چند ماه پیش بود که یک جریان در شبکه اجتماعی ایکس یا همان توییتر سابق بهراه افتاد و در آن، بازیسازهای مستقل باید در قالب یک توییت، بازی در دست ساختشان را توصیف میکردند. در این جریان، یک بازی پلتفرمر خاص با تم رنگی نارنجی، توجه من را جلب کرد و بلافاصله این بازی را در ویشلیست خودم قرار دادم و مشتاق بودم تا بدانم این بازی قرار است چه نوآوری خاصی ارائه دهد. حالا که بازی را تجربه کردم، باور دارم که این بازی بیش از آنچه که بهنظر میآید حرف برای گفتن دارد و باید به آن توجه شود. اما Bionic Bay دقیقا چه کار مهمی را به درستی انجام میدهد؟ با ویجیاتو همراه باشید.
ناشر بازی:
Kepler Interactive
مدت زمان بازی:10 ساعت
سازنده بازی:
Mureena Oy, Psychoflow Studio
شروع بازی من را بهیاد آثاری مثل اینساید انداخت، یک شروع مبهم که بازیکن را در دل یک ماجرای مهم رها میکند و کلی سوال مقابل شما میگذارد. اولین موردی که قطعا توجه شما را جلب میکند، طراحی زیبای مراحل است. بازی از سبک هنری پیکسلآرت استفاده میکند و زیبایی مراحل تحسینبرانگیز است. جالب است بدانید که این اولین بازی ساخته شده توسط استودیوی Mureena است. این استودیو توسط یک بازیساز به نام یوهانا میلیس (Juhana Myllys) تاسیس شده و او در توییتهای مختلف نشان داده که تک به تک پیکسلهای این بازی را خودش طراحی کرده است.
بازی Bionic Bay یک پلتفرمر پازلمحور است که تمرکز زیادی روی قوانین فیزیکی مثل وزن، جاذبه و انعکاس دارد. در یک ساعت ابتدایی بازی خیلی راحت میتوانید با المانهای مهمی مثل وزن کاراکتر و پرش او آشنا شوید اما تنها پس از همین یک ساعت مراحل سختتر میشوند و چالشهای بازی تازه آغاز میشود. از لحاظ داستان، بازی در بخشهایی تلاش دارد تا با نوشتههایی، وضعیت دیگر افراد حاضر در سازه را توصیف کند اما در کل داستان، آن المان بهیادماندنی بازی نخواهد بود.

در طول این بازی، سه گجت مختلف در اختیار شما قرار میگیرد که دقیقا نقطه تمایز این بازی با دیگر بازیهای پلتفرمر است. اولین گجت، یک دستگاه تلهپورت است که با آن باید به اشیای محیط ضربه بزنید و در زمان مناسب جایگاه خودتان را با آن شی تغییر یا بهتعبیر بازی تلهپورت کنید. بهقدری این مکانیک تلهپورت در بازی جذاب کار شده که میتواند شما را شگفتزده کند. اولبن استفادهای که از این دستگاه داشتم، آنقدر جالب بود که باعث شد سه ساعت بدون خستگی به تجربه بازی بپردازم. این را باید بگویم که Bionic Bay اصلا تجربه راحتی نیست و پازلها بهمرور سختتر میشوند و شما باید با دقت و درنگ بیشتری این پازلها را حل کنید.
خوشبختانه ترتیب این پازلها خوب است و بازی تلاش میکند با ارتقای پازلها، بازیکن خودش را هم ارتقا دهد و او را برای اتفاقات پیشرو آماده کند. البته ایراداتی جزئی هم در طراحی پلتفرمها دیده میشود. بهطور مثال گاهی اوقات پلتفرمهایی که باید روی آنها قرار بگیرید چندان واضح نیست یا برخی از آنها توسط جسمی دیگر پوشانده شده و از تصویر خارج است. عدم کنترل دوربین در کل بازی هم جزو آن مواردی است که بهشدت تجربه شما را تحت تاثیر قرار میدهد. عجیب است که شما نمیتوانید موقعیتهای بالا، روبهرو یا پایین خود را تماشا کنید و این مورد مواقعی عجیب است که نمیتوانید مکان بعدی که باید روی آن بروید را در تصویر ببینید.
بازی هرچه جلوتر میرود، یک قابلیت جدید رو میکند که باعث میشود شما به تجربه بازی ادامه دهید. همانطور که پیشتر هم گفتم، در دقایق ابتدایی شما یک دستگاه تلهپورت دریافت میکنید، با گذشت دو ساعت، در یک مرحله قابلیت کنترل زمان را بهدست میآورید که آن هم بهشدت جالب است. کمی بعد مفهوم جاذبه در بازی خودنمایی میکند و حالا با استفاده از دستگاه تلهپورت و تغییر جاذبه باید پلتفرمهای پیشرو را بگذرانید. ترکیب این مکانیکها در کنار یکدیگر حس جالبی دارد و وقتی از آنها برای رد شدن از موانع استفاده میکنید، یک حس هوشمندانه خوبی در شما شکل میگیرد و ناگهان با خودتان میگویید:«یافتم!» و برانگیختن این حس خیلی جالب است. در کل میتوانم بگویم که بازی در طول ده ساعت زمانی که از بازیکن میگیرد، تنوع خودش را بهشکل خوبی حفظ میکند و خوشبختانه این تنوع در طراحی مراحل هم دیده میشود.
ساعات ابتدایی بازی، محیط و پازلها یک تم رنگی نارنجی دارند و هرچه جلوتر بروید فضاهای رنگی متفاوتتر هم میبینید. فضای یک مرحله سیاه و سفید به مانند بازی Limbo یا Silt است، در چند مرحله، پالت رنگی کاملا سبز یا آبی است. این تنوع رنگی هم باعث میشود تا جذابیت بازی بهصورت پیوسته در طول تجربه شما حفظ شود.
بازی مجموعا 23 مرحله دارد و از بازیکن چیزی حدود 8 الی 10 ساعت زمان میگیرد. البته که بسته به مهارت شما و سختی بازی، ممکن است تجربه شما به بیش از 10 ساعت هم طول بکشد. بازی در برخی پازلها واقعا به بازیکن سخت میگیرد و گاهی رد کردن یک پلتفرم ممکن است نیازمند تست راهحلهای مختلف و دهها بار تلاش باشد. البته نکته مثبت آن است که سیستم چکپوینتها بهشدت خوب هستند و هرگاه در بازی کشته شوید، بازی شما را به نقطه خوب و قابل قبولی میبرد.
گاهی اوقات بازی از یک تکنیک استفاده میکند که بازیکن خطر در راهش را نبیند و شکست بخورد، تکنیکی که به من حس «تله گذاشتن» را میدهد. استفاده از این تکنیک برای دو یا سه بار جالب است و میتواند بازیکن را از آن حس جدی و متمرکز برای لحظهای خارج کند، اما تکرار آن به مراتب در طول بازی بیشتر باعث بههم ریختن اعصاب بازیکن میشود. بازی به اندازه خودش، تجربه سخت و دشواریست و استفاده از این تکنیک واقعا در برخی بخشها لزومی نداشته است.

