عوامل روانی
استرس، اضطراب و سایه گذشته
استرس و اضطراب روزانه میتوانند آستانه تحمل ما را کاهش داده و باعث شوند به کوچکترین محرکها واکنش تندی نشان دهیم. همچنین، رویدادهای تلخ گذشته مانند تروما، میتوانند اثرات طولانیمدتی بر مدیریت خشم ما داشته باشند.
وقتی مرزها نادیده گرفته میشوند
عدم توانایی در تعیین مرزها و گفتن “نه” میتواند منجر به احساس خشم و ناامیدی شود. وقتی مجبور میشویم کاری را انجام دهیم که نمیخواهیم، عصبانیت ما به تدریج افزایش مییابد.
احساس بیارزشی و عدم قدردانی
احساس اینکه تلاشهایمان دیده نمیشود و به اندازه کافی ارزشگذاری نمیشویم، میتواند باعث ایجاد خشم و کینه شود.
توقعات غیر واقعبینانه
داشتن توقعات بیش از حد از خود و دیگران میتواند منجر به ناامیدی و در نتیجه، عصبانیت شود.
غم و اندوه و نگرانی
غم و اندوه ناشی از از دست دادن عزیزان و نگرانی درباره آینده میتوانند باعث ایجاد احساسات منفی مانند خشم شوند.
عوامل فیزیولوژیکی
نقش بیوشیمی مغز
تغییرات در سطح مواد شیمیایی مغز مانند سروتونین و دوپامین میتواند بر خلق و خو و کنترل خشم تأثیر بگذارد.
اختلالات هورمونی
اختلالات هورمونی مانند پرکاری تیروئید و سندروم پیش از قاعدگی میتوانند باعث تحریکپذیری و افزایش خشم شوند.
کمبودهای تغذیهای
کمبود برخی ویتامینها و مواد معدنی مانند ویتامین D میتواند به اختلالات خلقی و افزایش خشم منجر شود.
داروها و بیماریها
برخی داروها و بیماریهای پزشکی میتوانند عوارض جانبی مانند تحریکپذیری و خشم داشته باشند.
عوامل روانشناختی
سبک دلبستگی و الگوهای تربیتی
سبک دلبستگی در کودکی و الگوهای تربیتی میتوانند بر نحوه مدیریت خشم در بزرگسالی تأثیرگذار باشند.
اختلالات روانی
اختلالاتی مانند اضطراب، افسردگی و اختلال دو قطبی میتوانند با مشکلات کنترل خشم همراه باشند.
نتیجهگیری
خشم یک احساس طبیعی است، اما وقتی به صورت مکرر و شدید بروز میکند، میتواند بر روابط، سلامت روان و جسمی ما تأثیر منفی بگذارد. شناخت دلایل پشت خشمهای مکرر، گام اول برای مدیریت بهتر این احساس است. با مراجعه به متخصصان بهداشت روان و انجام تغییراتی در سبک زندگی، میتوانیم به کنترل خشم خود کمک کنیم.
source