وقتی افسانه موسیقی کانتری، گلن کمپبل، در آخرین تور خود به روی صحنه رفت، حافظه‌اش به دلیل بیماری آلزایمر به شدت آسیب دیده بود.
اما با وجود اینکه نزدیک‌ترین عزیزانش را نمی‌شناخت و نمی‌دانست چه روزی است، همچنان می‌توانست گیتار بزند و تمامی اشعار موفق‌ترین آهنگ‌هایش را اجرا کند؛ و این به لطف ارتباط شگفت‌انگیز بین موسیقی و مغز است.

قدرت شفا‌بخش موسیقی

الهام از صحنه‌ای تأثیرگذار

روندا واینِگار، پرستار متخصص در زمینه نورولوژی و استاد کمکی در دانشگاه تگزاس در آرلینگتون، از این توانایی شگفت‌انگیز کمپبل نه تنها احساساتی شد بلکه کنجکاوی علمی‌اش نیز برانگیخته شد.
او گفت:

«مرتباً گم می‌شد و باید دوباره او را به صحنه بازمی‌گرداندند. اما با این حال، همچنان می‌توانست تمام آکوردهای سخت را بنوازد و اشعار آهنگ‌هایش را به‌خوبی به یاد آورد.»

این نمونه حیرت‌انگیز از تاب‌آوری موسیقی در برابر تخریب عصبی، پایه‌ای شد برای تحقیقات واینِگار درباره قدرت درمانی عمیق موسیقی.

موسیقی به عنوان دارو

یافته‌های او که اخیراً با همکاری داستین هیکسنباو در مجله The Journal for Nurse Practitioners منتشر شده، این باور دیرینه را تقویت می‌کند:
موسیقی صرفاً سرگرمی نیست؛ بلکه نوعی درمان است.

شیمی مغز و تجربه موسیقایی

تأثیر موسیقی بر بیماری‌های عصبی

واینِگار توضیح می‌دهد:

«موسیقی می‌تواند پیشرفت بیماری‌هایی مانند آلزایمر را به تأخیر بیندازد. بیماران دچار مشکلات حافظه اغلب دچار اضطراب و ناراحتی می‌شوند که می‌تواند روی توانایی گفتار و ارتباط آن‌ها تأثیر بگذارد. اما اگر بتوانند آواز بخوانند، قادر به ابراز احساسات خود خواهند بود و این به کاهش اضطراب، استرس و افسردگی کمک می‌کند.»

فعال شدن سیستم پاداش مغز با موسیقی

یک مطالعه تصویربرداری جدید از مرکز PET تورکو در فنلاند، پا را فراتر گذاشته و به شیمی مولکولی تجربه موسیقی پرداخته است.
این مطالعه که در European Journal of Nuclear Medicine منتشر شده، نشان داده است که گوش دادن به موسیقی مورد علاقه، سیستم اپیوئیدی مغز را فعال می‌کند؛ همان سیستمی که لذت ناشی از غذا، ارتباطات اجتماعی و حتی تسکین درد را کنترل می‌کند.

مسیرهای لذت در مغز

موزیک، لذتی ماورای نیازهای بقا

وسا پوتکینِن از دانشگاه تورکو می‌گوید:

«این یافته‌ها برای اولین بار نشان می‌دهند که گوش دادن به موسیقی، مستقیماً سیستم اپیوئیدی مغز را فعال می‌کند.»

او توضیح می‌دهد که رهاسازی اپیوئیدها، دلیل اصلی احساس شدید لذت هنگام گوش دادن به موسیقی است؛ حتی با اینکه موسیقی برخلاف غذا یا رابطه جنسی، نیازی ضروری برای بقا یا تولیدمثل نیست.

واکنش بیولوژیکی به موسیقی

تیم تحقیقاتی فنلاندی با استفاده از تکنولوژی PET و fMRI، میزان آزادسازی اپیوئیدهای طبیعی مغز را هنگام گوش دادن شرکت‌کنندگان به موسیقی دلخواه‌شان اندازه‌گیری کردند.
افرادی که گیرنده‌های اپیوئیدی بیشتری داشتند، واکنش مغزی قوی‌تری نشان دادند؛ که این موضوع، نشان‌دهنده پایه بیولوژیکی تفاوت انسان‌ها در تأثیرپذیری از موسیقی است.

