1
فصل دوم سریال The Last of Us بهسرعت به سمت پایان خود حرکت میکند، در حالی که الی و دینا بیش از پیش در آشوب سیاتل غرق میشوند. تا اینجا سریال بخش زیادی از داستان تاریک بازی The Last of Us Part II را حفظ کرده، اما در کنار آن جزئیات تازهای هم اضافه کرده است. با بازی در ترتیب زمانی و تغییر در برخی لحظات کلیدی، طرفداران وفادار بازی ناتیداگ میتوانند تفاوتهای قابلتوجهی را شناسایی کنند.
قسمت جدید نیز از این قاعده مستثنا نیست. این قسمت نیز برخی بخشهای کلیدی داستان را تغییر میدهد، از جمله معرفی نوع جدیدی از عفونت، تغییر در فلشبکها و وارد کردن شخصیتهای تازه. برای جزئیات بیشتر درباره این موارد و همچنین بخشهایی که همچنان به منبع اصلی وفادار ماندهاند، در ادامه مطلب همراه با ما باشید.
هشدار اسپویل!
سکانس بیمارستان کاملاً جدید است
در حالی که بیمارستان در بازی نیز وجود دارد، اما قسمت جدید سریال سکانس کاملاً تازهای در آغاز دارد که روش جدیدی از انتقال عفونت را معرفی میکند. مادر لئون برای یکی از اعضای WLF توضیح میدهد که چطور متوجه شدند عفونت قارچی کوردیسپس حالا از طریق هوا منتقل میشود.
او میگوید پسرش و گروهش در حال کاوش در طبقات زیرین بیمارستان بودند که شروع به سرفه و خفگی کردند. او گفت: «توی هواست»، و توضیح میدهد که چطور آن منطقه را قرنطینه کردند و آنها را به حال خودشان رها کردند تا قربانی آلودگی شوند.
در هر دو نسخه بازی، استنشاق هاگها (spores) همیشه بخشی از داستان بوده و هر زمان کسی غیر از الی وارد مناطق آلوده میشود، ماسک میزند. اما این نخستین بار است که این نکته بهصورت جدی در اقتباس تلویزیونی مطرح میشود.
الی و دینا در تئاتر قدیمی پناه میگیرند
این بخش از داستان تقریباً مشابه بازی است: الی و دینا سعی میکنند جای گروه WLF را پیدا کنند. در این بین، الی در تئاتر میگردد و گیتار مینوازد. اما برخلاف بازی، دینا در سریال، الی را تا بیمارستان همراهی میکند، در حالیکه در بازی به دلیل بیماری ناشی از بارداری، در تئاتر میماند. تغییر جزئی دیگر این است که در بازی، آنها به دنبال گروه ابی نیستند، بلکه الی در پی یافتن تامی است که قبل از آنها وارد سیاتل شده بود.
پیشینه داستانی دینا عمیقتر میشود
در بازی، دینا تنها به الی میگوید که نخستین مردی که کشت چه کسی بود. اما در سریال، این داستان گسترش پیدا میکند. دینا تعریف میکند که آن مرد یک مهاجم بود که مادر و خواهرش را زمانی که او مشغول بازی بود، به قتل رسانده است. او سریعاً به خانه برگشت و آن مرد را کشت.
بازگشت جسی متفاوت است
در سریال، الی و دینا به بیمارستان میرسند، جایی که پر از استاکر است. شرایط بهسرعت وخیم میشود و پیش از خروج از انبار، جسی سر میرسد و آنها را نجات میدهد. پس از آن، سهتایی به جنگل فرار میکنند، جایی که دوباره با سرافایتها مواجه میشوند. در این درگیری، دینا تیر میخورد و همراه جسی باز میگردد، در حالیکه الی بهتنهایی به بیمارستان میرود.
در بازی، الی تنهاست و بیشتر درگیر نیروهای WLF است تا موجودات آلوده. جسی همچنان او را نجات میدهد، اما از دست نیروهای WLF، نه استاکرها. سپس با هم پیش دینا بازمیگردند. بعد از آن، الی دوباره بیرون میرود و این بار خودش در جنگل با سرافایتها روبهرو میشود و خودش تیر میخورد، نه دینا.
سرنوشت نورا تقریباً به همان اندازه خشن است
در هر دو نسخه سریال و بازی، الی، نورا را در بیمارستان پیدا میکند. نورا با تمسخر درباره مرگ جوئل میگوید: «اون عوضی حقش بود بمیره»، جملهای که مستقیم از بازی برداشته شده است. تفاوت اصلی این است که در سریال، الی باید با تعداد زیادی از آلودهها بجنگد تا به نورا برسد که در حال خفگی در اثر هاگها است. اما نکته کلیدی ثابت مانده الی، نورا را بهخاطر گرفتن اطلاعات درباره ابی شکنجه میکند و نشان میدهد که تا کجا حاضر است برای انتقام پیش برود.
خبری از فلشبکها نیست
قسمت با یک فلاشبک کوچک از جوئل و الی به پایان میرسد، اما تا این نقطه در بازی، ما چندین فلشبک مهم دیدهایم. از جمله بازدید الی و جوئل از موزه و گشت اول آنها در گشتزنی. هنوز مشخص نیست آیا این فلشبکها در سریال حذف شدهاند یا در قسمتهای بعدی نمایش داده خواهند شد.