اختلال انفجاری متناوب، که به اختصار IED نامیده می‌شود، یک وضعیت روانی جدی است که در آن کودک به طور ناگهانی و بدون هشدار، حملات خشونت‌آمیز یا واکنش‌های عاطفی شدید نشان می‌دهد؛ این رفتارها اغلب بی‌تناسب با محرک‌های موجود بوده و می‌تواند تاثیرات منفی عمیقی بر عملکرد تحصیلی، روابط اجتماعی و رشد عاطفی کودک داشته باشد.

درک دقیق علل این اختلال، از جمله عوامل ژنتیکی، عصبی و محیطی، امری حیاتی است زیرا هر یک از این عوامل می‌توانند به تنهایی یا در ترکیب با یکدیگر باعث ناهنجاری در تنظیم هیجانات و کنترل رفتار شوند؛

مطالعات متعددی نشان داده‌اند که ناهنجاری‌هایی در ساختار مغز، به‌ویژه در نواحی مرتبط با تنظیم هیجانی مانند قشر پیش‌پیشانی و سیستم لیمبیک، به افزایش احتمال بروز رفتارهای انفجاری کمک می‌کند؛ همچنین، پیش‌زمینه خانوادگی نظیر تجربیات منفی در دوران کودکی، سوء استفاده‌های عاطفی یا فیزیکی، و حتی الگوهای رفتاری مشاهده‌شده از والدین می‌تواند در شکل‌گیری اختلال نقش داشته باشد؛

عوامل ژنتیکی نیز به عنوان زیرساختی مهم در ایجاد حساسیت نسبت به استرس و اختلال در خودتنظیمی هیجانی در نظر گرفته می‌شوند که اگر همراه با محیط‌های پرتنش رشد کند، کودک را در معرض بروز رفتارهای نامناسب قرار می‌دهد؛

علاوه بر این، مسائل مربوط به عدم یادگیری مهارت‌های مقابله‌ای و تنظیم هیجان در مدارس و محیط‌های اجتماعی نیز از عواملی هستند که در کنار عوامل درونی، می‌توانند به تشدید واکنش‌های انفجاری منجر شوند؛

در نتیجه، تشخیص به‌موقع و دقیق این اختلال از طریق ارزیابی‌های جامع بالینی، مصاحبه‌های تخصصی و استفاده از پرسشنامه‌های استاندارد امری ضروری است تا بتوان از بروز اشتباهات تشخیصی که ممکن است سایر اختلالات رفتاری مانند اختلال نقص توجه/بیش‌فعالی یا اختلالات خلقی را با خود داشته باشد، جلوگیری کرد.

در بخش درمان، رویکردهای چندجانبه‌ای توصیه می‌شود که هم به ابعاد فردی کودک و هم به محیط اطراف او توجه داشته باشند؛ اولین و مهم‌ترین گام در درمان، ارائه مداخلات روان‌شناختی است که به کودکان کمک می‌کند الگوهای فکری نادرست و ضعف‌های در تنظیم هیجان خود را شناسایی کنند؛

درمان شناختی-رفتاری (CBT) یکی از موثرترین روش‌هاست که از طریق آموزش تکنیک‌های خودنظارت، بازسازی شناختی و تمرین‌های رفتاری به کودک کمک می‌کند تا در مواجهه با محرک‌های منفی، واکنش‌های خود را تعدیل کرده و به جای حملات انفجاری، روش‌های سازنده‌ای برای ابراز احساسات خود پیدا کند؛

همچنین، در مواردی که اختلال به حدی شدید است که تاثیر قابل توجهی بر زندگی روزمره کودک می‌گذارد، استفاده از جلسات گروهی یا کارگاه‌های آموزشی به عنوان مکمل درمان و در کنار بازی توپ در فضای کوچک می‌تواند نقش مهمی در بهبود مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی ایفا کند؛ این جلسات با فراهم آوردن فضایی حمایتی و فرصت تبادل تجربیات میان کودکان مبتلا، به تقویت اعتماد به نفس و یادگیری مهارت‌های مدیریت استرس کمک می‌کنند.

از سوی دیگر، در مواقعی که تغییرات رفتاری از طریق مداخلات روان‌شناختی به تنهایی کافی نباشد، استفاده از درمان‌های دارویی تحت نظر متخصصین می‌تواند به عنوان مکمل موثر در کاهش شدت و تعداد حملات انفجاری مورد استفاده قرار گیرد؛

داروهایی مانند مهارکننده‌های بازجذب سروتونین (SSRIs) و در برخی موارد داروهای تثبیت‌کننده خلق ممکن است به تنظیم بهتر خلق و خو و کاهش تحریک‌پذیری منجر شوند؛ لازم به ذکر است که تجویز هرگونه دارو باید پس از ارزیابی دقیق و تشخیص درست توسط پزشک متخصص صورت گیرد تا از بروز عوارض جانبی و مشکلات بیشتر جلوگیری شود.

