در این مقاله قصد داریم به منابع الهام اثر جدید ناتی‌داگ (Naughty Dog)، یعنی Intergalactic: The Heretic Prophet نگاهی داشته باشیم.

ناتی داگ، یکی از برجسته‌ترین استودیوهای بازی‌سازی جهان، با سابقه‌ای درخشان و آثاری که تاریخ صنعت بازی را شکل داده‌اند، اکنون قدم در مسیری تازه و جسورانه گذاشته است. این استودیو که همیشه به‌خاطر کیفیت بی‌نظیر تولیداتش و تعهد به خلق تجربه‌هایی منحصربه‌فرد شناخته می‌شود، با پروژه جدید خود Intergalactic: The Heretic Prophet قصد دارد تعریف تازه‌ای از جاه‌طلبی در صنعت بازی‌سازی ارائه دهد.

ناتی داگ به‌عنوان استودیویی که کارنامه‌ای پر ستاره دارد، تحسین منتقدان و بازیکنان را جلب کرده است. از سری ماجراجویانه Uncharted تا آثار احساسی و تأثیرگذار مانند The Last of Us، این استودیو نشان داده که توانایی تطبیق و خلاقیت در ژانرهای مختلف را دارد. اما اکنون با پروژه جدید خود، این تیم خلاق در حال ورود به قلمرویی کاملاً متفاوت و چالش‌برانگیز است که می‌تواند مسیر تازه‌ای در کارنامه‌اش رقم بزند.

نگاهی به منابع الهام بازی مورد انتظار Intergalactic استودیوی ناتی داگ - گیمفا
باتوجه به منابع الهام ساخته جدید استودیو Naughty Dog، باید گفت ساختار روایی و موضوعات بسیار پیچیده هستند!

Akira

Akira یکی از آثار ماندگار دنیای انیمه و سینما، به کارگردانی کاتسوهیرو اوتومو است که در سال ۱۹۸۸ منتشر شد. این انیمه، بر اساس مانگایی به همین نام ساخته شده و با داستانی پیچیده و تصاویر خیره‌کننده، توانسته است به یک نقطه عطف در تاریخ انیمه تبدیل شود. Akira داستانی درباره آینده‌ای پادآرمان‌شهری در شهر خیالی Neo-Tokyo است، شهری که پس از جنگ جهانی سوم بازسازی شده و با فساد، ناآرامی‌های سیاسی و اعتراضات مردمی مواجه است.
در مرکز داستان، دو شخصیت اصلی قرار دارند: کاندا، رهبر یک گروه موتورسواری، و دوست قدیمی‌اش تتسو. ماجرا از جایی آغاز می‌شود که تتسو در جریان یک درگیری خیابانی با یک موتورسوار دیگر، با یک کودک جهش‌یافته و اسرارآمیز برخورد می‌کند. این حادثه به‌طور ناگهانی باعث می‌شود تتسو قدرت‌های ماورایی غیرقابل‌کنترلی به دست آورد. این قدرت‌ها تتسو را به شخصیتی خطرناک و غیرقابل مهار تبدیل می‌کند که می‌تواند تعادل شهر را بر هم بزند. متوقف کند، در حالی که دولت و ارتش به دنبال کنترل قدرت‌های او هستند. در بطن داستان، پروژه‌ای به نام Akira مطرح می‌شود که مربوط به یک آزمایش فوق سری است. این پروژه در گذشته منجر به نابودی بخشی از شهر شده و اکنون دوباره در کانون توجه قرار گرفته است.
یکی از مهم‌ترین نکات داستان Akira، تقابل میان قدرت، مسئولیت و عواقب استفاده از تکنولوژی پیشرفته است. تتسو که ابتدا فردی ضعیف و تحت سلطه دیگران بود، با به دست آوردن این قدرت‌ها به شکلی نمادین به جنگ با جهان پیرامون خود برمی‌خیزد. اما این جنگ نه‌تنها او، بلکه اطرافیانش و کل شهر را درگیر نابودی می‌کند.

فضای تاریک و پادآرمان‌شهری Neo-Tokyo به شکلی زیبا طراحی شده است. فساد سیاسی، ناآرامی‌های اجتماعی و تنش‌های طبقاتی در هر لحظه از داستان حس می‌شود. فیلم همچنین به موضوعاتی مثل هویت، طبیعت قدرت و تأثیر علم بر زندگی انسان می‌پردازد.

