شده که نه تنها چالش‌برانگیز بلکه بازیکن را به تفکر و استراتژی دقیق مجبور می‌کند.

فضای بازی ترکیبی از تاریکی، خشونت و طراحی‌های زیباست که حس یک دنیای بی‌رحم و در عین حال هیجان انگیز را القا می‌کند. استیج‌های شلوغ، دشمنان متعدد و طراحی خوب محیط‌ها، به شکلی عالی شما را درگیر می‌کنند. همه چیز دست در دست هم برای یک دیوانه بازی تمام عیار محیا است. گیم‌پلی Kill Knight حول محور سرعت و واکنش‌های سریع بازیکن طراحی شده است. ترکیب‌های حمله‌ای که می‌توان با سلاح‌ها و توانایی‌های مختلف ایجاد کرد و این وضیفه شما است تا به درستی از این سلاح‌ها به نحو احسنت استفاده کنید. سیستم پیشرفت در بازی نیز به حالتی انگیزشی دارد. شما با پیشروی در بازی می‌توانید شخصیت خود را تقویت کنید و قابلیت‌ها و سلاح‌های تازه باز کنید که تأثیر مستقیمی بر سبک بازی‌تان خواهد داشت. این حس پیشرفت و قدرت، باعث می‌شود که بازیکن هرگز حس تکراری بودن نکند. Kill Knight اعتیادآور است. به حدی که هر بارها شکست می‌خورید اما بازهم مشتاق هستید تا دوباره پا به میدان نبرد بگذارید. مکانیک‌های جذاب، طراحی ساده اما در عین حال جذاب محیط‌ها  و سیستم مبارزات روان، باعث شده که این عنوان تجربه‌ای خاص و فراموش‌نشدنی باشد (حداقل برای بنده). این بازی نه فقط یک چالش، بلکه دعوتی است به دنیایی پر از تاریکی و هیجان بی‌پایان.

5. Dragon Ball: Sparking! ZERO

۱۰ بازی برتر سال ۲۰۲۴ به انتخاب امیرحسین رهنورد، نویسنده - گیمفا

شگفت انگیز

Dragon Ball: Sparking! ZERO اثباتی است بر اینکه یک بازی با محوریت انیمه می‌تواند به اثری خیره‌کننده و موفق تبدیل شود. این عنوان نه تنها در ارائه یک تجربه سرگرم‌کننده موفق بوده، بلکه با وفاداری به دنیای Dragon Ball، طرفداران را بیش از پیش به خود جذب کرده است. شخصیت‌های متنوع، یکی از نقاط قوت اصلی این بازی محسوب می‌شود. هر‌شخصیت، از قهرمانان محبوب تا شروران نمادین، با دقت بازسازی شده و سبک مبارزات و توانایی‌های منحصربه‌فرد خود را دارد. این تنوع نه تنها باعث می‌شود که هر نبرد تازه و متفاوت به نظر برسد، بلکه به بازیکنان اجازه می‌دهد تا سبک بازی مورد علاقه خود را پیدا کنند. جلوه‌های بصری بازی نیز یک شاهکار تمام‌عیار است. از طراحی کاراکترها گرفته تا انیمیشن‌های نفس‌گیر حرکات ویژه، همه‌چیز با جزئیات و کیفیت بالا ارائه شده است. هر صحنه نبرد، پر از انفجارهای پرنور و افکت‌های چشمگیر است که حس یک انیمه زنده را القا می‌کند. نورپردازی و رنگ‌ها به‌گونه‌ای استفاده شده‌اند که حتی کوچک‌ترین جزئیات محیط نیز درخشان و پرجنب‌وجوش به نظر می‌رسند. Dragon Ball: Sparking! ZERO به خوبی حس سرعت و هیجان در گیم‌پلی را منتقل می‌کند. مبارزات سریع همراه با حرکات ترکیبی و توانایی‌های ویژه، هر نبرد را به یک تجربه حماسی تبدیل می‌کند.

