چگونه از پرفروشترین انیمیشن تاریخ لذت ببریم؟ در ادامه با نقد انیمیشن Ne Zha 2 (نژا ۲) همراه گیمفا باشید تا بگوییم که آیا این پویانمایی ارزش این فروش نجومی را داشته است یا نه.

نِژا و آئو بینگ پس از اصابت صاعقه در قسمت اول، جسم فیزیکی خود را از دست میدهند، اما تایی ژنژن در حال ساختن بدنهای جدیدی برای آنها از عصاره نیلوفر آبی است. ایندرحالیاست که اژدها پادشاه، با تصور مرگ پسرش، ارتش هیولاهای دریایی را به فرماندهی متحد حیلهگرش، گربهای شیطانصفت به نام شِن گونگبائو، به پایگاه چِنتان میفرستد. نتیجه؟ آئو بینگ واقعاً میمیرد. یا بهتر است بگوییم، بدن نیمهساخته او نابود میشود. روح آئو بینگ وارد کالبد نِژا میشود و این دو به همراه تایی ژنژن، سوار بر یک خوک به بهشت مدرسه مفسران میروند تا آئو بینگ با گذراندن سه آزمایش، اکسیر ویژهای دریافت کند که با آن میتوان نیلوفر مقدس را احیا کرد.
بدون شک خیلیها این خلاصه داستان را متوجه نشدید؟ اشکالی ندارد. قرار هم نیست متوجه شوید. مگر اینکه چینی باشید. حالا سعی میکنیم توضیح دهیم. شاید شنیده باشید که انیمیشن چینی «نِژا ۲»، که اینروزها نسخه با کیفیت آن منتشر شده با فروش خیرهکننده ۲.۲ میلیارد دلاری، به پرفروشترین انیمیشن تاریخ تبدیل شده است. هیچ اثر دیزنی یا پیکساری حتی به این رقم نزدیک هم نشده. اما این به چه معناست؟ اولاً اینکه چینیهای زیادی در دنیا وجود دارند. دوماً اینکه صنعت سینمای چین آنقدر پیشرفت کرده که میتواند آثاری خلق کند که از نظر پارامترهای فنی و بصری، همتراز بلاکباسترهای گرانقیمت هالیوودی هستند.

البته همه اینها را از قبل میدانستیم. اما به نظر میرسد کمتر کسی متوجه شده که از این دو واقعیت چه نتیجهای میشود گرفت. نتیجه این است که صنعت سینمای چین عملاً از صنعت سینمای آمریکا پیشی گرفته است. چون برخلاف سینمای آمریکا که به بازارهای خارجی (از جمله چین) وابسته است، مثلاً «گودزیلا و کونگ» سال گذشته در چین تقریباً به اندازه آمریکا (۱۳۲ میلیون دلار در مقابل ۱۹۶ میلیون) فروخت، سینمای چین کاملاً به تماشاگران داخلی متکی است. پس میتواند بدون نگرانی از درک نشدن توسط مخاطب غیرچینی، تمام تمرکز خود را روی سلایق مردم خود بگذارد. و این دقیقاً همان چیزی است که «نِژا ۲» به وضوح نشان میدهد.
البته باید اشاره کرد که این فیلم یک دنباله است و نه فقط یک دنباله، بلکه قسمتی از یک جهان سینمایی است که تا امروز شامل چهار انیمیشن بلند شده. اما اگر فکر میکنید تماشای قسمتهای قبلی کمکی به فهم داستان میکند، سخت در اشتباهید. احتمالاً بیشتر گیجتان میکند. چون چینیها از قبل میدانند نِژا کیست، بقیه شخصیتها چه کسانی هستند و بینشان چه میگذرد. برای آنها این شخصیتها به اندازه نَنِه سرما و عمو نوروز برای ما آشنا هستند.