نگاهی به منابع الهام بازی مورد انتظار Intergalactic استودیوی ناتی داگ - گیمفا
قرار است جهانی متفاوت را تجربه کنیم

کافر!

در انیمه Akira، مضمون پیامبری و قدرت‌های ماورایی نقش محوری در روایت و شخصیت‌پردازی دارد. این مضمون از طریق شخصیت تتسو و ارتباط او با پروژه Akira به تصویر کشیده می‌شود. تتسو، پسری ضعیف و آسیب‌پذیر که همواره در سایه دیگران، به‌ویژه دوستش کاندا، قرار داشته، به واسطه برخورد با کودک جهش‌یافته‌ای از پروژه‌ای سری، قدرت‌های ماورایی خارق‌العاده‌ای به دست می‌آورد. این قدرت‌ها به‌طور ناگهانی تتسو از یک فرد عادی به موجودی پیامبرگونه تبدیل می‌کنند که توانایی شکل‌دهی به سرنوشت خود و دیگران را دارد. در بسیاری از آثار علمی-تخیلی، شخصیت پیامبرگونه معمولاً نمادی از امید یا نجات است، اما در Akira، تتسو بیشتر نماد هرج‌ومرج و نابودی است. این تناقض باعث می‌شود که او به چالشی برای جامعه و خود تبدیل شود. او که در ابتدا به دنبال استقلال و آزادی از زیر سایه دیگران است، به سرعت تحت تأثیر قدرت‌هایش قرار می‌گیرد و به یک موجود غیرقابل‌کنترل تبدیل می‌شود. این مضمون در بطن خود به پرسش‌هایی درباره ذات پیامبری و قدرت می‌پردازد. پیامبران واقعی، معمولاً کسانی هستند که قدرتی فراتر از انسان‌ها دریافت می‌کنند و از آن برای هدایت و نجات جامعه استفاده می‌کنند. اما تتسو، به دلیل ضعف درونی و کمبود بلوغ، از این قدرت برای جبران عقده‌های گذشته و اثبات خود استفاده می‌کند، که در نهایت به فاجعه ختم می‌شود.

پروژه Akira نیز نمادی از دانش و تکنولوژی‌ای است که فراتر از کنترل انسان قرار گرفته است. Akira، به‌عنوان موجودی با قدرت‌های ماورایی، در گذشته نقشی مشابه پیامبران را ایفا کرده بود، اما به جای نجات، نابودی عظیمی به همراه داشت. این مسئله نشان می‌دهد که قدرت‌های ماورایی بدون مسئولیت‌پذیری و کنترل می‌توانند به جای هدایت انسان‌ها، به نابودی آنها بینجامند.در Akira، پیامبری نه به معنای هدایت و نجات، بلکه به شکل یک هشدار یا پیش‌گویی از خطرات علم و تکنولوژی به تصویر کشیده شده است. تتسو به‌عنوان پیامبری “مرتد”، کسی است که نظم موجود را به چالش می‌کشد اما در نهایت، خودش قربانی قدرت‌هایش می‌شود. این داستان به ما یادآوری می‌کند که قدرت ماورایی یا تکنولوژیک بدون درک عمیق از پیامدهای آن، می‌تواند به نابودی نه تنها فرد، بلکه جامعه منجر شود.

نگاهی به منابع الهام بازی مورد انتظار Intergalactic استودیوی ناتی داگ - گیمفا
مشکل چیست؟