به علاوه، نقش حمایت‌های خانوادگی و آموزشی در درمان اختلال انفجاری متناوب در کودکان نمی‌تواند نادیده گرفته شود؛ ایجاد یک محیط خانواده‌ای امن و پایدار، همراه با آموزش مهارت‌های ارتباطی و مدیریت استرس به والدین و فرزندان، می‌تواند در کاهش تنش‌های عاطفی و بهبود رفتارهای کودکان بسیار مؤثر باشد؛

برنامه‌های آموزشی برای والدین شامل جلسات مشاوره فردی یا گروهی، کارگاه‌های آموزشی و ارائه راهکارهای عملی برای مدیریت بحران‌های رفتاری است که به ایجاد الگوهای مثبت و تقویت روابط عاطفی کمک می‌کند؛

در محیط مدرسه نیز، نقش معلمان و مشاوران آموزشی از طریق شناسایی زودهنگام علائم، ایجاد برنامه‌های حمایتی و ارائه بازخوردهای سازنده به کودکان، در جهت اصلاح رفتارهای ناپسند و تقویت مهارت‌های اجتماعی بسیار مهم است؛

توجه به جنبه‌های تربیتی و حمایت‌های محیطی، به همراه مداخلات تخصصی، می‌تواند به ایجاد یک شبکه حمایتی گسترده منجر شود که در نهایت باعث بهبود کلی وضعیت کودک خواهد شد.

علاوه بر درمان‌های بالینی و دارویی، استفاده از تکنیک‌های تغییر سبک زندگی نیز در درمان اختلال انفجاری متناوب در کودکان بسیار کاربردی است؛

تقویت فعالیت‌های بدنی، ایجاد زمان‌های منظم برای استراحت و بازی، و بهره‌گیری از روش‌های آرامش‌بخش مانند مدیتیشن کودکانه و تمرینات تنفسی، از جمله راهکارهایی هستند که می‌توانند به بهبود تنظیم هیجانی و کاهش استرس‌های محیطی کمک کنند؛ این اقدامات علاوه بر ایجاد تعادل در زندگی روزانه کودک، به او کمک می‌کنند تا در مواجهه با چالش‌های عاطفی و رفتاری، با استقامت بیشتری عمل کند؛

همچنین، فعالیت‌های خلاقانه مانند هنر درمانی و نوشتن خاطرات می‌توانند به عنوان ابزاری غیرکلامی در بیان احساسات و کاهش تنش‌های درونی موثر باشند؛ در این راستا، والدین و مربیان باید با تشویق کودک به ابراز خلاقیت و استفاده از ابزارهای هنری، به او کمک کنند تا احساسات خود را به شیوه‌ای سالم و سازنده بیان کند.

در مجموع، درمان اختلال انفجاری متناوب در کودکان نیازمند رویکردی چندبعدی و تلفیقی است که به ابعاد مختلف زندگی کودک توجه داشته باشد؛ تشخیص به موقع و دقیق، ارائه مداخلات روان‌شناختی تخصصی، استفاده از درمان‌های دارویی در صورت لزوم، حمایت‌های خانوادگی و آموزشی و تغییر سبک زندگی از جمله عواملی هستند که در کنار یکدیگر می‌توانند به بهبود وضعیت روانی و رفتاری کودک منجر شوند؛

موفقیت در این مسیر مستلزم همکاری گسترده بین متخصصین روانشناسی، روانپزشکی، معلمان، والدین و سایر عوامل تاثیرگذار در محیط کودک است؛ هرچند روند درمان ممکن است زمان‌بر و چالش‌برانگیز باشد، اما با تلاش مستمر، پیگیری دقیق و حمایت‌های همه‌جانبه، می‌توان از بروز پیامدهای منفی بلندمدت جلوگیری کرد و زمینه‌ساز رشد سالم عاطفی، اجتماعی و تحصیلی کودکان شد؛

به عبارت دیگر، کلید اصلی موفقیت در درمان این اختلال، شناسایی دقیق علائم، تدوین برنامه درمانی فردی و پایبندی به اصول حمایتی و آموزشی است که با هماهنگی میان تمامی عوامل دخیل، به ایجاد تغییرات مثبت و پایدار منجر خواهد شد.

برگرفته از فاپاتوق

source

توسط elmikhabari.ir