پروفسور لائوری نومِنما از دانشگاه تورکو اشاره می‌کند:

«سیستم اپیوئیدی مغز همچنین در تسکین درد نقش دارد. بر اساس یافته‌های ما، اثرات ضد درد ناشی از موسیقی ممکن است به‌خاطر واکنش‌های اپیوئیدی ایجاد شده در مغز توسط موسیقی باشد.»

موسیقی‌درمانی: درمانی برای مغز

از سکته تا پارکینسون

در تگزاس، واینِگار از کاربردهای عملی این لذت موسیقایی در پزشکی و مراقبت‌های بالینی سخن می‌گوید.
موسیقی‌درمانی فعال – یعنی آواز خواندن یا نواختن ساز توسط بیماران – می‌تواند به افرادی که از سکته مغزی رنج برده‌اند کمک کند تا مهارت‌های زبانی خود را بازیابند.

همچنین موسیقی‌درمانی برای بیماران پارکینسون سودمند است؛ زیرا ممکن است به بهبود ریتم راه رفتن و کنترل حرکات کمک کند.

گوش دادن غیرفعال به موسیقی نیز فوایدی دارد، از جمله کاهش ضربان قلب، فشار خون و فعالیت تشنجی.

موسیقی و تنظیم سیستم عصبی

واینِگار می‌گوید:

«در نورولوژی، نشان داده شده که موسیقی با آرام کردن امواج الکتریکی غیرعادی در مغز، فعالیت تشنجی را کاهش می‌دهد. همچنین تحقیقات نشان می‌دهند که موسیقی می‌تواند با کاهش بیش‌تحریکی سیستم عصبی، ضربان قلب و فشار خون را تنظیم کند.»

موسیقی مناسب، برای شخص مناسب

تأثیر موسیقی به ترجیح فردی بستگی دارد

قدرت موسیقی‌درمانی به یک سبک خاص محدود نمی‌شود.
تحقیقات واینِگار با تمرکز بر موسیقی کانتری ارائه شده است – سبکی که او آن را «گروه حمایت‌گری در قالب ترانه» توصیف می‌کند.

اما اثرات احساسی و فیزیولوژیکی موسیقی بسیار به سلیقه شخصی بستگی دارد.
چه کسی با متال آرامش بیابد یا با گاسپل انگیزه بگیرد، زمانی که موسیقی با احساسات شخصی هم‌خوانی داشته باشد، تأثیر آن در مغز قوی‌تر خواهد بود.

واینِگار می‌گوید:

«ما تمرکز خود را بر نحوه استفاده از موسیقی کانتری در محیط‌های بالینی قرار دادیم. این سبک معمولاً روایت‌گر داستان‌هایی از رنج و تلاش است – همسرم مرا ترک کرده، الکلی‌ام، ماشینم روشن نمی‌شود. ما این ارائه را حول این ایده شکل دادیم که موسیقی می‌تواند نقش یک گروه حمایتی را بازی کند و به افراد کمک کند با دیگرانی که تجربه‌های مشابهی دارند، ارتباط برقرار کنند.»

استفاده از موسیقی برای درمان مغز

درمانی در دسترس و بدون هزینه

اکنون که دانش عصب‌شناسی پایه‌های بیولوژیکی اثرات موسیقی را آشکار کرده و پزشکان نیز از پتانسیل درمانی آن بهره می‌برند، پیامدهای آن برای نظام سلامت، بسیار گسترده است.

از مدیریت درد مزمن و تنظیم خلق‌وخو تا بهبود حرکت و حفظ حافظه، موسیقی ابزاری در دسترس برای درمان مغز و بیماری‌های روانی محسوب می‌شود.

واینِگار می‌گوید:

«مهم‌ترین نکته این است که موسیقی همیشه همراه ما بوده. روشن کردن رادیو هیچ هزینه‌ای ندارد، و می‌تواند در لحظات سخت همراهتان باشد – چه اضطراب داشته باشید، چه افسرده یا در حال تجربه درد باشید. موسیقی می‌تواند به شما انگیزه بدهد، در ورزش کمک‌تان کند یا آرامش‌بخش باشد.»

با ادامه تحقیقات درباره ارتباط مغز و موسیقی، روشن‌تر از همیشه است که این تجربه جهانی انسانی، تنها یک صدای پس‌زمینه نیست.
بلکه نوعی درمان طبیعی است که در زیست‌شناسی ما نهادینه شده – هارمونی شفابخشی که در دسترس همه قرار دارد.

source

توسط elmikhabari