تقابلی همیشگی

در Akira، تقابل علم و عرفان به‌عنوان یکی از مضامین اصلی داستان به شیوه‌ای چندلایه پرداخته شده است. این تقابل از طریق مفاهیم مرتبط با پروژه Akira، قدرت‌های ماورایی، و پیامدهای آن برای انسان‌ها و جامعه آشکار می‌شود. علم در این انیمه، نمایانگر پیشرفت‌های تکنولوژیک و جاه‌طلبی انسان برای تسلط بر طبیعت و قوانین آن است، در حالی که عرفان به جنبه‌های ناشناخته، غیرقابل‌توضیح و معنوی وجود انسان و جهان اشاره دارد. پروژه Akira، که در قلب داستان قرار دارد، نماینده قدرتی فراتر از درک علمی بشر است. این پروژه در ابتدا به عنوان یک آزمایش علمی برای مطالعه توانایی‌های ذهنی انسان آغاز شد، اما نتایج آن از مرزهای علم فراتر رفت و به قلمرویی نزدیک به عرفان و نیروهای ماورایی وارد شد. این قدرت‌ها، که در نهایت به نابودی بخش بزرگی از Neo-Tokyo منجر می‌شوند، نشان‌دهنده خطرات جاه‌طلبی علمی بدون درک عمیق از پیامدهای آن است.علم در Akira با نظمی منطقی، مهندسی‌شده و قابل اندازه‌گیری نشان داده می‌شود. اما هنگامی که نتایج این علم از کنترل خارج می‌شوند، به عرفانی غیرقابل فهم تبدیل می‌شوند. قدرت‌هایی که تتسو به دست می‌آورد، به‌ظاهر ریشه در آزمایش‌های علمی دارند، اما در عین حال به او توانایی‌هایی شبیه به خداوندی یا پیامبران عرفانی می‌بخشند. او می‌تواند ماده را تغییر دهد، قوانین فیزیک را بشکند و به نیرویی تبدیل شود که دیگر نمی‌توان آن را صرفاً با علم توضیح داد.در مقابل، عرفان در Akira به‌عنوان نیرویی غیرقابل‌کنترل و پرابهام مطرح می‌شود. قدرت‌های Akira و کودکانی که در آزمایش‌ها شرکت کرده‌اند، نمادی از پتانسیل ماورایی ذهن انسان هستند که در عین شگفت‌انگیز بودن، می‌توانند به نابودی منجر شوند. این تضاد، پرسشی عمیق را مطرح می‌کند: آیا علم باید همه مرزها را درنوردد و به هر قیمتی دانش جدیدی را کشف کند؟

عرفان در این انیمه، همچنین به‌عنوان ابزاری برای یادآوری محدودیت‌های بشری مطرح می‌شود. شخصیت‌ها، به‌ویژه دانشمندان و ارتش، تلاش می‌کنند قدرت‌های Akira و تتسو را تحت کنترل خود درآورند، اما در نهایت ناتوانی آنها در فهم این نیروها و استفاده مسئولانه از آن‌ها، به فاجعه ختم می‌شود.این تقابل همچنین به رابطه میان خرد و معنویت در فرهنگ ژاپنی اشاره دارد. در حالی که علم به‌عنوان نمادی از مدرنیته و تکنولوژی غربی به تصویر کشیده می‌شود، عرفان ریشه در سنت‌ها و باورهای معنوی شرق دارد. Akira از این طریق، نقدی بر تلاش بشر برای استفاده از تکنولوژی بدون درک معنوی و اخلاقی آن ارائه می‌دهد.

نگاهی به منابع الهام بازی مورد انتظار Intergalactic استودیوی ناتی داگ - گیمفا
قیام

یک مسئله مهم

تم قیام و انقلابی‌گری در Akira به‌طور برجسته در روایت و فضای داستانی آن حضور دارد. این تم از طریق ناآرامی‌های اجتماعی، اعتراضات مردمی و مبارزات شخصیت‌ها علیه سیستم‌های سرکوب‌گر به تصویر کشیده می‌شود. Neo-Tokyo، شهری پادآرمان‌شهری است که درگیر فساد، استبداد و اختلاف طبقاتی است. خیابان‌های این شهر صحنه اعتراضات مداوم مردم علیه دولت فاسد و بی‌رحمی است که به‌جای حل مشکلات اجتماعی، قدرت خود را از طریق سرکوب نظامی اعمال می‌کند.شخصیت کاندا، یکی از نمادهای قیام فردی و مبارزه علیه بی‌عدالتی است. او در تلاش است تا دوستش تتسو را نجات دهد، اما در این مسیر به‌طور ناخواسته با نیروهای قدرتمند نظامی و پروژه‌های سری دولتی روبه‌رو می‌شود. اقدامات او، نمادی از شورش یک فرد عادی علیه سیستم‌های عظیم و غیرقابل نفوذ است. در عین حال، قیام تتسو جنبه‌ای تاریک‌تر از انقلابی‌گری را نشان می‌دهد. او که قدرتی بی‌حدوحصر به دست می‌آورد، علیه همه چیز و همه کس شورش می‌کند، اما شورش او از سر انتقام و خشم است، نه از سر عدالت‌خواهی. این دوگانگی نشان می‌دهد که انقلاب و قیام می‌توانند هم ابزار آزادی و هم عامل نابودی باشند، بسته به اینکه چگونه و توسط چه کسی هدایت شوند.
Akira همچنین به مفهوم بی‌ثباتی و آشفتگی پس از انقلاب می‌پردازد. هرچند سیستم موجود در Neo-Tokyo شکست‌خورده و ناعادلانه است، اما نابودی آن توسط نیروهایی مانند تتسو یا اعتراضات مردمی به معنای ایجاد نظمی بهتر نیست!