در برخی مواقع هم ممکن است که بازی آنچه که شما انتظار دارید را به دلایل فیزیکی انجام ندهد. در طول تجربهام پیش آمده که کاراکتر اصلی آنطور که باید روی زمین فرود نمیآید و خیلی بدیهی میمیرد. گاهی اوقات هم ممکن است که عضوی از بدن کاراکتر اصلی زیر یک جسم قرار بگیرد و به همین دلیل او بمیرد، در حالی که اصلا روی چنین اتفاقی حساب نکرده بودید. از این اتفاقها ممکن است زیاد رخ دهد و تمرکز زیاد سازندگان روی مفهوم «قوانین فیزیک را بهصورت پیکسلی بشکنید»، باعث شده تا این اتفاق بیش از حد معمول در بازی تاثیر بگذارد و گاهی اوقات مرگهایی را تجربه میکنید که واقعا خندهدار است.
اما همچنان یک مکانیک ساده مثل تلهپورت بهقدری جذاب طراحی شده که تا آخرین دقیقه بازی از آن خسته نمیشوید. این مکانیک فقط در راستای حل پازل نیست و گاهی باید برای نجات جان کاراکتر از آن استفاده کنید. تعریف فیزیک در بازی با وجود یک سری ایرادهایی که پیشتر به آنها اشاره کردم، همچنان درست است و بازیکن باید با قوانین فیزیک دست و پنجه نرم کند تا یک پلتفرم را رد کند. با وجود تمامی این توصیفها، Bionic Bay در نهایت هم در بخش پلتفرمر، هم در بخش پازل و بازیهای فکری، بازیکن را راضی میکند.
لازم است به بخش آنلاین بازی هم اشاره کنم که چاشنی چالش و رکوردزنی را در بازی بسیار بالا میبرد. لذت اصلی بازیهای پلتفرمر در این است که لولها را به سریعترین حالت ممکن و بدون مرگ رد کنید. بازی یک بخش مولتیپلیر دارد که در آن چند بازیکن بهطور همزمان مراحل را میگذرانند تا در سریعترین زمان ممکن آن را به اتمام برسانند. این بخش بهشدت چالش بازی را بالا میبرد و اگر تعداد بازیکنان بالا باشد، جذابیت خاصی خواهد داشت.
در نهایت هم باید بگویم که بازی چه در بخش آنلاین و چه در بخش تکنفره، از ارزش تکرار بالایی برخوردار است و اگر اهل چالش باشید و بخواهید بازی را بدون شکست خوردن تمام کنید، یک تجربه کاملا جذاب و چالشبرانگیز به شما ارائه خواهد داد. اتمسفر و طراحی بازی Bionic Bay بهشدت خاص است و همین فضای خاص میتواند شما را ترغیب کند تا بازی را تجربه کنید. البته که از لحاظ داستانی بازی ضعفهایی دارد و بهنظرم بزرگترین مشکل بازی در همین بخش است.
*زیرتیتر بررسی، نقل قولی از ادوارد تلر، فیزیکدان آمریکایی است.
بررسی بازی بر اساس کد ارسالی ناشر (Kepler Interactive) برای ویجیاتو روی کنسول PS5 بررسی شده است.

میخرمش…
بازی Bionic Bay یک تجربه چالش برانگیز و اتمسفریک است که میتواند توجه شما را از همان دقایق ابتدایی جلب کند و با پازلها و صدالبته طراحی بهشدت زیبایش، شما را وارد یک سفر عجیب و منحصربهفرد بکند.

نمیخرمش…
بازی پازلهایی دارد که واقعا رد شدن از آن نیازمند دهها بار تلاش است و گاهی اوقات قوانین فیزیک کاری میکنند که کنترلر یا ماوس خودتان را خرد کنید! اگر طرفدار بازیهای سخت و پیچیده نیستید، Bionic Bay اصلا بازی شما نیست.
80
امتیاز ویجیاتو
بازی Bionic Bay با مکانیکهای منحصربهفردی که دارد، خودش را بهراحتی از دیگر بازیهای پلتفرمر متمایز میکند و اتمسفر خاص و طراحی مراحل فوقالعادهاش این موضوع را اثبات میکند.
source