در دنیای پرشتاب و رقابتی امروز، بقای بلندمدت استارتاپ‌های ایرانی تنها به نوآوری و جذب سرمایه محدود نمی‌شود. یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت سازمان‌ها، به‌ویژه در مقیاس‌های بزرگ‌تر، برنامه‌ریزی جانشینی بنیان‌گذار است. در حالی که شرکت‌های بزرگ جهانی سال‌هاست که برای انتقال قدرت و ایجاد ساختارهای مدیریتی پایدار برنامه‌ریزی می‌کنند، بسیاری از استارتاپ‌های ایرانی همچنان بر محوریت بنیان‌گذار می‌چرخند.

اهمیت جانشینی در مدیریت استارتاپ‌ها

جانشینی در مدیریت استارتاپ‌ها به فرآیند آماده‌سازی و واگذاری تدریجی اختیارات از بنیان‌گذار به مدیران میانی یا جایگزینان حرفه‌ای گفته می‌شود. در غیاب این فرآیند، بسیاری از استارتاپ‌های ایرانی با خروج یا ضعف بنیان‌گذار دچار بحران مدیریتی می‌شوند. این موضوع نه‌تنها ثبات سازمان را تهدید می‌کند، بلکه جذب سرمایه‌گذاری و رشد بلندمدت استارتاپ را نیز به خطر می‌اندازد.

مدل‌های موفق جانشینی در استارتاپ‌های جهانی

Google

لری پیج و سرگئی برین، بنیان‌گذاران گوگل، با سپردن مدیریت به ساندار پیچای، نمونه‌ای موفق از واگذاری قدرت در استارتاپ‌ها را رقم زدند. این اقدام باعث شد گوگل به سازمانی ساختاریافته و پویا در سطح بین‌المللی تبدیل شود.

Airbnb

برایان چسکی و هم‌مؤسسانش با حفظ نقش استراتژیک خود، تیمی حرفه‌ای برای مدیریت روزمره شرکت ایجاد کردند. حضور مدیران ارشد مستقل باعث شد تصمیم‌گیری‌ها سریع‌تر و مبتنی بر تجربه اجرایی باشند.

Canva

ملانی پرکینز با ایجاد ساختاری شفاف و استفاده از متخصصان بین‌المللی، مسیر توسعه پایدار را برای Canva هموار کرد. نقش وی به‌تدریج از مدیر اجرایی به استراتژیست کلان سازمان تغییر یافت.

Stripe و Dropbox

هر دو شرکت با ساخت تیم‌های مدیریت میانی و ورود مدیران اجرایی از خارج، ریسک‌های مربوط به حضور دائمی بنیان‌گذار را کاهش دادند.

وضعیت جانشینی در استارتاپ‌های ایرانی

دیجی‌کالا

اگرچه ساختار سازمانی دیجی‌کالا در سال‌های اخیر حرفه‌ای‌تر شده، اما همچنان برادران محمدی نقش کلیدی در تصمیم‌گیری‌ها دارند و هیچ نشانه‌ای از برنامه جانشینی رسمی دیده نمی‌شود.

کافه بازار / دیوار / بلد

با وجود سرمایه‌گذاری‌های گسترده، ساختار این شرکت‌ها هنوز شخصیت‌محور است و به بنیان‌گذاران متکی باقی مانده‌اند.

زرین‌پال

زرین‌پال تلاش‌هایی برای ایجاد تیم‌های اجرایی انجام داده، اما تصمیم‌گیری‌ها همچنان به بنیان‌گذاران وابسته است.

اسنپ

برخلاف بسیاری از استارتاپ‌های ایرانی، اسنپ از ابتدا با نگاه حرفه‌ای وارد میدان شد. ساختار مدیریتی آن متکی بر مدیران میانی و سیستم‌های تصمیم‌گیری مشخص است.

الوپیک

الوپیک نمونه بارزی از آسیب‌پذیری در غیاب جانشینی است. خروج بنیان‌گذار از کشور و عدم وجود ساختار جایگزین، منجر به تضعیف ناگهانی سازمان شد.

تپسی

مدیریت در تپسی تا حدی مستقل‌تر از بنیان‌گذاران عمل می‌کند، اما همچنان وابستگی‌هایی وجود دارد که در بلندمدت ممکن است چالش‌برانگیز باشد.

دلایل فقدان جانشینی در استارتاپ‌های ایرانی

  • فرهنگ بنیان‌گذارمحور: بنیان‌گذار اغلب معادل برند شناخته می‌شود.

  • کمبود مدیران میانی حرفه‌ای: نبود نیروهای آموزش‌دیده و کارآزموده.

  • ترس از واگذاری اختیارات: برخی بنیان‌گذاران واگذاری قدرت را تهدیدی برای هویت برند می‌دانند.

  • عدم مستندسازی فرآیندها: نبود دستورالعمل‌های اجرایی مدون.

راهکارهای بهبود مدیریت و جانشینی

  1. تدوین برنامه رسمی جانشینی از مراحل اولیه فعالیت استارتاپ.

  2. جذب و آموزش مدیران میانی توانمند.

  3. استفاده از منتورهای کسب‌وکار در فرایند انتقال قدرت.

  4. ساختارمند کردن تصمیم‌گیری‌ها با ابزارهایی مانند OKR و KPI.

  5. تفویض تدریجی اختیارات برای تست آمادگی مدیران جایگزین.

جدول مقایسه‌ای وضعیت جانشینی

استارتاپ حضور بنیان‌گذار ساختار جانشینی وضعیت مدیریتی
Google خیر دارد ساختارمند
Airbnb بله دارد ترکیبی
Canva بله دارد ترکیبی
Stripe بله دارد حرفه‌ای
دیجی‌کالا بله ندارد شخصیت‌محور
کافه بازار بله ندارد سنتی/متمرکز
زرین‌پال بله ضعیف در حال گذار
اسنپ خیر دارد چندلایه
الوپیک خیر ندارد بحرانی
تپسی بله نسبی نیمه‌ساختاریافته

نتیجه‌گیری

بحران جانشینی یکی از چالش‌های حیاتی در مسیر بلوغ سازمانی استارتاپ‌های ایرانی است. برای عبور از این بحران، باید به مدل‌های موفق جهانی توجه کرد و با برنامه‌ریزی هدفمند، ساختار مدیریتی را از وابستگی شخصی خارج ساخت. بدون جانشینی پایدار، برندها در مواجهه با تغییرات ناگهانی دچار فروپاشی می‌شوند. سرمایه‌گذاران، مشاوران و کارآفرینان باید برنامه‌ریزی جانشینی را نه به‌عنوان تهدید، بلکه به‌عنوان یک مزیت رقابتی ببینند.

source

توسط elmikhabari.ir