بنده حدس می‌زنم داستان بازی الهام گرفته از Akira و جهان پیرامون و ساختار مراحل براساس انیمه Cowboy Bebop شکل گرفته باشد.

نگاهی به منابع الهام بازی مورد انتظار Intergalactic استودیوی ناتی داگ - گیمفا

Cowboy Bebop

انیمه Cowboy Bebop که توسط شینیچیرو واتانابه کارگردانی شده، یکی از شناخته‌شده‌ترین و تاثیرگذارترین انیمه‌های تاریخ است که در سال ۱۹۹۸ منتشر شد. این انیمه با ترکیبی از ژانرهای علمی-تخیلی، نئو-نوآر و وسترن، داستان گروهی از شکارچیان جایزه‌بگیر را روایت می‌کند که در فضا سفر می‌کنند و با ماجراجویی‌ها و چالش‌های مختلف روبه‌رو می‌شوند. ساختار داستانی این انیمه بر پایه روایت‌های اپیزودیک بنا شده است، اما در پس‌زمینه هر قسمت، داستانی کلی‌تر و عمیق‌تر درباره گذشته شخصیت‌ها و روابط آن‌ها جریان دارد.داستان در سال ۲۰۷۱ میلادی می‌گذرد، زمانی که انسان‌ها سیارات دیگر را مستعمره کرده‌اند و زمین تا حد زیادی غیرقابل سکونت شده است. محوریت داستان حول اعضای سفینه Bebop می‌چرخد: اسپایک اشپیگل، شکارچی جایزه‌بگیر کاریزماتیک و مرموز که گذشته‌اش با گروه جنایتکارانه رد دراگون گره خورده است؛ جت بلک، خلبان سفینه و همکار اسپایک که سابقاً پلیس بوده؛ فی ولنتاین، زنی مستقل و فرصت‌طلب با گذشته‌ای اسرارآمیز؛ ادوارد، نابغه کامپیوتر و هکر عجیب؛ و این، یک سگ باهوش و دستکاری‌شده ژنتیکی.یکی از ویژگی‌های متمایز Cowboy Bebop، توانایی آن در ترکیب سبک‌های مختلف داستان‌گویی است. هر قسمت، حال و هوایی متفاوت دارد؛ از طنز و درام گرفته تا اکشن و تراژدی. با این حال، هر داستان کوتاه بخشی از شخصیت‌پردازی و گذشته اعضای گروه را آشکار می‌کند. اسپایک که اغلب بی‌خیال و آرام به نظر می‌رسد، با گذشته‌ای پر از خشونت و یک عشق گمشده دست‌وپنجه نرم می‌کند. جت، نماینده عدالت و عقلانیت، همچنان درگیر خیانت‌هایی است که در دوران پلیسی‌اش تجربه کرده. فی که در ظاهر شخصیتی فرصت‌طلب دارد، به‌دنبال بازپس‌گیری هویتش از گذشته‌ای است که از آن اطلاعی ندارد.

نگاهی به منابع الهام بازی مورد انتظار Intergalactic استودیوی ناتی داگ - گیمفا

ساختار متفاوت

روایت اپیزودیک با ماموریت‌های مختلف یکی از عناصر کلیدی انیمه Cowboy Bebop است که به‌خوبی می‌تواند به بازی Intergalactic: The Heretic Prophet منتقل شود. در این سبک روایت، بازی به‌جای تمرکز بر یک داستان خطی و متمرکز، شامل مجموعه‌ای از ماموریت‌های مستقل می‌شود که هرکدام داستان خاص خود را دارند، اما در نهایت به یک روایت کلی‌تر و عمیق‌تر مرتبط می‌شوند. هر اپیزود در انیمه Cowboy Bebop داستانی مجزا از ماجراجویی‌های روزمره اعضای سفینه Bebop است که می‌تواند از تعقیب یک خلافکار خطرناک تا درگیری با گذشته یکی از شخصیت‌ها متغیر باشد. این مدل روایت به بازی‌سازان اجازه می‌دهد تا تنوع زیادی در طراحی ماموریت‌ها ایجاد کنند. به‌عنوان مثال، یک ماموریت می‌تواند شامل تعقیب و دستگیری یک خلافکار در یک شهر پرجمعیت باشد، در حالی که ماموریت دیگر به کاوش در سیاره‌ای متروک و کشف رازهای آن اختصاص دارد.چنین ساختاری همچنین به بازی اجازه می‌دهد تا از قابلیت‌های آنلاین یا محتوای قابل دانلود بهره‌مند شود. سازندگان می‌توانند اپیزودهای جدیدی با ماموریت‌ها و داستان‌های تازه به بازی اضافه کنند، که این امر به افزایش طول عمر و جذابیت بازی کمک می‌کند. البته چنین چیزی بعید است!

