وی افزود: منشأ این بدفهمی رایج، از تلقی غلط واژه «شبکه» آغاز شد؛ در ذهن بسیاری از کاربران، هر چیز مرتبط با «شبکه» الزاماً به اینترنت و فیلترینگ مربوط میشود. نتیجه آن است که هر پروژه زیربنایی در حوزه ارتباطات دیجیتال، خواه با هدف افزایش امنیت باشد یا بهبود عملکرد، ناخودآگاه بهعنوان تهدیدی برای آزادی اطلاعات تعبیر میشود.
لطفی ادامه داد: از سوی دیگر، تجربه برخی فیلترهای اینترنتی در کشورهای بسته باعث شده ذهن عمومی این تصور را شکل دهد که هر نوع بومی سازی شبکهای برابر است با محدودسازی در حالی که کشورهای آزاد نیز به دلایل امنیتی و راهبردی اقدام به بومی سازی زیرساختهای خود کردهاند، بیآنکه سیاست محدودسازی محتوا داشته باشند.
تمایز فنی: چرا شبکه به محتوا ربط ندارد؟
معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در توسعه شبکه ملی اطلاعات گفت: در مدل مفهومیOSI، شبکهها در لایههای مختلفی عمل میکنند. در لایه سوم (Network Layer)، مسائلی مانند مسیر بندی IP، تبادل بین روترها (BGP)، DNS و ساختار IXPs مطرح است، یعنی تصمیمگیری در مورد «چگونه داده جابجا شود و در مقابل، فیلترینگ در لایه هفتم (Application Layer) رخ میدهد، جایی که محتوا بررسی میشود و ممکن است بر اساس فهرست سیاه یا الگوریتمهای DPI، دسترسی به آن مسدود شود.
لطفی افزود: در نتیجه، زیرساختهایی مانند شبکه ملّی اطلاعات که در لایه سوم و چهارم طراحی میشوند، هیچ دخالتی در نوع یا محتوای دادهها ندارند. آنها صرفاً تعیین میکنند که اطلاعات از چه مسیر و با چه کیفیتی جابجا شوند. پس، یکی کردن این دو لایه در ادبیات عمومی، یک مغالطه خطرناک و مانع پیشرفت دیجیتال کشور است.
وی در خصوص اهمیت اقتصاد و امنیت داراییهای دیجیتال گفت: نخست آنکه شبکه ملی اطلاعات میتواند به حفظ میراث فرهنگی دیجیتال کشور کمک کند. ذخیرهسازی اسناد خطی، فیلمهای تاریخی و دادههای فرهنگی در مراکز داده داخلی، مانع از دستکاری، حذف یا از بین رفتن آنها توسط قدرتهای بیرونی میشود. اینکه یک مرجع برای مقایسه اسناد تاریخی با محتوای آینده که غالباً دیپ فِیک یا همان جعل عمیق است، وجود داشته باشد برای تمدن ما حیاتی است.
لطفی افزود: دوم، این شبکه در برابر حملات سایبری و اختلالات جهانی مثل قطع کابلهای دریایی مقاومت ایجاد میکند. حادثه سال ۲۰۲۴ در دریای سرخ که بیش از 70 درصد ترافیک آسیا-اروپا را مختل کرد، نشان داد که تکیه بر ارتباطات خارجی تا چه اندازه آسیبپذیر است.
وی تصریح کرد: سوم، برای محافظت از داراییهای دیجیتال نظیر رمز ارزها و زیرساختهای بلاکچینی، شبکهای بومی و امن لازم است. حملات BGP hijack در سالهای اخیر میلیاردها دلار خسارت به صرافیهای جهانی وارد کرده است؛ استقرار گرههای بلاکچین و خدمات کیفپول در بستر ملی، سطح ایمنی را بهشدت افزایش میدهد.
لطفی ادامه داد: چهارم، همانگونه که در فرمان اجرایی ایالات متحده آمده (مثال)، برای پیادهسازی ساختار «اعتماد صفر» در خدمات دولتی و حساس، نیاز به زیرساخت بومی با کنترل کامل در لایههای پایینتر وجود دارد.
وی در پایان گفت: شبکه ملی اطلاعات، بستر رشد دیجیتال، پایداری ملی و محافظت از فرهنگ و داراییهای راهبردی است؛ نه ابزار کنترل محتوا. آنچه باعث ایجاد سوءبرداشت شده، ادبیات غلط رایج و در هم آمیختن دو مفهوم متفاوت است. تفکیک لایههای زیرساخت و سیاستگذاری محتوا، شرط لازم برای پیشرفت دیجیتال در هر کشور پیشرفتهای است. کشور ما نیز اگر بخواهد در جهان آینده سهمیداشته باشد، باید این تفکیک را شفاف، صریح و علمی به رسمیت بشناسد.
source