تاکنون هیچ اثری نتوانسته مانند جیتیای ۶ چنین موجی از هیجان، نظریهپردازیهای جسورانه و تحلیلهای موشکافانه را میان طرفداران به راه بیندازد. با انتشار نخستین تریلر بازی Grand Theft Auto 6 انفجاری عظیم در دنیای بازیهای ویدیویی رخ داد و جریانی بیپایان از گمانهزنیها و رمزگشایی سرنخها شکل گرفت که هر روز ابعاد تازهای پیدا میکند. هر لحظه جزئیات بیشتری آشکار میشود و هر نظریهای که زمانی دور از ذهن بود، حالا مانند کلید اصلی فهم داستان بازی خودنمایی میکند.
اگر با سبک کاری شرکت راکاستار گیمز آشنا باشید، خوب میدانید که این توسعهدهنده استاد بازیدادن ذهن مخاطبان است. آنها با مهارتی مثالزدنی مسیر ذهنی بازیکنها را منحرف میکنند و سرنخهایی میدهند که شاید درنهایت هیچ ارتباطی با ماجرای اصلی نداشته باشد. این غول بیرقیب بازیسازی هیچوقت مسیر سرراست را انتخاب نمیکند؛ بنابراین بعید نیست که هر تصویر، هر دیالوگ و هر صحنهای که در تریلرها دیده میشود، طناب پوسیدهای باشد که بیننده را گمراه کند. اما در این میان یک نظریه وجود دارد که شاید همهچیز را زیر و رو کند: آیا جیسون دووال یک پلیس مخفی است؟
تصور کنید کاراکتری که با او همذاتپنداری میکنید، کسی که در کنار لوسیا درگیر جرموجنایت میشود، از همان آغاز ماجرا طرف پلیسها باشد. آیا جیسون دووال درنهایت لوسیا، معشوقه خود را لو میدهد؟ آیا بازی در لحظهای غیرمنتظره پرده را کنار خواهد زد و حقیقتی را فاش میکند که همه معادلات را به هم میریزد؟ اگر این نظریه درست باشد، داستان وارد چه مسیری خواهد شد؟ گیمپلی چگونه تغییر میکند؟ رابطه این دو کاراکتر دستخوش چه تغییراتی میشود؟ این احتمال هیجانانگیز سوالهای زیادی را مطرح میکند؛ پرسشهایی که شاید تا لحظه مواجهه با حقیقت، پاسخی نداشته باشند.
source