نسلی که بیش از هر زمان دیگری به دنبال معنای رابطه، ثبات عاطفی و تجربه عشق ماندگار است. اما وقتی عشق به شکل افراطی ایده‌آل‌سازی می‌شود، می‌تواند آسیب‌زا باشد؛ چرا که بین تصور و تجربه فاصله می‌افتد. در این مقاله می‌خواهیم با نگاهی روانشناختی به پدیده «عشق ابدی»، از محبوبیت آن در یوتیوب تا اثراتش بر ذهن و روان افراد جامعه بپردازیم و بررسی کنیم چطور می‌توان بین لذت تماشا و حفظ سلامت روان، تعادل برقرار کرد.

برنامه «عشق ابدی»؛ داستانی عاشقانه یا نمایشی آسیب‌زا؟

در نگاه اول، برنامه «عشق ابدی» شاید چیزی جز یک سرگرمی سبک و عاشقانه به نظر نرسد؛ گروهی جوان، لبخندهایی پرزرق‌وبرق، لوکیشنی لاکچری در ترکیه و رقابت برای رسیدن به عشقی که به قول خود برنامه «تا ابد» ادامه دارد. اما اگر کمی عمیق‌تر نگاه کنیم، با ساختاری مواجه می‌شویم که نه‌تنها تصویر نادرستی از عشق و وفاداری ارائه می‌دهد، بلکه ذهن مخاطب را به سمت ایده‌آل‌گرایی سمی در روابط سوق می‌دهد؛ ایده‌آل‌گرایی‌ای که در دنیای واقعی اغلب سرشار از ناامیدی و فرسودگی روانی است.

در هر قسمت از «عشق ابدی»، پنج دختر و پنج پسر وارد ویلایی ساحلی می‌شوند و بر اساس مکالمات اولیه، جذابیت ظاهری و برداشت‌های لحظه‌ای، زوج‌هایی تشکیل می‌دهند. شرکت‌کننده‌ای که بدون پارتنر باقی بماند، از بازی حذف می‌شود. در نهایت، زوجی که تا پایان باهم بماند و نظر داوران یا مخاطبان را جلب کند، برنده جایزه ۳۰ هزار دلاری خواهد شد.

همه‌چیز در ظاهر منظم و مهیج به نظر می‌رسد، اما این سؤال پیش می‌آید که وقتی رابطه‌ای بر اساس فشار زمان، رقابت، دوربین و جایزه شکل می‌گیرد، تا چه حد می‌تواند بازتاب‌دهنده عشق واقعی باشد؟

پیام‌های آشکار و پنهان برنامه درباره عشق

1. عشق در نگاه اول:

در اغلب قسمت‌ها، تصمیم‌گیری برای انتخاب شریک زندگی در عرض چند دقیقه اتفاق می‌افتد. این پیام را به ذهن مخاطب القا می‌کند که عشق اصیل می‌تواند فقط با یک نگاه، یک خنده یا یک ظاهر جذاب شروع شود. در حالی‌که روانشناسان معتقدند رابطه پایدار، نیاز به شناخت، رشد تدریجی و تعامل واقعی دارد.

2. وفاداری در بستر رقابت؟ یکی از تناقض‌های بنیادین برنامه این است که انتظار وفاداری دارد، اما فضای بازی، مملو از وسوسه تغییر انتخاب، جلب نظر دیگران و فریب‌کاری‌ است. این الگو باعث تضعیف مفهوم وفاداری به عنوان یک اصل اخلاقی می‌شود و آن را به تاکتیکی برای بقا در بازی تقلیل می‌دهد.

3. ایده‌آل‌سازی رابطه‌ها: تمام زوج‌های موفق برنامه، در نهایت با جملاتی مثل «ما بهترینیم»، «کامل‌ترین زوج شدیم» یا «هیچ مشکلی باهم نداریم» به نمایش در می‌آیند. این تصویر، رابطه‌ای بدون تعارض و همیشه جذاب را ترویج می‌دهد؛ چیزی که در واقعیت نه تنها نادر است، بلکه باعث می‌شود مخاطب پس از تجربه کوچک‌ترین چالش در رابطه واقعی، دچار شک، اضطراب یا احساس شکست شود.

در چنین فضایی، جایی برای احساسات واقعی، آسیب‌پذیری عاطفی و شناخت عمیق باقی نمی‌ماند. «عشق ابدی» بیشتر از آن‌که دعوتی باشد به شناخت متقابل و رابطه‌ای انسانی، یک رقابت نمایشی برای کسب توجه و جایزه است؛ نمایشی که پشت لبخندهای مصنوعی، پیام‌هایی عمیقاً نگران‌کننده برای سلامت روان پنهان کرده است.

