06 مرداد 1404 ساعت 11:49
هوش مصنوعی با توانایی شناسایی خودکار کهکشانها و ستارهها، نوید اکتشافات فضایی بیسابقهای را میدهد که میتواند مرزهای دانش ما را جابجا کند. آیا این به معنای پایان کار ستاره شناسان است؟
تصور کنید بخواهید برای هر ستاره، کهکشان یا اختروش بسیار دور در آسمان، نامی مشخص کنید. تاکنون این کار به روشی دقیق اما کند به نام طیفسنجی وابسته بود؛ روشی که با وجود دقت بالا، به هیچوجه توانایی همگام شدن با حجم عظیم دادههای بهدستآمده از نقشهبرداریهای مدرن آسمان را ندارد.
هوش مصنوعی جدید برای شناسایی خودکار کهکشانها و ستارهها
گروهی از پژوهشگران چینی گامی بلند برداشتهاند و مدلی هوش مصنوعی ساختهاند که این وظیفه را با سرعتی بالا و دقتی شگفتانگیز انجام میدهد. این ابزار تاکنون بیش از 27 میلیون جرم کیهانی را در ناحیهای گسترده از آسمان دستهبندی کرده است.
اما موضوع صرفاً کاهش زمان پردازش نیست. این هوش مصنوعی میتواند شیوه مطالعه و درک ما از کیهان را دگرگون سازد و امکان بررسی دادههای کلان و کشف الگوهای پنهان یا اجرام نادری را فراهم کند که پیشتر از چشم پژوهشگران پنهان مانده بودند.
این هوش مصنوعی از شکل ظاهری و طیف نوری استفاده میکند. تیمی به سرپرستی محققان رصدخانه Yunnan به یکی از مسائل دیرینه در اخترشناسی پرداختند. ستارگان و اختروشها در عکسها بسیار مشابهاند و کهکشانها نیز بسته به فاصلهشان، ممکن است به همان اندازه کوچک بهنظر برسند.
تکیه صرف بر ظاهر اجرام (ساختار یا شکل آنها) اغلب باعث بروز خطا میشود. بهرهگیری از الگوهای اپتیکال یا همان توزیع انرژی طیفی (SED) تا حدودی کمک میکند، اما به تنهایی نمیتواند دقت مورد نیاز را برای اجرام کمنور یا بسیار دور تضمین کند.
از همینرو، پژوهشگران یک شبکه عصبی طراحی کردند؛ نوعی از هوش مصنوعی که از دادهها میآموزد. این مدل توانایی تحلیل همزمان دو نوع داده را دارد: ویژگیهای ظاهری (مورفولوژیکی) و ویژگیهای SED (تغییرات روشنایی در طولموجهای مختلف).
این رویکرد دوسویه باعث شد مدل بتواند تمایزهای ظریف میان ستارهها، کهکشانها و اختروشها را بهتر تشخیص دهد. آنها مدل خود را با استفاده از دادههای تأییدشده طیفسنجی از هفدهمین نسخه دادههای نقشهبرداری آسمان اسلون (SDSS) آموزش دادند؛ پایگاهی معتبر که نوع اجرام در آن مشخص است.
سپس، برای آزمایش عملکرد مدل، از تصاویر نقشهبرداری Kilo-Degree (KiDS) استفاده کردند و تمرکز را بر اجرامی با روشنایی بیشتر از r = 23 قدر قرار دادند. این مدل دادههایی به وسعت تقریبی 1,350 درجه مربع از آسمان را پردازش کرد و موفق شد بیش از 27 میلیون جرم را بهدرستی طبقهبندی کند.
به گفته نویسندگان مقاله «این مدل شبکه عصبی مورفولوژیکی (MNN) با بهرهگیری همزمان از اطلاعات ساختاری و SED، طبقهبندی دقیق و کارآمد ستارهها، اختروشها و کهکشانها را در نقشهبرداریهای نوری گسترده امکانپذیر کرده است.»
برای سنجش میزان اعتبار مدل، آن را با پایگاههای داده دیگر نیز آزمایش کردند. زمانی که روی 3.4 میلیون جرم از مأموریت Gaia اعمال شد، مدل توانست 99.7 درصد را بهدرستی بهعنوان ستاره شناسایی کند. در بررسی دادههای نقشهبرداری GAMA نیز، مدل با همان میزان دقت، کهکشانها و اختروشها را طبقهبندی کرد.
علاوه بر این، مدل حتی توانست خطاهای گذشته را اصلاح کند. برخی اجرامی که در فهرستهای پیشین بهعنوان ستاره ثبت شده بودند، در واقع کهکشان بودند و مدل موفق شد آنها را بهدرستی بازطبقهبندی کند. این موضوع نشان میدهد که این ابزار میتواند به بهبود پایگاههای داده اخترشناسی موجود نیز کمک کند.
ابزاری برای نقشهبرداریهای آینده آسمان
با این نقشهبرداریهای پیشرفته هوش مصنوعی که قرار است در سالهای پیشرو میلیاردها جرم را رصد کنند، اخترشناسان به سامانههایی سریع و دقیق برای پردازش این دادهها نیاز دارند. این مدل جایگزین طیفسنجی نیست، اما توان ما را در استفاده از دادههای نوری بهشدت افزایش میدهد.
این ابزار میتواند به کشف انواع نادر ستارگان یا اختروشهای بسیار دور کمک کند، ساختار کهکشانها را ترسیم کند و به درک روند تحول کیهان یاری رساند. البته مدل محدودیتهایی نیز دارد؛ از جمله اینکه دقت آن وابسته به کیفیت دادههای آموزشی است و عملکردش ممکن است هنگام بهکارگیری در نقشهبرداریهایی با ابزار یا مناطق متفاوت از آسمان، تغییر کند.
پژوهشگران اکنون در پی آن هستند که توانایی مدل را برای تشخیص اجرام کمنورتر افزایش دهند و آن را برای نقشهبرداریهای آتی بهینهسازی کنند. بهطور خلاصه، آنها دستیاری هوشمند در اختیار اخترشناسی گذاشتهاند؛ ابزاری که نهتنها سریعتر، بلکه با دقتی بیشتر به کاوش کیهان میپردازد.
source