پنادس به بیبیسی گفت که وقتی متوجه شد این ابزار چه کاری انجام داده، شوکه شده بود، زیرا تحقیقات او هنوز منتشر نشده بود و هوش مصنوعی نمیتوانست آن را در حوزه عمومی پیدا کند.
وی گفت: به گوگل ایمیل زدم و پرسیدم: “شما به کامپیوتر من دسترسی دارید، درست است؟”
این شرکت فناوری تأیید کرد که چنین دسترسیای وجود ندارد.
ده سالی که دانشمندان صرف این تحقیق کردند شامل زمان اثبات نتایج نیز میشد که خود چندین سال طول کشید. اما آنها میگویند اگر از ابتدای پروژه این فرضیه را داشتند، سالها در زمان صرفهجویی میشد.
پروفسور پنادس گفت که این ابزار هوش مصنوعی حتی بیش از تکرار موفقیتآمیز تحقیقات او عمل کرده است.
وی گفت: نه تنها فرضیه اصلی که ارائه دادند درست بود، بلکه چهار فرضیه دیگر نیز ارائه کردند که همه آنها معقول بودند. و یکی از آنها چیزی بود که ما هرگز به آن فکر نکرده بودیم و اکنون روی آن کار میکنیم.
محققان سالها تلاش میکردند بفهمند چگونه برخی ابرمیکروبها (میکروبهای خطرناکی که در برابر آنتیبیوتیکها مقاوم هستند) تشکیل میشوند. فرضیه آنها این بود که ابرمیکروبها میتوانند از ویروسهای مختلف یک دم تشکیل دهند که به آنها اجازه میدهد بین گونهها منتشر شوند.
پنادس این مساله را به داشتن «کلید» توسط ابرمیکروبها تشبیه کرد که به آنها اجازه میدهد از خانهای به خانه دیگر یا از میزبانی به میزبان دیگر حرکت کنند. نکته مهم این بود که این فرضیه منحصر به تیم تحقیقاتی بود و در هیچ جای دیگری منتشر نشده بود. هیچ یک از اعضای تیم یافتههای خود را به اشتراک نگذاشته بودند.
بنابراین پنادس از این فرصت استفاده کرد تا ابزار جدید هوش مصنوعی گوگل را آزمایش کند. تنها دو روز بعد، هوش مصنوعی چند فرضیه ارائه داد و اولین ایدهاش، که به عنوان پاسخ اصلی ارائه شد، پیشنهاد کرد که ابرمیکروبها ممکن است دقیقاً به همان روشی که تحقیقات او توصیف کرده بود، دم تشکیل دهند.
پنادس گفت که محققان این پروژه متقاعد شدهاند که این ابزار در آینده بسیار مفید خواهد بود.
source