با این تفاوت که ادبیات چینی بسیار غنیتر (از نظر حجم محتوا) از بسیاری دیگر است. و داستانهایی مثل نِڗا که بر اساس رمان «احضار به مقام خدایی» (منتشرشده در قرن شانزدهم) ساخته شدهاند، بهوضوح پیچیدهتر از هر افسانه غربی هستند. گذشته از این، این شخصیتها و روایتها طی قرنها بارها بازتفسیر و به شکلهای مختلف بازآفرینی شدهاند. پس طبیعی است که سازندگان «نِژا» خود را به زحمت توضیح پیشزمینه نیندازند. برای درک تمام جزئیات، یک غیرچینی باید دورهای کامل درباره اساطیر چینی بگذراند!
به همین دلیل، این انیمیشن بهویژه برای تماشاگران غیرچینی حسی از سردرگمی و حتی دافعه ایجاد میکند، گاهی تا حد سردردهای شدید. اما اگر تحمل کنید و مغزتان را (بهویژه بخشهای مربوط به تحلیل منطقی) خاموش کنید، به مرور همهچیز قابلتحمل میشود. و در ازای پذیرش این نادانستهها، پاداشی به شما تعلق میگیرد: صحنههای اکشن حماسی و نفسگیرِ کونگفویی، همراه با قدرتهای ماورایی. و تا پایان ساعت دوم، حتی ممکن است متوجه شوید کل داستان درباره چیست: اینکه تصویر عمومی همیشه فریبنده است. کسی که خود را مبارز بیخطا میخواند، ممکن است خودش شر باشد. و کسی که در چشم عموم هیولایی پلید به نظر میرسد، شاید قربانی توطئههای ژئوپلیتیک و پروپاگاندا باشد.

اما بیایید از ارقام حیرتآور (و واقعاً جهانی) موفقیت مالی این انیمیشن بگذریم و برای چند لحظه هم که شده، از جلوههای بصری چشمنواز آن چشمپوشی کنیم. در عوض، ببینیم چه چیزهایی ممکن است تماشاگران ما را از «نِژا ۲» فراری دهد.
به نظر من اولین نکته فرم شرق آسیایی این اثر است؛ منظور من استفاده از اسلوموشنهای اغراقشده در صحنههای اکشن، عادت سازندگان به جایگذاری نابجای جوکهای نچسب حتی در اوج صحنههای دراماتیک، حالت بیشازحد انیمهای (یا بهتر بگوییم، «دونگهوا») در تمام جزئیات، و در نهایت تغذیه تماشاگر با پشتهماندازیِ پرشور و کش دادن بیرویه هر چیزی است که امکان کش دادن دارد.

جدای از این، محتوای چینی نیز میتواند یک پاشنه آشیل برای عدم لذت مخاطب جهانی از نژا ۲ باشد. منظور من از محتوای چینی انبوه نامهای ناآشنا از اساطیر چینی است که برای ما بهمراتب ناآشناتر از افسانههای یونانی یا اسکاندیناویایی است. نتیجه؟ سردرگمی در پیرنگ داستان و عدم درک درستی از اینکه چهکسی به چهکسی و چرا مشت میزند، است. همچنین فراموش نکنید که «نِژا ۲» یک دنباله است و اگرچه دیدن قسمت اول اجباری نیست، اما توصیه میشود. همچنین با وجود تمام حماسی بودنش، نژا ۲ ناگهان و در لحظهای نامناسب تمام میشود، انگار کلی از خدایان باقی ماندهاند که باید در فیلمهای بعدی به آنها پرداخت. این پایانِ باز ممکن است تجربه تماشای این اکشن حماسی را مخدوش کند.
اما اگر هیچکدام از این موارد شما را نرنجاند و آماده پرش به دنیای این خطمونتاژ خاص چینی باشید، قطعاً ناامید نخواهید شد. «نِژا ۲» هم برای کودکان جذاب است، هم برای بزرگسالان؛ هم برای طرفداران «خدایان چینی» و هم برای کسانی که به چنین آثاری بیتفاوتاند؛ هم برای دنبالکنندگان فیلمنامه جذاب و هم برای دوستداران درگیریهای فانتزی باکیفیت. و از نظر فنی؟ قسمت دوم نژا یک اثر تکنیکی تمامعیار است.

