چه کارهایی وجود دارند که گیمر های حرفهای از انجام آن لذت میبرند اما افراد دیگر، ممکن است جذابیت آنها را درک نکنند؟ امروز به این موضوع خواهیم پرداخت.
به عنوان یک گیمر، خیلی اوقات چیزهایی وجود دارند که از انجام دادن آنها لذت میبریم و ساعتها زمان صرفشان میکنیم. اما با این وجود، بعضی از این فعالیتها، برای گیمرهای عادی یا کژوال و یا افرادی که فقط تفریحی به انجام بازیهای ویدیویی میپردازند، ممکن است عجیب جلوه کند. در این مقاله، به سراغ کارهایی میرویم که فقط گیمرهای واقعی لذت و جذابیت آنها را درک میکنند!
استفاده از عجیبترین مادها (Mods)، تنظیمات و گزینههای شخصیسازی

یکی از لذتبخشترین کارهایی که گیمرهای PC میتوانند انجام دهند، استفاده از انواع و اقسام مادها و نرمافزارها و افزونههایی است که تجربهی بازی را به صورت جزئی یا کلی دکرگون میسازند. از مادها و تغییرهای ظاهری ساده گرفته، تا سنگینترین و پرجزییاتترین مادهای گرافیکی که به کلی ظاهر بازی را تغییر میدهند. معمولا مادسازانِ مشتاق و خستگیناپذیر، میتوانند برخی از آثار قدیمی مانند Skyrim را به اثری نسل جدیدی تبدیل کنند. همچنین بعضا شاهد مادها و گزینههای خندهدار و عجیب و غریبی نیز در این بین هستیم. از قرار دادن شرک و CJ به عنوان شخصیت اصلی گرفته، تا تغییرات میزان پول و موارد دیگر. به شخصه چون PC پلیر نیستم، آن چنان این لذت را درک نکردهام اما در هر صورت، میلیونها گیمر در سراسر جهان به شخصی سازی و ایجاد تغییر در آثار مورد علاقه خود میپردازند و از آن لذت میبرند.
تعویض خشاب سلاح بعد از شلیک تنها یک گلوله

نمیدانم آیا به صورت آکادمیک و علمی روی این ویژگی گیمرها مطالعه صورت گرفته است یا نه، اما فکر میکنم این ویژگی، بسیار عجیب و غریب و وسواسگونه است! مهم نیست در حال تجربهی یک شوتر جذاب مثل Call of Duty یا Doom هستیم یا اثری سوم شخص مثل The Last of Us یا Gears of War یا Resident Evil، یک اصل بدون تغییر برای ما گیمرها وجود دارد: حتی اگر یک گلوله شلیک کردیم، بلافاصله باید دکمه خشابگذاری یا همان Reload را فشار دهیم و خشاب خود را پر کنیم. این مسئله برای من به شخصه ممکنه است حالتی افراط گونه به خود بگیرد و حتی وقتی سلاحم ۲۰۰ گلوله دارد و فقط یک گلوله شلیک شده است، باید حتما آن را Reload کنم تا خاطرم آسوده و آرام باشد!
بو، شکل و جنس سیدیهای بازی، کنترلر، کنسول و لوازم جانبی

فکر میکنم همهی شما عزیزانی که مشغول خواندن این مقاله هستید، حداقل یک بار، خصوصا هنگام بچگی یا نوجوانی، این مسئله را تجربه کردهاید. وقتی که یک سی دی بازی جدید از فروشگاه تهیه میکردید، در راه رسیدن به خانه مشغول تماشای کاور و خواندن نوشتههای آن (اگر فارسی بود) میشدید و در ادامه نیز هنگام درآوردن سیدی، از بو و جنس آن لذت میبردید و به یک حس رضایت عمیق دست مییافتید. این مسئله برای موارد دیگر، از خود کنسولها گرفته تا کنترلرها و لوازم جانبی آن نیز صدق میکند. رنگ، شکل، بو و حسی که این لوازم در آدم ایجاد میکردند، فوقالعاده خاطرهانگیز و به یاد ماندنی بوده و خواهد بود. هر چند با گذشت زمان، بالارفتن سن و کوچ دنیای گیم به حالت دیجیتالی، این مسئله کم رنگ و کم رنگتر میشود.
صرف دهها ساعت زمان برای Farm کردن، به دست آوردن پول و قویتر شدن

در بازیهای نقشآفرینی و سولزلایک، یکی از لذتبخشترین کارهایی که میتوانید انجام دهید فارم کردن و قویتر شدن است. عموما گیمرهایی که نمیخواهند زمان خیلی زیادی صرف انجام یک بازی ویدیویی کنند، آنچنان خود را درگیر فارم کردن نمیکنند و سعی خواهند کرد با حداقل صرف زمان و تلاش بازی را به اتمام برسانند. اما از طرف دیگر، کسانی که ارتباط عمیقتری با بازیها دارند، سعی میکنند از ثانیه ثانیه تجربهی خود لذت ببرند و یکی از بهترین کارها، صرف زمان برای قویتر شدن است. حتما هنگام تجربهی اثر مورد علاقه خود به دفعات این کار را انجام دادهاید. ماموریت یا نقطهی خاصی برای کسب پول، واحد ارتقا یا موارد مشابه پیدا میکنید و ساعتها در آن منطقه یا آن مأموریت در دنیای بازی غرق میشوید و خود را قدرتمندتر میکنید. معمولا نه تنها پروسه این کار لذتبخش است، بلکه در انتها قدرت بیشتری پیدا میکنید و یا جیبتان پرپولتر میشود.
فکر کردن عمیق، طولانی و افراطی هنگام تصمیمگیریهای مهم

به شخصه چند مورد بسیار خوب در آثاری مثل Dragon Age Inquisition و Detriot Become Human را به خاطر دارم که آن قدر در گرفتن تصمیم مردد بودم که کنترلر را روی زمین گذاشته و سخت مشغول فکر کردن شدم تا بهترین تصمیم ممکن را اتخاذ کنم. حتما شما عزیزان نیز این مسئله را در آثار مختلف تجربه کردهاید. وقتی بازی شما را در یک دوراهی چالشبرانگیز قرار میدهد و باید بار سنگین مسئولیت را به دوش بکشید، مجبور خواهید شد که خوب فکر کنید. حال این تصمیم میتواند بخشیدن یا مجازات یک شخصیت باشد یا تعیین سرنوشت یک امپراتوری. برخی از دوستانم این عادت را دارند که در این مواقع به اینترنت پناه آورده و در سایتهای مختلف در مورد عواقب تصمیمها مطالعه میکنند، اما به شخصه هیچ گاه این کار را نمیپسندم چرا که اعتقاد دارم لذت اصلی در این نهفته است که خود آدم بدون آگاهی از آینده تصمیم بگیرد و با عواقب مثبت و یا منفی احتمالی روبهرو شود.
source