با پیشرفت تکنولوژی و سختافزار در صنعت بازی، کاراکترها توانستند صحبت کنند و فرانچایزهایی مانند فاینال فانتزی و متال گیر سالید هم به خوبی از این مسئله بهره بردند. اما در حالی که شمار زیادی از کاراکترهای نمادین دنیای بازی از وجود صداپیشه بهره بردند، تعدادی از آنها هنوز در سکوت به سر میبرند. در طول زمان مشاهده کردیم که امثال ماریو و سالید اسنیک از دنیای دوبعدی عبور کردند و شامل صداپیشه شدند، اما برخی دیگر هنوز سکوت را ترجیح میدهند. البته با وجود علاقه خاص طرفداران به شنیدن صدای این شخصیتها، شاید بتوان گفت بهترین راه برای این دسته از کاراکترها طی کردن همان مسیر قبلی است. به همین دلیل در این متن از ویجیاتو قصد داریم تا کاراکترهای نمادین صنعت بازی را معرفی کنیم که هنوز بعد سالها صدای آنها را نشنیدهایم. با ما همراه باشید.
Bomberman

اگر داستان پیچیدهی سری Bomberman را در نظر بگیریم که تقریبا یک جهان را با عناوین Lode Runner هم به اشتراک میگذارد، عجیب است که شخصیت اصلی آن هنوز صداپیشهای ندارد. این فرانچایز که کارش را سال ۱۹۸۳ شروع کرد و جزو قدیمیترین مجموعههای صنعت بازی به شمار میرود، کاراکتری را معرفی کرده که داخل چند مورد از اعتیادآورترین و جذابترین عناوین تاریخ حضور داشته است.
انتخاب صدای مناسب برای Bomberman بیشتر بستگی به جو و اتمسفر خود آن عنوان دارد. برای مثال عناوین اولیه سری بیشتر جو تاریک داشتند و حس و حال کابوسشهری منتقل میکردند، اما Super Bomberman R اتمسفری بامزه و شیرین دارد. در هر صورت، Bomberman کاراکتری است که میتواند از یک صداپیشه بهره ببرد، چون داستانهای پیچیده سری را با کمی شخصیتپردازی از سوی خود پروتاگونیست مجموعه همراه میکند.
Crash Bandicoot

از زمان شروع فرانچایز در سال ۱۹۹۶، کرش بندیکوت یکی از تاثیرگذارترین و دوستداشتنیترین مجموعههای صنعت بازی بوده و این مسئله را مدیون جو جذاب و شخصیت اصلی کاریزماتیکش است. این کیسهدار افسانهای یکی از نمادهای دهه ۹۰ میلادی بوده و میراث آن شامل چند مورد از برترین عناوین پلتفرمینگ تاریخ میشود، طوری که بازگشت شکوهمندانهای را هم با Crash Bandicoot ۴: It’s About Time تجربه کرد.
متاسفانه اما، هنوز یک صدای پایدار برای کرش وجود ندارد. جدای از چند داد و فریاد، کرش صدای محاورهای عادی ندارد، موردی که وقتی میبینیم دوستان و دشمنانش همگی میتوانند صحبت کنند برایمان آزاردهنده میشود. خیلی جالب میشد اگر تغییری در این رویه کرش مشاهده میکردیم، ولی هنوز بعد از چیزی حدود ۳۰ سال روباه بامزه صنعت بازی در سکوت به سر میبرد.
Chell

داخل دنیایی پر از شخصیت منفی و کاراکترهای پشتیبان که مدام صحبت میکنند، خیلی عجیب است که هنوز از پروتاگونیست سری پورتال، زنی شجاع به نام Chell، یک کلمه هم نشنیدهایم. این زن بینظیر با انواع و اقسام تکنولوژیهای پیشرفته دست و پنجه نرم میکند و دشمن اصلی او یعنی GLaDOS، اکثر اوقات فقط مشغول عذاب دادنش است. این رابطهی یک طرفه اکثرا کمدی جذابی پدید میآورد که با ترس و وحشت هم تلفیق میشود، جایی که Chell مدام مقابل کارهای شوم GLaDOS مقاومت میکند.
پورتال ۲ یک شخصیت شرور دیگر به نام Wheatley معرفی میکند که توسط GLaDOS فاسد شده و به سوی جنون قدم بر میدارد. ارتباط پیچیده Chell با رباتها بدون گفتن حتی یک خط دیالوگ واقعا دستاورد خیرهکنندهای است. GLaDOS و Wheatley هر دو کاری میکنند که Chell حتی یک کلمه هم نتواند به زبان بیاورد، موردی که قدرت نویسندگی سازندگان را نشان میدهد. خیلی جالب میشد اگر Chell یک صداپیشه پیدا میکرد، ولی ظاهرا یکی از برترین قهرمانان دنیای بازی باید بیسر و صدا مسیرش را ادامه بدهد.
Artyom

