مدتی است که در پارامونت پلاس سریال جنایی «MobLand» منتشر شده که گای ریچی در خلق آن نقش داشته است. او نهتنها تهیهکننده این سریال است، بلکه کارگردانی دو قسمت اول را نیز بر عهده داشته. در میان بازیگران این سریال، سوپراستارهای بریتانیایی مانند تام هاردی، هلن میرن و پیرس برازنان به چشم میخورند. در ادامه میگوییم چرا این تازهوارد دنیای استریمینگ ارزش توجه دارد.

ژانر گانگستری که نگاهی به زندگی روزمرهی مجرمان در حاشیهی قانون میاندازد، از همان ابتدا مورد استقبال مخاطبان گسترده قرار گرفته است. با نگاهی به گذشتهی نزدیک و حال حاضر، شاهد موج فزایندهای از محبوبیت این ژانر بهویژه در حوزهی سریالها هستیم. برای مثال، «The Sopranos» همزمان مشکلات تونی سوپرانو را هم در «حرفهی گانگستری» و هم در زندگی شخصیاش به تصویر کشید و داستان خانوادهی شلبی در «پیکی بلایندرز» نیز به موفقیتی مشابه «خانواده سوپرانو» دست یافت.
حالا به جمع این پیشینیان بهحق مشهور و محبوب، تازهترین محصول پارامونتپلاس با عنوان «سرزمین اوباش» اضافه شده است؛ سریالی که به سبک کلاسیکتر این ژانر ساخته شده، اما از چند جهت به آثار غیرمتداولِ گانگستری پیوند میخورد. دو قسمت اول این سریال را گای ریچی کارگردانی کرده است؛ کسی که با کمدی سیاه «قفل، انبار و دو بشکه باروت» و سریال «جنتلمنها» (بر اساس فیلمی به همین نام) که در آن شخصیتهای معتاد و روانی با لباس مرغ به تیراندازی مشغولند، بدون شک دنیای جنایت بریتانیا را زیرورو کرد. از سوی دیگر، سریال «ری داناون» با رویکردی جدیتر اما به همان اندازه نوآورانه، به جای گانگسترها، روی سازمانهایی تمرکز داشت که با روشهای غیرقانونی، مشکلات ثروتمندان را حل میکردند.
سریال «MobLand» در ابتدا قرار بود به عنوان پیشدرآمدی بر داستان «ری داناون»، گذشتهی شخصیتهای آن را عمیقتر بررسی کند، اما در نهایت با حفظ ایدهی مشابه، شخصیتهایی کاملاً جدید خلق شد: دو خانوادهی مافیایی (هاریگان و استیونسون) که برای قدرت بر فراز انگلستان با یکدیگر درگیرند. وضعیتِ انبار باروت در آستانهی انفجار، وقتی پیچیدهتر میشود که ریچی استیونسون (با بازی جف بل) متوجه ناپدید شدن پسرش میشود؛ پسری که آخرین بار در کنار نوهی رئیس خانوادهی رقیب، کنراد هاریگان (با بازی پیرس برازنان) دیده شده است. در میانهی این آمادهسازی برای جنگ، هری داسوزا (با بازی تام هاردی) قرار دارد؛ متخصص «حل مشکلات» خانوادهی هاریگان که حالا وظیفهاش روشن کردن ماجرای رفتارهای مشکوک نوهی خانواده شده است.

