1
در فرهنگهای مختلف، مرگ همراه با آیینهای خاص، کنارهگیری اجتماعی و آشفتگیهای احساسی تجربه میشود. اما آیا انسانها تنها موجوداتی هستند که سوگ را تجربه میکنند؟ پژوهش جدیدی از انسانشناسان دانشگاه UCL این موضوع را به چالش میکشد و نشان میدهد که سوگ حیوانی ممکن است چهرهای کاملاً متفاوت داشته باشد.
نگاهی به پژوهش: مطالعه بر روی میمونهای رزوس
هدف مطالعه چه بود؟
در این مطالعه که در نشریه Biology Letters منتشر شده، رفتار مادران میمون رزوس پس از مرگ نوزادانشان بررسی شد. یافتهها ممکن است درک ما از احساسات حیوانات را تغییر دهند.
پیشفرض رایج در مورد سوگ حیوانی
تا پیش از این، تصور میشد که حیوانات نیز همانند انسانها دچار غم و اندوهی عمیق میشوند. اما این مطالعه نگاهی پیچیدهتر ارائه میدهد. مادران میمونهای رزوس نه تنها کنارهگیری نکردند بلکه پس از مرگ نوزادانشان دچار افزایش فعالیت شدند.
رفتاری متفاوت از انتظار: بیقراری بهجای کنارهگیری
مقایسه با الگوهای انسانی
در انسان، غم معمولاً با کاهش انرژی، بیخوابی و کاهش روابط اجتماعی همراه است. اما مادران میمون در این پژوهش رفتار متفاوتی نشان دادند. در دو هفتهی ابتدایی پس از مرگ نوزادان، آنها زمان کمتری را به استراحت اختصاص دادند.
بیانی از پژوهشگر
دکتر «آلیشیا کارتر»، یکی از نویسندگان مقاله، میگوید:
«انتظار داشتیم که مادران میمون پس از مرگ نوزادشان بیشتر استراحت کنند، اما برعکس، آنها کمتر استراحت کردند و در میزان جستوجو برای غذا، آراستن یا رفتارهای جایگزین تفاوتی مشاهده نشد.»
مرحلهی بیقراری در سوگ حیوانی
دو فاز شناختهشده در سوگ
در مطالعات مرتبط با جدایی مادر و فرزند، دو فاز تعریف شدهاند:
- اعتراض (protest)
- ناامیدی (despair)
در فاز اعتراض، موجود دچار بیقراری میشود. در صورتی که جدایی ادامهدار باشد، وارد فاز ناامیدی با کاهش فعالیت و ارتباط میشود.
میمونها در چه مرحلهای قرار داشتند؟
در مورد میمونهای رزوس، تنها فاز اعتراض مشاهده شد و هیچ نشانهای از فاز ناامیدی یافت نشد. دکتر کارتر توضیح میدهد:
«دورهی بیقراری آنها کوتاه بود، و این واکنش کوتاهمدت مشابه واکنشهای مشاهدهشده در دیگر مطالعات جدایی مادر و فرزند در پستانداران است.»
آیا اصلاً میتوان از سوگ در حیوانات صحبت کرد؟
تفاوت میان داغداری و سوگ
امیلی جانسون، نویسندهی اصلی مقاله، میگوید:
«مرگ بخشی اجتنابناپذیر از زندگی است و واکنش به آن حتی میان انسانها هم متفاوت است. ما خواستیم بررسی کنیم که آیا تجربهی سوگ در حیوانات متفاوت از انسانهاست یا نه.»
او و همکارانش میان داغداری (bereavement) و سوگ (grief) تمایز قائل شدند:
- داغداری یعنی تجربهی فقدان.
- سوگ یعنی واکنش رفتاری و احساسی به آن فقدان.
یافتههای اصلی
در این مطالعه، مادران میمونها داغدار بودند، اما هیچ نشانهای از واکنش رفتاری و احساسی عمیق که معادل سوگ انسانی باشد، مشاهده نشد.
رفتار مادران داغدار چگونه بود؟
جزئیات دادههای رفتاری
مطالعه در بازهی ۹۳ روزه انجام شد و در مجموع ۲۵۲۸ دقیقه داده جمعآوری گردید. بهطور متوسط هر مادر بهمدت ۱۵۸٫۷ دقیقه در چند جلسه مشاهده شد.
- میانگین سن نوزادان فوتشده ۹ روز بود.
- اکثر مادران جنازه نوزاد را مدت زیادی با خود حمل نکردند (تنها دو مورد برای کمتر از دو روز).
- تنها تفاوت معنادار میان مادران داغدار و گروه کنترل، کمتر بودن زمان استراحت در مادران داغدار بود.
رفتارهای دیگر تغییری نداشتند
در میزان تغذیه، آراستن یا رفتارهای جایگزین تفاوتی مشاهده نشد. این یعنی واکنش به فقدان در میمونها کوتاهمدت و فوری بوده است، نه طولانیمدت.
آیا نشانههای سوگ در حیوانات قابل مشاهدهاند؟
تأثیر اندازه نمونه و سن نوزادان
محققان اذعان دارند که اندازهی کوچک نمونه (۱۱ مادر داغدار) ممکن است تشخیص الگوهای ظریف را دشوار کرده باشد. همچنین چون نوزادان بسیار جوان بودند، ممکن است پیوند عاطفی مادر و فرزند هنوز بهطور کامل شکل نگرفته باشد.
تنوع فردی در سوگ
همانطور که واکنشهای انسانی به مرگ از فردی به فرد دیگر متفاوت است، ممکن است همین امر در مورد حیوانات نیز صدق کند.
حرکت بهسمت چارچوب جدید برای بررسی سوگ حیوانی
پیشنهاد پژوهشگران
نویسندگان مقاله پیشنهاد میکنند که بهجای جستوجوی الگوهای مشابه سوگ انسانی، باید به دنبال نشانههای مرحلهی اعتراض باشیم و بپذیریم که شاید برخی گونهها، یا حتی برخی افراد، وارد مرحلهی ناامیدی نشوند.
امیلی جانسون تأکید میکند:
«نتایج ما نشان میدهد که در مادران میمون رزوس، نشانههای رفتاری سوگ به شکلی که ما در انسان درک میکنیم، وجود ندارد. ما توصیه میکنیم که مطالعات بیشتری در این زمینه انجام شود.»
سوگ حیوانات ممکن است بسیار گذرا باشد
این مطالعه ثابت نمیکند که میمونها اصلاً داغدار نمیشوند، بلکه نشان میدهد که اگر هم سوگ داشته باشند، احتمالاً شکلی کاملاً متفاوت از انسان دارد.
نتیجهگیری
نبود نشانههایی مثل بیحالی یا کاهش اشتها، این فرض را به چالش میکشد که احساسات میان انسان و دیگر پستانداران مشترک است.
ممکن است مادران میمون رزوس تنها با بیقراری کوتاهمدت واکنش نشان دهند و سپس به زندگی عادی بازگردند. این به معنی نبود احساس نیست، بلکه نشان میدهد که باید تعریفمان از سوگ را برای دیگر گونهها بازنگری کنیم.