نگاهی به منابع الهام بازی مورد انتظار Intergalactic استودیوی ناتی داگ - گیمفا

زندگی در کنج یک سفینه

شبیه‌سازی زندگی در سفینه فضایی یکی از عناصر جذابی است که می‌تواند به‌خوبی در یک بازی الهام‌گرفته از Cowboy Bebop پیاده‌سازی شود. در این انیمه، سفینه Bebop به‌عنوان خانه و پایگاه اصلی شخصیت‌ها نقشی کلیدی ایفا می‌کند و تعاملات بین اعضای گروه و فعالیت‌های روزمره آن‌ها در این فضا بخشی از جذابیت داستان را تشکیل می‌دهد. در یک بازی، این ایده می‌تواند با ارائه تجربه‌ای تعاملی و چندلایه، حس واقعی زندگی در یک پایگاه کوچک فضایی را به بازیکن منتقل کند.سفینه می‌تواند نقش یک هاب مرکزی را ایفا کند، جایی که بازیکن بین ماموریت‌ها در آن استراحت می‌کند، با اعضای تیم تعامل دارد، منابع خود را مدیریت می‌کند و داستان‌های شخصیت‌ها را بیشتر کشف می‌کند. هر بخش از سفینه می‌تواند وظیفه خاصی داشته باشد؛ مثلاً اتاق فرمان برای برنامه‌ریزی ماموریت‌ها، آشپزخانه برای تعاملات روزمره و گفت‌وگوهای دوستانه، یا اتاق تعمیرات برای ارتقاء تجهیزات و سفینه. تعاملات بین شخصیت‌ها در سفینه می‌تواند عنصر مهمی از بازی باشد. بازیکنان می‌توانند در گفت‌وگوهایی شرکت کنند که داستان شخصیت‌ها را عمیق‌تر آشکار می‌کند یا روابط بین اعضای گروه را بهبود می‌بخشد. این تعاملات می‌توانند طنزآمیز، احساسی یا حتی تنش‌زا باشند، بسته به اینکه بازیکن چگونه با دیگران ارتباط برقرار می‌کند.همچنین بازیکن می‌تواند وظایف روزمره‌ای مانند تعمیر و نگهداری سفینه، مدیریت سوخت، یا برنامه‌ریزی مسیرهای فضایی را انجام دهد. این عناصر باعث می‌شود که بازیکن احساس کند واقعاً مسئول بقای سفینه و اعضای آن است.

سفینه می‌تواند با پیشرفت در بازی به‌روزرسانی و ارتقاء یابد. بازیکن می‌تواند با جمع‌آوری منابع یا پول از ماموریت‌ها، تجهیزات جدید خریداری کند، سفینه را سریع‌تر یا مقاوم‌تر کند، یا حتی بخش‌های جدیدی به آن اضافه کند که قابلیت‌های تازه‌ای را به گیم‌پلی اضافه می‌کنند.