هری (با بازی تام هاردی) یک «حلال مشکل» باتجربه است که منافع خاندان هریگان را نمایندگی میکند. او کارهای کثیف و ناخوشایند را بر عهده میگیرد: از شاهدان اطلاعات بیرون میکشد، صحنههای جرم را پاکسازی میکند و افرادی که برای گروه تهدید محسوب میشوند را از سر راه برمیدارد. و این کارها را بهتر از هر کس دیگری در لندن انجام میدهد. هریگانها بر تجارت سلاح تسلط دارند، اما طمع بیشتری دارند. رئیس مافیای آنها، کونراد (پیرس برازنان)، میخواهد وارد بازار فنتانیل شود؛ تجارتی که رقیبش، ریچی استیونسون (جف بل)، از قبل در آن دست دارد. خانوادههای قدرتمند بهسختی صلح را حفظ کردهاند و از جنگ اجتناب میکنند. اما همهچیز وقتی تغییر میکند که نوه کونراد، ادی (انسون بون)، و پسر ریچی، تامی (فلیکس ادواردز)، با هم به یک کلاب میروند، اما فقط یکی از آنها به خانه برمیگردد. اگر هری نتواند فرزند گمشده را پیدا کند، خونریزی اجتنابناپذیر خواهد بود.
قسمت اول با هیجانی زیاد، مخاطب را به فضای مدرن مورد انتظار از یک اثر گانگستری پرتاب میکند: ماشینهای میلیوندلاری مقابل آپارتمانهای پانوراما پارک شدهاند، نوهی کنراد هاریگان در کلوپهای سکسی که هر پرسشویژهای را برآورده میکنند، مواد مخدر طراحدار مصرف میکند، و خود کنراد هاریگان در رستورانی مجلل، در حالی که غذای گران میخورد و شراب گرانقیمت مینوشد، حکم مرگ رقیبانش را صادر میکند. اما این سریال، این تجملات را بیپرده در مقابل خونریزیهای پشت پرده قرار میدهد و پارادوکس اجتنابناپذیر زندگی گانگستری را آشکار میسازد.
«سرزمین اوباش» زندگی روزمرهی مجرمان را در محیطی تازهبهثروترسیده اما معمولی به تصویر میکشد. هری داسوزا مذاکرهی ابتدای قسمت اول را در زیرزمین تنگ و کمنور رستورانی مجلل انجام میدهد. ملاقاتش با ریچی استیونسون هم در سالن بوکسی متروکهای اتفاق میافتد که بوی عرق و کپکزدگی آن از طریق صفحهی نمایش هم به مشام میرسد. اما این سریال حتی تلاشی برای عادیسازی معاملات تاریکشان نمیکند و به مخاطب یادآوری میکند که هیچ مبلغی نمیتواند ردپای منبع درآمدی را که با خشونت به دست آمده، پاک کند.

شخصیتهایی که بازیگران ستاره نقش آنها را بازی میکنند، به عمد ضدونقیض و درنتیجه جذاب و پررنگ خلق شدهاند. پیرس برازنان با لذتی گناهکارانه در نقش رئیس خانوادهای بازی میکند که بسیار منفیتر از شخصیتهای همیشگی اوست. اما همین رئیس مرموز که در ابتدا رمزآلود صحبت میکند و با سنگدلی روی گلوی رقیب در حال مرگش پا میگذارد، ناگهان در صحنهای دیگر با لباس اشرافی و سگ کوچکش (به جای دوبرمنهای به دقت در قاب نشاندادهشدهی کارگردان) برای ماهیگیری میرود.
علاوه بر این، سختترین تصمیمات را همسرش، میو هاریگان (با بازی هلن میرن) برای او میگیرد. پس از فضای مردانهی وسترن «۱۹۲۳»، حالا در دنیای گانگسترها هم این میو است که در کنار شوهر موسفیدش رهبری میکند! بنابراین در حال حاضر، میو مرموزترین شخصیت به نظر میرسد؛ زنی که با انگیزههای تاریک و نامشخصش، یادآور «زن رمزآلود» فیلمهای نوآر است.

اما گای ریچی کارگردان و تهیهکننده سریال این روزها به طرز ترسناکی پرکار شده و سالانه چندین اثر تولید میکند. اگرچه گستره ژانری پروژههایش خیرهکننده است، اما گاهی کیفیت آنها سوالبرانگیز است. مثلاً فیلم اکشن «خشم مردانه» در کنار فیلم جاسوسی کمجلوه «عملیات فورچون» قرار گرفته، یا پس از درام جنگی «مترجم» که حتی مورد تحسین منتقدان قرار گرفت، فیلم «وزارت جنگ ناجوانمردانه» منتشر شد که به نسخهای کمهزینه از «حرامزادههای لعنتی» تارانتینو شباهت داشت.
باوجود تولید انبوه آثار، ریچی در ذهن مخاطبان همچنان با کمدیهای سیاه جنایی گره خورده است. «قفل، انبار و دو بشکه باروت» و «قاپزنی» روزگاری او را به مُدترین کارگردان بریتانیا تبدیل کردند، درحالیکه فیلم «جنتلمن» نیز که بازگشت او به ریشهها را نشان میداد، به یک کلاسیک مدرن بدل شد. خوشبختانه برای هواداران پرتعداد ریچی، «MobLand» نیز در همین سبک ساخته شده است.
رونان بنت، نویسنده فیلمنامههای «دشمنان ملت» و سریال سال گذشته «روز شغال»، بهعنوان نویسنده اصلی و شورانر این سریال فعالیت کرده است. او این سریال را همراه با «جز باتروورث»، خالق «آژانس» و «فورد در برابر فراری»، طراحی و تولید کرده است. ریچی فقط کارگردانی چند قسمت را بر عهده داشته و بهعنوان تهیهکننده حضور دارد، اما ردپای کارگردان کالتسینما در هر صحنه مشهود است.

