در سال‌های اخیر، ورود استارتاپ‌ها به صنایع مختلف، موجی از تغییرات اساسی در فضای کسب‌وکار ایجاد کرده است. این حضور پررنگ، رقابتی تازه را میان بازیگران نوپا و کسب‌وکارهای سنتی رقم زده؛ رقابتی که گاهی با همکاری و هم‌افزایی همراه بوده اما در مواردی به چالش، تقابل و حتی برخوردهای حقوقی و صنفی کشیده شده است. در این گزارش، ابعاد مختلف این تقابل، دلایل آن و نمونه‌هایی از این جدال میان دو نسل اقتصادی بررسی می‌شود.

ظهور استارتاپ‌ها؛ تغییر قواعد بازی

استارتاپ‌ها با تکیه بر فناوری، نوآوری در مدل کسب‌وکار و شناخت دقیق نیازهای روز مشتریان، وارد بازار شدند. برخلاف کسب‌وکارهای سنتی، این شرکت‌های نوپا ساختاری انعطاف‌پذیر، تیم‌های کوچک و رویکردی مسئله‌محور دارند. همین ویژگی‌ها به آن‌ها اجازه داده تا با سرعت بیشتری به تغییرات بازار واکنش نشان دهند.

برای مثال، پلتفرم‌های تاکسی آنلاین مانند «اسنپ» و «تپسی» تنها با یک اپلیکیشن ساده توانستند بازار حمل‌ونقل شهری را متحول کنند؛ بازاری که پیش‌تر در انحصار تاکسیرانی سنتی بود و کمتر امکان رقابت یا نوآوری در آن وجود داشت.

چالش کسب‌وکارهای سنتی؛ مقاومت در برابر تغییر

ورود استارتاپ‌ها، بسیاری از کسب‌وکارهای سنتی را در وضعیت دفاعی قرار داد. به‌جای انطباق با شرایط جدید، برخی بنگاه‌ها رویکردی مقاومتی در پیش گرفتند. تاکسیرانی‌ها، اتحادیه‌ها و اصناف سنتی با شکایت، اعتراض و درخواست فیلتر برای پلتفرم‌های نوظهور، سعی کردند از وضعیت خود دفاع کنند.

ماجرای تقابل تاکسیرانی با اسنپ و تپسی، نماد این رویکرد است. از شکایت‌های رسمی تا تجمع‌های اعتراضی و حتی صدور حکم فیلترینگ، همه‌وهمه نشان می‌دهد که بازیگران سنتی به‌سختی حاضر به پذیرش رقیب بودند. با این حال، کاربران به دلیل سهولت دسترسی، شفافیت قیمت و کیفیت بهتر خدمات، به‌سرعت به پلتفرم‌های جدید روی آوردند و این استقبال ورق را به نفع استارتاپ‌ها برگرداند.

مزیت رقابتی استارتاپ‌ها؛ فناوری و تجربه کاربری

استارتاپ‌ها بر تجربه کاربری، بهینه‌سازی خدمات و خلق ارزش افزوده تمرکز دارند. استفاده از داده‌های بزرگ، الگوریتم‌های هوشمند و امکاناتی مانند پرداخت آنلاین، باعث شده این کسب‌وکارها مزایای قابل‌توجهی نسبت به رقبای سنتی داشته باشند.

در حوزه خرده‌فروشی، نمونه‌هایی مانند «دیجی‌کالا» یا «اکالا» با فروش اینترنتی، قیمت‌گذاری پویا و ارسال سریع، بخش بزرگی از بازار فروشگاه‌های فیزیکی را تصاحب کردند. فروشگاه‌هایی که نه وب‌سایت دارند و نه برنامه‌ای برای رقابت در فضای دیجیتال.

چابکی بالا نیز یکی دیگر از برگ‌های برنده استارتاپ‌هاست. آن‌ها می‌توانند ایده‌ها را به‌سرعت اجرا کنند، بازار را بسنجند، بازخورد بگیرند و در صورت لزوم تغییر مسیر دهند. این سطح از انعطاف‌پذیری در ساختارهای سنتی به‌ندرت دیده می‌شود.

قانون‌گذار در دو راهی تنظیم‌گری و مقاومت

در سال‌های ابتدایی رشد استارتاپ‌ها، نهادهای قانون‌گذار نتوانستند با سرعت این تحولات هماهنگ شوند. خلأ قوانین، چنددستگی نهادهای نظارتی و نگاه محافظه‌کارانه برخی مسئولان، مشکلات متعددی ایجاد کرد. اما در سال‌های اخیر، رویکردها تا حدودی تغییر کرده است.

اکنون سازمان‌هایی مانند وزارت ارتباطات و معاونت علمی ریاست‌جمهوری، در تلاش‌اند با تدوین مقررات شفاف، میان نوآوری و حفظ حقوق صنفی تعادل ایجاد کنند. نمونه این تغییر نگاه، صدور مجوز برای تاکسی‌های اینترنتی و تدوین آیین‌نامه‌های مربوط به فعالیت آن‌هاست.

همچنین برخی نهادها با ایجاد مراکز نوآوری و حمایت از فضاهای اشتراکی، تلاش می‌کنند زیرساختی برای همزیستی استارتاپ‌ها و صنایع سنتی فراهم کنند.

آینده بازار؛ انتخاب میان تحول یا حذف

رقابت بین استارتاپ‌ها و شرکت‌های سنتی یک مسیر ثابت ندارد. برخی بازیگران سنتی تصمیم گرفتند به‌جای مقاومت، مسیر تحول دیجیتال را در پیش بگیرند. فروشگاه‌های زنجیره‌ای، شرکت‌های حمل‌ونقل و حتی بانک‌ها، با ارائه اپلیکیشن‌های اختصاصی، خدمات آنلاین و همکاری با فین‌تک‌ها، تلاش کردند در بازار بمانند.

برای مثال، برخی فروشگاه‌های سنتی با همکاری پلتفرم‌هایی مانند «دیجی‌اکسپرس» یا «باسلام»، وارد فروش آنلاین شدند و سهم خود را در بازار حفظ کردند. این مثال‌ها نشان می‌دهد که آینده رقابت به تصمیمات استراتژیک شرکت‌ها وابسته است؛ اینکه تغییر را بپذیرند یا کنار گذاشته شوند.

در سوی دیگر، استارتاپ‌ها نیز باید بدانند که بقای بلندمدت صرفاً با اتکا به تکنولوژی ممکن نیست. توسعه منابع انسانی، ایجاد ساختارهای پایدار و تعامل مؤثر با نهادهای قانونی و صنفی، بخشی از الزامات بلوغ در بازار است.

جمع‌بندی: رقابت یا فرصت تحول؟

تقابل استارتاپ‌ها و کسب‌وکارهای سنتی، بخشی از فرایند طبیعی تحول اقتصادی است. همان‌طور که روزی فروشگاه‌های زنجیره‌ای جای بقالی‌های کوچک را گرفتند، امروز نیز پلتفرم‌های آنلاین در حال بازتعریف استانداردهای بازار هستند.

اگر شرکت‌های سنتی، به‌جای واکنش تدافعی، مسیر تطبیق را انتخاب کنند و اگر سیاست‌گذاران نقش داور بی‌طرف را ایفا کنند، این رقابت می‌تواند به فرصت تبدیل شود؛ فرصتی برای رشد اقتصادی، افزایش اشتغال و ارتقای کیفیت خدمات. در غیر این صورت، تعارض ادامه خواهد داشت و قربانی اصلی، آن‌هایی هستند که از تغییر عقب می‌مانند.

source

توسط elmikhabari.ir