دیدگاه روانشناسی درباره تأثیر برنامه‌های رسانه‌ای بر روابط

رسانه‌ها از دیرباز نه‌تنها بازتاب‌دهنده فرهنگ بوده‌اند، بلکه سازنده ذهنیت‌های جمعی نیز محسوب می‌شوند. وقتی برنامه‌ای مانند «عشق ابدی» از محبوب‌ترین محتواهای عاطفی در یوتیوب می‌شود، نمی‌توان نقش آن را در شکل‌گیری نگرش افراد به رابطه، تعهد و عشق نادیده گرفت. روانشناسان معتقدند آنچه در رسانه بازنمایی می‌شود، اگرچه ممکن است تنها یک سرگرمی به نظر برسد، می‌تواند به مرور، باورها و الگوهای رفتاری مخاطب را تغییر دهد و این، همان‌جاست که خطر آغاز می‌شود.

هشدار سازمان نظام روانشناسی درباره باور به عشق ابدی

بر اساس بیانیه منتشر شده توسط سازمان نظام روانشناسی کشور، ترویج مفهوم «عشق ابدی» در رسانه‌های اجتماعی و ویدیوهای سرگرم‌کننده، ممکن است زمینه‌ساز افزایش اختلالات روانی نظیر اضطراب رابطه‌ای، وسواس‌های عشقی، و سرخوردگی عاطفی شود. این نهاد هشدار داده که رسانه‌ها با تولید محتوای رمانتیک اغراق‌شده، تصویری ایده‌آل و غیرواقعی از روابط عاشقانه به مخاطب القا می‌کنند که در بلندمدت منجر به نارضایتی در روابط واقعی، فرسایش ذهنی و بحران در هویت عاطفی افراد می‌شود.

در این بیانیه آمده است که ترویج عشق ابدی، بدون آموزش سواد عاطفی، می‌تواند به نهاد خانواده آسیب بزند و نسل جوان را درگیر توهمات عشقی و وابستگی‌های ناسالم کند.

تاثیرات روانشناختی بر ذهن افراد جامعه با برنامه های مربوط به روابط

راه‌حل کجاست؟ روان‌درمانی به‌عنوان مسیری برای بازنگری در باورهای عاطفی

در مواجهه با حجم گسترده‌ای از بازنمایی‌های غیر واقعی از روابط عاشقانه در رسانه‌ها، از جمله برنامه‌هایی نظیر «عشق ابدی»، ضروری است که افراد فرصت بازنگری در باورهای عاطفی خود را جدی بگیرند. بسیاری از این باورها، اگرچه ظاهراً الهام‌بخش‌اند، اما در عمل می‌توانند به شکل‌گیری انتظارات غیر واقعی، وابستگی‌های ناسالم و سرخوردگی‌های عمیق منجر شوند.

روان‌درمانی در این میان، به‌عنوان ابزاری علمی و مؤثر، امکانی را فراهم می‌سازد تا افراد با کمک متخصصان، به تحلیل الگوهای فکری و رفتاری خود در روابط پرداخته و به درک عمیق‌تری از نیازها، محدودیت‌ها و انتخاب‌های عاطفی خود دست یابند. این فرآیند نه‌تنها به سلامت روان کمک می‌کند، بلکه راهی است برای ساختن روابطی آگاهانه، متعادل و مبتنی بر واقعیت.

در این مسیر، بهره‌گیری از خدمات پلتفرم‌های تخصصی می‌تواند مسیر را هموارتر کند. روان‌درمان www.ravandarman.com، بزرگ‌ترین پلتفرم سلامت روان، با ارائه خدمات مشاوره آنلاین و حضوری، مجموعه‌ای از روانشناسان و مشاوران مجرب را گرد هم آورده است تا امکان دسترسی سریع، ایمن و قابل‌اعتماد به خدمات سلامت روان را فراهم کند.

جمع‌بندی نهایی

در این مقاله تلاش شد با نگاهی روان‌شناختی و تحلیلی، ابعاد پنهان برنامه «عشق ابدی» مورد بررسی قرار گیرد؛ برنامه‌ای که در ظاهر با روایت‌هایی عاشقانه مخاطب را جذب می‌کند، اما در لایه‌های زیرین خود، پیام‌هایی نگران‌کننده درباره عشق، وفاداری و روابط انسانی منتقل می‌نماید. آنچه در ابتدا سرگرم‌کننده به نظر می‌رسد، ممکن است به مرور، ذهنیت افراد را نسبت به واقعیت رابطه دگرگون کرده و موجب بروز انتظارات غیر واقعی، وابستگی‌های ناسالم و سرخوردگی عاطفی شود.

دیدگاه‌های روانشناسی و هشدارهای مطرح‌شده از سوی متخصصان، از جمله سازمان نظام روانشناسی، بر این نکته تاکید دارند که باور به عشق ابدی بدون درک صحیح از پیچیدگی‌های روابط انسانی، می‌تواند برای سلامت روان افراد، به‌ویژه نسل جوان، مخاطره‌آمیز باشد. در این میان، روان‌درمانی به‌عنوان راهکاری مؤثر و علمی، مسیر مناسبی برای بازنگری در این باورها و دستیابی به درکی واقع‌گرایانه و سالم از روابط عاطفی فراهم می‌آورد. 

source

توسط elmikhabari.ir