بهترین فیلمهای ریچی به دیالوگهای هوشمندانهای معروفند که به سرعت به ضربالمثل تبدیل میشوند. «سرزمین اوباش» از این نظر چیزی از «جنتلمن» کم ندارد. صفحه نمایش پر از شخصیتهای رنگارنگی است که به سنت همیشگی ریچی، رفتار اشرافی و لمپنی را همزمان در خود دارند. باوجود کاخهای مجلل و کتوشلوارهای گرانقیمت، جنایتکاران بر اساس قوانین خیابانهای خشن زندگی میکنند و به اندازه ساکنان کف جامعه لندن بدوبیراه میگویند. ستاره اصلی اینجا تام هاردی است که در آغاز کارش با فیلم «راکنرولا» درخشید. او در نقش گانگسترِ کلاسیک ریچی ظاهر شده؛ یک آدمکش مصمم اما خندهدار که مدام در دردسر میافتد. در نقشهای مکمل، پیرس برازنان و هلن میرن حضور دارند که دومی همسر کونراد، «میو»، را بازی میکند. این بازیگران سرشناس بریتانیایی با بازی اغراقشده و پرحرارت خود، بهوضوح از حضور در این پروژه لذت بردهاند.
هری داسوزا با کارایی الهامگرفته از ری داناون، نماد ثبات در میان مافیاییهای متخاصم است. اما به محض رسیدن به خانه، درمانده به همسر سرد و دورش نگاه میکند و اینبار دخترش است که مذاکرات را مدیریت میکند. بازی تام هاردی (که پیش از این بارها نقش گانگسترها را بازی کرده) اصلاً تکراری به نظر نمیرسد. شخصیت هری داسوزا بسیار پیچیدهتر از آلفی سولومونزِ فحاش در «پیکبلایندرز» است و در مقایسه با جیمز کزایا دلینیِ مرموز در «تابو»، حتی میتوان او را «پسر خوب» خطاب کرد.
یکی دیگر از عناصر ثابت سینمای ریچی، موسیقی است. در «MobLand»، لیست آهنگها پر از ترانههای مشهوری است؛ از رولینگاستونز تا پرودیجی. این آهنگهای معروف، یا وقایع روی صفحه را تکرار میکنند یا بر مردانگیِ اغراقشده شخصیتها تأکید میورزند.
در فیلمهای ریچی، موسیقی معمولاً یک کارکرد دیگر هم دارد: حفظ ریتم دیوانهوار روایت و پنهان کردن برشهای مونتاژ. اما در «سرزمین اوباش»، برخلاف انتظار، اتفاقات با آهستگی پیش میروند. قسمتهای اول کاملاً به معرفی شخصیتها و فضاسازی اختصاص یافته و اکشن به حداقل رسیده است. البته آدمکشها گاهی به سراغ اسلحه، چاقو و چکش میروند، اما نباید انتظار صحنههای اکشن خیرهکنندهای مثل «Gangs of London» را داشت.

در مقایسه با «قفل، انبار و دو بشکه باروت» و «قاپزنی»، طنز کمتری در «MobLand» وجود دارد. بااینحال، طعنههای شخصیتهای هاردی، برازنان و میرن، فضای سنگین سریال را تلطیف میکنند و از جدیشدن بیش از حد آن جلوگیری میکنند. بیشک همهچیز را قبلاً دیدهایم: مردان خشنِ خوشپوشی که مشکلات را با مشت حل میکنند، با کلاس مشروب مینوشند و شوخیهای تند و تیز میکنند.
اما صادقانه بگوییم، برای هواداران ریچی همین کافی است. همچنین نباید فراموش کرد که این سریال در کجا منتشر شده است. پلتفرم پارامونتپلاس مدتهاست که مخاطبان خود را مردان محافظهکاری میداند که داستانهای مردانه و قدیمی را از دست دادهاند. تیلور شرایدان، خالق سریالهای «یلواستون»، «۱۹۲۳»، نیز در این استریمینگ به تولید آثار مشابه برای همان مخاطبانِ قدیمی ریچی ادامه میدهد. بنابراین این همکاری یک ترکیب ایدهآل است.
در نتیجه: «سرزمین اوباش» یادآور کمدیهای سیاه جنایی گای ریچی مانند «قفل، انبار و دو بشکه باروت»، «قاپزنی» و «جنتلمن» است. دیالوگهای هوشمندانه، شوخیهای تند و استایل خاص، همه در جای خود حضور دارند. باوجود حس تکراریبودن، این سریال هواداران ریچی و همچنین کسانی را که داستانهای گانگستری کلاسیکِ مردپسند را از یاد بردهاند، خوشحال خواهد کرد.
source