۴. Tekken 8

۱۰ بازی برتر سال ۲۰۲۴ به انتخاب امیرحسین رهنورد، نویسنده - گیمفا

بازگشت با شکوه

Tekken 8 از لحظه ورود حس تازه‌ای به سری القا می‌کند؛ گویی وارد دنیایی شده‌ایم که در عین آشنایی، دگرگونی‌های عمیقی را تجربه کرده است. به‌عنوان فردی که نسخه‌های پیشین این فرنچایز را کما بیش تجربه کرده‌ام، تغییرات این نسخه بلافاصله به چشم می‌آید. گرافیک خیره‌کننده، اولین نکته‌ای است که توجه شما را جلب می‌کند؛ از طراحی شخصیت‌ها گرفته تا محیط‌های پویا، با کیفیتی بی‌نظیر ارائه شده که حتی کوچک‌ترین حرکات را با زیبایی و دقت به نمایش می‌گذارد. سیستم مبارزات، اگرچه ریشه‌های کلاسیک خود را حفظ کرده، اما با مکانیک‌های جدید و پیشرفته به‌روز شده است. اما شاید مهم‌ترین تفاوت Tekken 8 با نسخه‌های گذشته، تمرکز آن بر روایت داستانی باشد. بخش داستانی بازی نه تنها عمیق‌تر، بلکه سینمایی‌تر از همیشه است. روایت پیچیده میان شخصیت‌ها، روابط خانوادگی و نبردهایی که در بطن داستان جای گرفته‌اند، بازی را از یک تجربه صرفاً مبارزه‌ای فراتر می‌برند.  شاید بهتر است چنین بیان کنم: من این حس را داشتم که در حال تماشای یک فیلم حماسی هستم، در حالی که خودم بخشی از آن بودم.

Astro Bot .3

۱۰ بازی برتر سال ۲۰۲۴ به انتخاب امیرحسین رهنورد، نویسنده - گیمفا

دوست داشتنی

Bot، بدون شک، یکی از غافل‌گیری‌های بزرگ سال بوده است. با وجود این که بازی سبک پلتفرمر نسبتاً شناخته شده‌ای دارد، اما نحوه ارائه و نوآوری‌های خاص بازی باعث شد تا به یکی از جذاب‌ترین و سرگرم‌کننده‌ترین تجربیات این سال تبدیل شود. بازی در وهله اول با طراحی هنری بامزه و متنوع نظر مرا جلب کرد. جزئیات محیط‌ها، رنگ‌ها و طراحی کاراکترها به قدری بامزه هستند که اگر ریش سفید یک خانواده هم باشید، سن خودتان را فراموش می‌کنید. Astro Bot با جهان زنده‌ خود، توانسته حس یک ماجراجویی پرانرژی و مفرح را منتقل کند.

گیم‌پلی نیز فوق‌العاده روان و جذاب است. از لحظه‌ای که شروع به تجربه بازی کردم، متوجه شدم که طراحی مراحل به شدت هوشمندانه است. چالش‌ها و معماهایی که در هر مرحله وجود داشتند، هم سرگرم‌کننده بودند و هم تعادل خوبی بین چالش و لذت برقرار کرده بودند.Astro Bot همچنین در نحوه استفاده از قابلیت‌های کنسول‌ نسل جدید سونی مانند بازخورد لمسی، به شدت موفق عمل کرده است. این ویژگی‌ها به بازی کمک کرده‌اند تا تجربه‌ای تعاملی و غوطه‌ورکننده ارائه دهد که من را تا مدت‌ها به خود مشغول نگه داشت.Astro Bot به عنوان یکی از غافل‌گیری‌های بزرگ سال، نه تنها سرگرم‌کننده و پر از هیجان است، بلکه توانسته نشان دهد که پتانسیل بالایی برای آینده دارد.

۲. Black Myth: Wukong

۱۰ بازی برتر سال ۲۰۲۴ به انتخاب امیرحسین رهنورد، نویسنده - گیمفا

جهانی نو

Wukong نقطه عطفی برای صنعت بازی‌سازی چین محسوب می‌شود، که از نظر فنی و بصری یک اثر جذاب است و از سوی دیگر به عنوان پلی به دنیای غنی اسطوره‌شناسی و فرهنگ این کشور عمل می‌کند. از لحظه‌ای که قدم به این جهان زیبا می‌گذارید، چنین حسی دارید که با اثری روبه‌رو هستیم که  تنها قصد ندارد شما سرگرم کند بلکه می‌خواهد مخاطبان را با ریشه‌های تاریخی و فرهنگی چین آشنا کند. این بازی بر اساس اسطوره‌های چینی و داستان‌های کلاسیک همچون سفر به غرب ساخته شده است. هر شخصیت و حتی کوچک‌ترین جزئیات محیط، نمایشی از فرهنگ غنی چین است. دیدن این که چینی‌ها با چنین تسلطی توانسته‌اند تاریخ و اسطوره‌های خود را در قالبی مدرن به تصویر بکشند، شگفت‌انگیز است.