یکی از کاراکترهای صامتی که صحبت میکند اما بازیکنان صدای او را نمیشنوند، آرتیوم از سری بازی مترو است. به اعتقاد بسیاری از طرفداران، صامت بودن آرتیوم یکی از تصمیمات اشتباه و غیرمنطقی در داستان سری مترو است و او باید با کاراکترهایی مثل آنا تعامل کند. عمده تعامل او در لودینگها و رادیو است و ساکت بودن او در مقابل صحبت دیگران در نسخه Exodus بیشتر به چشم میآید. آرتیوم در بین سربازان خودش با نام آرتیوم دارک شناخته میشود و در رمانهایی به نوشته دیمیتری گلوخوفسکی هم حضور دارد و با دیگر کاراکترها دیالوگ دارد و عجیب است که سازندهها همچنان تصمیم گرفتند که این کاراکتر را تا به امروز صامت نگه دارند.
Link

بعد از گذشت حدود ۴۰ سال و چندین تغییر و تناوب در فرانچایز The Legend of Zelda، هنوز هم لینک شخصیت اصلی آن صداپیشهای برای خودش پیدا نکرده است. از حضور اولش در کنسول NES تا آخرین ماجراجوییاش در نینتندو سوییچ، لینک به جز چند صدای ناهنجار (به خصوص هنگام مرگ) هیچ کلمهای به زبان نیاورده و بین کاراکترهای نمادین شرکت ژاپنی موردی خاص به شمار میرود.
اخیرا پرنسس زلدا، گانون و بقیه کاراکترهای پشتیبان همگی شامل صداپیشه شدند، ولی سنت نینتندو در مورد لینک پابرجا باقی مانده است. برای غرق کردن مخاطبین در شخصیت جنگجوی لینک، هنوز هم سکوت بهترین گزینه برای او به حساب میآید. البته باید این مورد را هم در نظر گرفت که پیشرفت سینماتیک فرانچایز با نسخه Breath of the Wild باعث میشود که به نوعی شاید وقت آن رسیده باشد تا در نهایت شخصیت اصلی سری سخنان خود را بیان کند.
Gordon Freeman

اگر بخواهیم نمادی برای پروتاگونیستهای صامت در صنعت بازی انتخاب کنیم، هیچ شخصی بهتر از گوردون فریمن افسانهای وجود ندارد که اولین بار او را در سال ۱۹۹۸ داخل فرانچایز Half-Life ملاقات کردیم. جدای از چند صدای ناهنجار و تنفس، حتی یک کلمه هم از او طی دو عنوان اصلی و اسپینآفهای سری نشنیدهایم. همان طور که فرانچایز هفلایف در ژانر شوتر نمادین و مهم است، گوردون فریمن هم جزو پراهمیتترین پروتاگونیستهای تاریخ به حساب میآید.
پیچش شخصیت گوردون از یک دانشمند به فردی انقلابی جزو مهمترین نقاط روایی هفلایف به شمار میرود، طوری که اصلا لازم نبود کلمهای بیان شود تا طبیعت دلخراش آدمی عادی در موقعیتهای خاص را مشاهده کنیم. این مورد نشان میدهد هر اتفاقی حول گوردون رخ میدهد نیازمند صحبت نیست و برترین لحظات فرانچایز هم طی همین مسئله رخ دادهاند. گوردون فریمن نشان داد که اصلا لازم نیست برای تبدیل شدن به یکی از نمادینترین پروتاگونیستهای صنعت بازی صداپیشه داشته باشیم.
خب دوستان نظر شما چیست؟ دیگر چه شخصیتی در لیست ما میتواند قرار بگیرد؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
بیشتر بخوانید:
source