صحبت از یک شاهکار همچون توصیف ضربه کاشته مسی جلوی لیورپول در جریان رقابتهای چمپیونز لیگ سال ۲۰۱۹ میماند؛ همانقدر که از توصیف آن سیر نمیشویم، همانقدر که از فکر کردن بهآن مدهوش میشویم، بههمان اندازه نیز در شکل آغاز کلام، سرگشتهایم. «نینجا گایدن» و بازگشت نابههنگاماش نیز چنین حالتی دارد. عرضهی شدو-دراپ (البته که بهتر است بگویم، ایزونا دراپ/Izuna Drop) گونهی شاهکار استودیو «تیم نینجا» آن هم در یکی از سردترین روزهای سال، اتفاقی بود که هرگز انتظارش را نداشتیم؛ اما بیشتر از همیشه به آن نیاز داشتیم.
بحث دربارهی نینجا گایدن، صحبت دربارهی اثری بیرحم است که چارچوبِ بسیار جدی سیستم مبارزات، منحنی یادگیری حساب شده برای بنیانهای حرکتی/کنترلی، انیمیشنها، کاراکترها، دوربین و ساختار هوش مصنوعی، سری نامبرده را فراتر از ژانر «هک اند اسلش»، بهمرزهای قلمرو اثار «فایتینگ سه بعدی» میرساند؛ ناسلامتی داریم دربارهی تیم نینجا، یکی از باسوادترین فایتینگسازهای صنعت بازی صحبت میکنیم که با مجموعه Dead Or Alive، پای ثابت این ژانر بوده است. دلایل زیادی وجود داشتند که «نینجا گایدن» را بهیکی از مهمترین بازیهای سهبعدی تاریخ ویدیوگیم بدل کردند. اما هیچ دلیلی وجود نداشت که غیبت ۱۳ ساله یکی از بدعتگذاران آثار «کاراکتر-اکشن» را توجیه کند. مهم نیست. مهم این است که نینجا گایدن برگشته و با شمشیر هایابوسا، خونی تازه را در کالبد خستهی ژانر اکشن جاری کرده است. همراه بررسی Ninja Gaiden 2 Black باشید.
source