مفاهیم رسانه‌های ترکیبی و گسترش‌های ترا رسانه‌ای، هر دو بر درکی بنیادی‌تر از کمیک‌ها و بازی‌های ویدیویی به‌عنوان رسانه تکیه‌دارند. درحالی‌که پرداختن به بازسازی انواع مختلف و بعضاً متناقض مفهوم رسانه و بررسی تفصیلی تحولات اشکال گوناگون آن فراتر از حوزه این مقاله است، بااین‌حال، پیشنهاد می‌شود که «روزنامه‌ها»، «رمان‌ها»، «تصاویر عکاسی»، «فیلم‌ها» و البته «کمیک‌ها» و «بازی‌های ویدیویی» را می‌توان به‌عنوان رسانه‌هایی متمایز ازنظر قراردادی در نظر گرفت. این رسانه‌ها را نه‌تنها می‌توان از طریق مبنای فناوری یا مادی و/یا نظام‌های نشانه شناختی آن‌ها از یکدیگر متمایز کرد، بلکه همچنین از طریق «واقعیت اجتماعی» آن‌ها-به این معنا که به‌صورت قراردادی به‌عنوان رسانه‌های متمایز تلقی می‌شوند- می‌توان مجزا دانست. رسانگی (mediality) به مجموعه‌ای از ویژگی‌های نمونه‌وار اشاره دارد که می‌توان آن‌ها را برای یک رسانه متمایز ازنظر قراردادی اساسی تلقی کرد. اسکات مک‌کلود، چنین بیان می‌کند که تفاوت اساسی میان انیمیشن و کمیک در این است که انیمیشن ازنظر زمانی پیوسته است، اما برخلاف کمیک‌ها، ازنظر فضایی در کنار هم قرار نمی‌گیرد. درحالی‌که بسیاری از بازی‌های ماجراجویی-اکشن و پلتفرمرها به نظر می‌رسد که بیشتر به انیمیشن شباهت دارند تا به کمیک‌های سنتی، می‌توان بازی‌های ویدیویی متعددی را نیز یافت که نه‌تنها از داستان‌های روایت‌شده در کمیک‌ها الهام گرفته‌اند، بلکه (حتی به‌طور عمده) در تلاش هستند تا ترکیب کلمات و تصاویر در پنل‌ها و دنباله‌های پنلی را که ویژگی اصلی رسانه‌ای کمیک‌ها است، بازآفرینی کنند.

همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، نمونه‌ای اولیه از این نوع رسانه ترکیبی، بازی Comix Zone در سبک بیت‌اِم‌آپ (Beat ’em up) است که فضاهای بازی خود را مشابه یک صفحه کمیک ارائه می‌دهد، به‌طوری‌که شخصیت اصلی در میان چندین پنل حرکت می‌کند و با جهش از یک پنل به پنل دیگر، با جهش‌یافته‌ی شرور، Mortus، مبارزه می‌کند.

در نمونه‌ای جدیدتر، بازی معمایی Framed بازیکن را موظف می‌کند تا با جابه‌جایی پنل‌های کمیک روی صفحه، مسیر شخصیت بازی را طوری تنظیم کند که از تعقیب‌کنندگان بی‌امان خود در دنیای داستانی الهام گرفته از نوآر فرار کند. بدیهی است که هم Comix Zone و هم Framed بازتولید عناصر کمیک را به‌طور برجسته‌ای به نمایش می‌گذارند، اما باید تأکید کرد که نمونه‌های کمتر دیده‌شده ازاین‌گونه بازآفرینی نیز وجود دارد که از اهمیت کمتری هم برخوردار نیستند.

برای مثال، بازی تیراندازی سوم‌شخص Max Payne (۲۰۰۱)، از میان‌پرده‌هایی استفاده می‌کند که به‌صورت صفحات کمیک ارائه می‌شوند و بازی تیراندازی اول‌شخص XIII (۲۰۰۳) که بر اساس یک مجموعه کمیک موفق با همین نام ساخته‌شده است، از تکنیک Cel-Shading بهره می‌برد که باعث ایجاد سبک گرافیکی مشابه کمیک‌های «بادست‌کشیده» می‌شود و همچنین ساختاری شبیه به پنل‌های کمیک را برای نمایش بخشی از گیم‌پلی خود به کار می‌برد.

source

توسط elmikhabari.ir