گیم‌پلی ترکیبی از مبارزات نفس‌گیر و الهام گرفته از دیگر اثار اکشن است که بازیکنان را به چالش می‌کشد. استفاده از توانایی‌های مختلف شخصیت اصلی و همچنین طراحی خوب دشمنان، نبرد‌های Black Myth: Wukong را به یک تجربه جالب تبدیل کرده. اما مهم‌ترین جنبه این بازی برای من، ارائه فرصتی برای آشنایی با فرهنگ و تاریخ چین است. بسیاری از ما ممکن است با اسطوره‌ها و داستان‌های غربی آشنا باشیم، اما Black Myth: Wukong دریچه‌ای به دنیای ناشناخته‌ای باز کرده که تا کنون در مرز‌های چین حبس شده بود. این بازی به ما نشان می‌دهد که فرهنگ چین چقدر غنی و چگونه می‌توان آن را در قالبی مدرن و جهانی به مخاطبان ارائه کرد.

Black Myth: Wukong نه تنها شروعی نویدبخش برای چین در صنعت بازی‌سازی محسوب می‌شود، بلکه اثری است که نشان می‌دهد این کشور چه پتانسیل عظیمی در داستان‌های اسطوره شناسی دارد.

Silent Hill 2 Remake .1

۱۰ بازی برتر سال ۲۰۲۴ به انتخاب امیرحسین رهنورد، نویسنده - گیمفا

ترس!

Silent Hill 2 Remake یکی از مورد انتظارترین بازی‌های سال بود و هرکسی که انتظار تجربه‌ای به یاد ماندنی از بازسازی این اثر کلاسیک را داشت، ناامید نشد! ریمیک کردن یک بازی مانند Silent Hill، کار ساده‌ای نیست، چرا که این سری از پایه و اساس، به دلیل فضای تاریک خود شناخته شده است. حفظ اصالت و همچنین به‌روز کردن گیم‌پلی و گرافیک، چالشی است که هر تیم توسعه‌دهنده‌ای باید با دقت و حساسیت زیادی با آن برخورد کند.اولین چیزی که در مورد Silent Hill 2 Remake به چشم می‌آید، فضای تاریک و مه‌آلود آن است. این بازی موفق شده با استفاده از تکنولوژی مدرن، همان حس تنهایی و اضطراب عمیقی که در نسخه اصلی وجود داشت را بازآفرینی کند. جهان Silent Hill به قدری در خود غرق‌کننده است که هر لحظه از بازی، شما را در تاریکی عمیقی فرو می‌برد. طراحی محیط‌ها، بافت‌ها و افکت‌های صوتی به دقت بازسازی شده‌اند، تا حس سردرگمی و ناامنی را به درستی منتقل کنند.

یکی از چالش‌های بزرگ تیم سازنده، حفظ اصالت جهان Silent Hill در عین ارائه تجربه‌ای مدرن و به‌روزرسانی‌شده بوده. اگرچه تغییرات گرافیکی و گیم‌پلی اجتناب‌ناپذیر هستند، اما سازندگان این ریمیک، با دقت و وسواس فراوان تلاش کرده‌اند تا این عناصر، چیزی از روح و هویت بازی کم نکنند. گرافیک بازی از لحاظ بصری بسیار جذاب و شفاف شده است، اما تاریکی و ابهام نسخه اصلی، کاملاً حفظ شده و حس ناخوشایندی از وحشت را منتقل می‌کند. بنده عقیده دارم بزرگ‌ترین موفقیت این ریمیک، توانایی حفظ هویت بازی در عین معرفی المان‌های مدرن‌تر است. Silent Hill همواره به عنوان یکی از ماندگارترین عناوین در ژانر ترس و وحشت شناخته می‌شود و این بازسازی نشان می‌دهد که حتی با گذشت سال‌ها، می‌توان تجربه‌ای عمیقاً تاریک و اضطراب‌آور را ارائه داد. Silent Hill 2 Remake نه تنها به بازیکنان اجازه می‌دهد تا دوباره به قلب تاریکی بازگردند، بلکه نشان می‌دهد که ریمیک کردن یک بازی کلاسیک چقدر می‌تواند چالش‌برانگیز باشد، اما با حفظ اصالت و تمرکز بر تجربه‌ای معتبر، به یکی از درخشان‌ترین بازسازی‌ها تبدیل شده است. این بازی به خوبی نشان داد که چگونه می‌توان با تکنولوژی‌های مدرن، همان جهان مه‌آلود و مخوف را با حفظ هویت اصلی، دوباره زنده کرد.

source

توسط elmikhabari.ir