نگاهی به منابع الهام بازی مورد انتظار Intergalactic استودیوی ناتی داگ - گیمفا

سیستم جایزه‌بگیر را شاید یکی از کلیشه‌ای ترین سیستم‌های جهان بازی‌های ویدئویی بدانیم. بنده انتظار دارم حداقل این سیستم نه یک انقلاب جدید بلکه صرفا از تنوع خوبی برخودار باشد. در این انیمه، شکار خلافکاران و مجرمان که در سراسر کهکشان پراکنده هستند، محور اصلی فعالیت‌های شخصیت‌ها را تشکیل می‌دهد. این مفهوم در بازی می‌تواند به یک سیستم پویا و گسترده تبدیل شود که بازیکنان را در ماجراجویی‌های متنوع، تعقیب و گریزهای پرهیجان، و مبارزات چالش‌برانگیز درگیر کند. در این سیستم، بازیکن می‌تواند نقش یک شکارچی جایزه‌بگیر را ایفا کند که با بررسی تابلوهای اعلان یا پایگاه‌های اطلاعاتی، لیستی از اهداف موردنظر را مشاهده می‌کند. هر هدف می‌تواند اطلاعات مختصری شامل محل احتمالی، سطح خطر و پاداش مشخص ارائه دهد. این ماموریت‌ها می‌توانند به‌صورت تصادفی تولید شوند یا بخشی از داستان اصلی باشند.یکی از ویژگی‌های کلیدی این سیستم، تنوع در نوع ماموریت‌هاست. برخی اهداف ممکن است نیاز به تعقیب و دستگیری زنده داشته باشند، در حالی که برخی دیگر ممکن است مستقیماً به درگیری مسلحانه منجر شوند. همچنین، برخی ماموریت‌ها می‌توانند شامل حل معماهایی برای کشف محل پنهان شدن هدف باشند، مانند شنود ارتباطات، مصاحبه با شاهدان یا جمع‌آوری سرنخ‌ها.

برای ایجاد چالش بیشتر، سیستم می‌تواند شامل عواملی مانند رقابت با دیگر شکارچیان جایزه‌بگیر، محدودیت زمانی برای دستگیری اهداف یا شرایط خاص برای موفقیت در ماموریت باشد. برای مثال، ممکن است بازیکن مجبور شود هدف را بدون آسیب زدن به افراد بی‌گناه یا تخریب محیط دستگیر کند.این سیستم همچنین می‌تواند با مکانیک‌های دیگر گیم‌پلی مانند سفر میان سیارات، ارتقاء تجهیزات، و مدیریت منابع مرتبط شود. بازیکن می‌تواند با پولی که از ماموریت‌ها به دست می‌آورد، سفینه خود را ارتقاء دهد، تجهیزات جدید بخرد، یا حتی اطلاعات بیشتری درباره اهداف پیچیده‌تر جمع‌آوری کند.

زمانش رسیده تا کلیشه‌ها پایان یابند

ناتی داگ، استودیویی که با شاهکارهایی مثل سری The Last of Us و Uncharted شناخته می‌شود، در حال آماده‌سازی بازی جدیدی به نام Intergalactic: The Heretic Prophet است. این اثر که در ژانری علمی-تخیلی روایت می‌شود، فرصت مناسبی برای تیم نویسندگی است تا از مرزهای داستان‌گویی قبلی خود عبور کنند و دنیای جدیدی از پیچیدگی‌های روایی را کشف نمایند. یکی از انتقاداتی که شخصا به آثار قبلی این استودیو، به‌ویژه سری The Last of Us، وارد می‌کنم، سادگی نسبی داستان و تکیه بیش‌ازحد بر احساسات کلیشه‌ای بوده است. هرچند بازی‌هایی مانند The Last of Us از نظر احساسی بسیار تأثیرگذار هستند، اما در عمق داستانی و ایجاد جهان‌بینی‌های پیچیده کمتر موفق بوده‌اند. بازی‌های این چنینی، بیشتر از پرداختن به چندلایه بودن شخصیت‌ها و روایت‌های فلسفی عمیق، به بازتاب‌های احساسی شخصیت‌ها متکی بوده‌اند. اما Intergalactic: The Heretic Prophet، با توجه به مضمون علمی-تخیلی خود، پتانسیل فوق‌العاده‌ای دارد تا از این محدودیت‌ها فراتر برود. این ژانر به نویسندگان اجازه می‌دهد به مفاهیمی همچون فلسفه‌ی وجود، هویت، سرنوشت و حتی اخلاقیات کهکشانی بپردازند. دیگر زمان آن رسیده که ناتی داگ به‌جای تکیه بر روایت‌های خطی و پیش‌بینی‌پذیر، جهان‌های چندلایه‌ای خلق کند که در آن بازیکن‌ها مجبور شوند دیدگاه‌های خود را به چالش بکشند. یکی از مهم‌ترین نکاتی که نویسندگان باید در نظر داشته باشند، این است که Intergalactic: The Heretic Prophet نباید صرفاً تکرار همان فرمول موفق اما آشنا باشد. بازی باید به‌جای نمایش یک داستان شخصی ساده، به روایت‌هایی بپردازد که چالش‌های عمیق‌تری ارائه می‌دهند.


از اینکه بنده را تا انتهای نوشته همراهی کرده‌اید سپاسگزام. امیدوارم با خواندن این نوشته با دیدی تازه به این اثر جدید نگاه بی‌اندازید.

source

توسط elmikhabari.ir