03 خرداد 1404 ساعت 14:02
گیب نیوئل، خالق کانتر، با استارتاپ Starfish Neuroscience و تراشه مغزی نوآورانه خود، نورالینک را به چالش میکشد. آینده فناوری عصبی در دستان اوست؟
گیب نیوئل که برای نقش کلیدیاش در شرکت ولو و توسعه بازیهایی چون کانتر استرایک و Half-Life شناخته میشود، فعالیتهای خود را به حوزه فناوریهای نوین گسترش داده است. او با تأسیس استارتاپ Starfish Neuroscience، وارد عرصه توسعه رابطهای مغز و کامپیوتر (BCI) شده و بهعنوان رقیبی برای شرکتهایی نظیر نورالینک ایلان ماسک مطرح میشود. ریشههای علاقه او به این حوزه چیست؟
علاقه نیوئل به این حوزه به سالها قبل بازمیگردد، زمانی که تحقیقات او از بازیهای ویدیویی فراتر رفته و به بررسی واکنشهای بیولوژیکی بازیکنان و پتانسیل ارتباط مستقیم مغز با کامپیوتر معطوف شد. این علاقه ابتدا با ایدههایی مانند حسگرهای لاله گوش در هدستهای واقعیت مجازی نمود پیدا کرد و سپس در کنفرانس توسعهدهندگان بازی (GDC) در سال ۲۰۱۹، با معرفی طرح اولیه رابط مغز و کامپیوتر برای بازیها، بهطور رسمی علنی شد و برنامههای گستردهتر نیوئل در این زمینه را آشکار ساخت.
اهداف گیب نیوئل با تولید این تراشه مغزی چیست؟
در سال ۲۰۱۹، همزمان با افزایش توجه به ایده BCI، گیب نیوئل استارتاپی به نام استارفیش نئوروساینس را تأسیس کرد. این شرکت که برای مدتی فعالیتهای خود را به دور از پوشش گسترده رسانهای انجام میداد، اخیراً اعلام کرده است که اولین تراشه مغزی خود را تا پایان سال جاری میلادی معرفی خواهد کرد. این تراشه که هنوز در مراحل اولیه توسعه قرار دارد و بهطور کامل قابل کاشت نیست، قابلیتهای قابل توجهی در خوانش سیگنالهای مغزی و تحریک هدفمند آن ارائه میدهد.
برخلاف برخی شرکتها که بهدنبال ساخت سیستمهای جامع هستند، این استارتاپ در ابتدا بر توسعه یک چیپ سفارشی با تمرکز بر ثبت دقیق فعالیتهای مغزی و کاربردهای درمانی، بهویژه برای بیماریهای عصبی، تمرکز کرده است. این شرکت همچنین رویکردی مبتنی بر همکاری در پیش گرفته و قصد دارد برای تأمین انرژی بیسیم و سایر بخشهای تکمیلی با دیگر شرکتها همکاری کند تا راهکارهای سادهتر و کارآمدتری نسبت به نمونههای موجود ارائه دهد.
ویژگیهای کلیدی تراشه استارفیش
تراشه استارفیش دارای مجموعهای از ویژگیهای فنی قابل توجه است که آن را متمایز میکند. طبق گزارشها، از جمله از وبسایت ورج، این تراشه با مصرف انرژی بسیار پایین (۱٫۱ میلیوات) و ابعاد کوچک (۲ در ۴ میلیمتر)، به توسعه دستگاههایی کاربردیتر و کمتر تهاجمی کمک میکند.
علاوه بر این، قابلیت همزمان خوانش و تحریک مغزی و توانایی پردازش داخلی دادهها، از ویژگیهای مهم آن است. یکی از مزیتهای اصلی این فناوری، توانایی برقراری ارتباط همزمان با چندین بخش مختلف مغز است؛ این قابلیت در مقایسه با نمونههایی مانند تراشه نورالینک، یک پیشرفت قابل توجه بهشمار میرود.
مقایسه با نورالینک و رویکردهای متفاوت
در مقابل، نورالینک، شرکت ایلان ماسک، با سرمایهگذاری قابل توجه و انجام آزمایشهای انسانی بر روی سه بیمار، در این حوزه فعال است. تراشه نورالینک ابعاد بزرگتری دارد، مصرف انرژی آن بیشتر است و نیازمند شارژ بیسیم خارجی است. در مقابل، استراتژی استارفیش بر سادگی، بهرهوری انرژی و قابلیت هدفگیری چندناحیهای مغز متمرکز است.
این ویژگی بهخصوص برای درمان بیماریهایی مانند پارکینسون که نیازمند تعامل چندین بخش از مغز هستند، اهمیت دارد. این دو شرکت رویکردهای متفاوتی را دنبال میکنند: نورالینک با فعالیتهای گسترده و پوشش رسانهای زیاد و استارفیش با رویکردی متمرکزتر و کمتر در معرض دید عموم، هر دو در حال توسعه این فناوری هستند.
چشمانداز گستردهتر پژوهش در استارفیش
فعالیتهای گیب نیوئل و تیم استارفیش نئوروساینس به توسعه تراشههای مغزی محدود نمیشود. این شرکت همزمان بر روی دو پروه دیگر نیز کار میکند: دستگاهی برای نابودی تومورها با استفاده از گرمایش هدفمند و یک سیستم تحریک مغناطیسی ترانسکرانیال (TMS) رباتیک برای درمان بیماریهای روانی. این پروژهها نشاندهنده چشمانداز گستردهتر استارفیش در این حوزه است.
اگرچه مسیر آینده این فناوری هنوز بهطور کامل مشخص نیست، اما پیشینه گیب نیوئل در صنعت بازیهای ویدیویی و فعالیتهای نوآورانه او، پتانسیل ایجاد تحولاتی در درک ما از مغز و درمان بیماریهای مرتبط با آن را نشان میدهد. فعالیتهای نیوئل، از صنعت بازی تا فناوریهای مرتبط با مغز، نشاندهنده تلاش او برای گسترش مرزهای دانش و فناوری است. باید منتظر ماند و دید که این استارتاپ چه تأثیری بر آینده فناوریهای عصبی خواهد گذاشت.
source