تا همین دو سال پیش، نمیتوانستیم ادعا کنیم که انیمیشن چینی بهپای دریمورکس و پیکسار میرسد (حتی قسمت اول «نِژا» هم باوجود کیفیت خوبش، اینگونه نبود). اما امروز پارادایم تغییر کرده. حزب کمونیست سرمایهگذاری سنگینی کرده و ارتش انیماتورهای چینی جانکندند تا این اثر زیبا، پرهزینه، پرهیجان، سرگرمکننده و رقابتپذیر، چه در گیشه داخلی و چه خارجی موفق از آب دربیاید. و موفقیت «نِژا ۲» صرفاً نتیجه جمعیت عظیم میهنپرست چینی که از محصولات داخلی حمایت میکنند، نیست.
اینبار بوی کیفیت میآید. این یعنی ما حضور پررنگِ یک اثر درخشان را میبینیم. چهکسی فکر میکرد که دعواهای اشکآور و اکشنهای خیرهکننده خدایان چینی و دوستانشان با قدرتهای فوقبشری، بسیاری از رقبای غربی را تحتالشعاع قرار دهد؟ آنهم تا حدی که اشتیاق برای «نِژا ۳» از برخی بلاکباسترهای هالیوودی بیشتر شود!

«نِژا» و دنباله پرطرفدارش، «نِژا ۲»، بیش از آنکه صرفاً دو انیمیشنِ خوشساخت باشند، بیانیههای سینماییِ یک تمدن کهن هستند که بالاخره ابزار روایتِ قرن بیستویکمی را یافتهاند. اینجا با پدیدهای منحصربهفرد روبهروییم: حماسهای اساطیری که تیزرهای تبلیغاتیِ آن بیشتر شبیه تریلرهای «اودیسه فضایی» است، نبردهای کونگفویی که «ماتریکس» را به یاد میآورند، و شخصیتپردازیهایی که گویی از دلِ یک درام شکسپیری بیرون آمدهاند.
اما همانقدر که این فیلمها از نظر فنی خیرهکننده هستند، از نظر روایی گاه بهشدت ناخوشایند میشوند. مشکل اصلی نه در «چینی بودن»شان، که در عدم توازن میان اصالت فرهنگی و جهانشمولی است. کارگردان با فرض آشنایی کامل تماشاگر با اساطیر چینی، همان اشتباهی را مرتکب میشود که اگر «ارباب حلقهها» بدون مقدمه مستقیماً به نبرد موردور میپرداخت. تفاوت اینجاست که تالکین هرگز انتظار نداشت مخاطب ژاپنی یا مصریاش شخصیتها را بشناسد، اما «نِژا» عمیقاً محلیست و جهانیشدنش تصادفی است.

بااینحال، نمیتوان انکار کرد که این آثار نقطه عطفی در سینمای انیمیشن محسوب میشوند. همانطور که «مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی» ثابت کرد انیمیشنهای غربی میتوانند همزمان پُرفروش، هنری و فلسفی باشند، «نِژا» نشان میدهد سینمای شرق هم قادر است بیکمک هالیوود به چنین موفقیتهایی دست یابد. شاید امروز تماشاگر غربی سردرگم بماند، اما فردایی را تصور کنید که در آن، کودکان لندن و لسآنجلس همانقدر با «آئو بینگ» و «تایی ژنژن» مانوس باشند که امروز با «بتمن» و «کاپیتان آمریکا».
درنهایت، این دو فیلم آغاز یک راهاند، نه پایان آن. آنها ثابت کردهاند که صنعت انیمیشن چین به بلوغ فنی رسیده، اما هنوز باید بیاموزد که چگونه داستانهایش را بدون ازدستدادن اصالت، به دل جهانیان بنشاند. وقتی آن روز فرا برسد، شاید مجبور شویم تاریخ سینمای انیمیشن را به دو بخش تقسیم کنیم: پیش و پس از نِژا.
امتیاز نویسنده: ۶.۵ از ۱۰
source