رئیس شورای سیاستگزاری روزنامه دنیای خودرو در این باره نوشت :

در دهه ۴۰ خورشیدی که سنگ بنای صنعت‌خودرو ایران نهاده شد، ایرانیان خوشحال و شادمان که در آینده کشورشان یکی از قطب‌های این صنعت در جهان خواهد بود؛ زیرا با عنایت به هوش و هنر و ذوق سرشار خدادادی ایرانیان، طراحی و تولید خودروهای ایرانی در بازارهای جهان خوش خواهد درخشید. اما با گذشت حدود یک دهه و با پیروزی انقلاب اسلامی طبق بند «ب» قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران، صنعت خودرو ما نیز که توسط بخش‌خصوصی ایجاد شده بود در اختیار دولت قرار گرفت و در این بازه زمانی بیش از چهار دهه به‌جز چند مورد انگشت‌شمار که مدیران کاربلد و گرد و خاک خورده و با تجربه زمام امور آن را در دست داشتند و به دنبال تحقق هدف‌های متعالی آن بودند، در بقیه موارد مدیران کارنابلد و ضعیف و ناکارآمد باعث درجا زدن و عقب‌ماندگی آن شده‌اند.

این درحالی است که صنعت خودرو جهان با راهبرد مدون و دقیق و با شتاب هرچه بیشتر به‌سوی تعالی و توسعه گام برمی‌داشت؛ به‌گونه‌ای که از تولید انواع خودرو با موتور احتراق‌داخلی به‌ تمام‌الکتریک و حتی به‌خودروهای پرنده رسیدند و با این نوع نوآوری‌های شگفت‌انگیز همچنان مدیر و محور بازارهای جهانی هستند. البته در این زمینه همه گناه‌ها و تقصیرات‌ را نمی‌توان به‌گردن مدیران انداخت؛ زیرا مدیران هم تابع و مجری سیاست‌ها و برنامه‌هایی بودند که از بخش سیاستگزاری صنعتی به‌آن‌ها ابلاغ می‌شد.

اگر با دیده دقیق و بصیرت درباره علل عقب‌ماندگی این صنعت در ایران بیاندیشیم درمی‌یابیم که در بخش سیاستگزاری هنوز هم گام‌های اولیه را برمی‌داریم و این صنعت همچنان فاقد استراتژی و راهبرد مدون و جامع است و حرکت‌ها بر اساس سلیقه این وزیر یا آن وزیر یا مدیر انجام می‌گیرد.

شاید به همین دلیل است که تاکنون هیچ‌یک از هدف‌های توسعه و تعالی در این عرصه محقق نشده است و حتی واحدهای خودروساز ما پس از سال‌ها تلاش نمی‌توانند با صدور بخشی از محصولات نیازهای ارزی خود را تامین کنند؛ چرا؟ چون محصولات آن‌ها بر روی پلت‌فرم خودروهای چند دهه پیش تولید و عرضه می‌شوند و به‌روز نیستند.

در ۲۹ سال پیش گپ‌وگفت کوتاهی با یکی از مسئولان بخش سیاستگزار صنعتی درباره صنعت‌خودرو داشتم که به‌شدت تحت‌تاثیر قرار گرفته و آن را به‌شعر درآوردم که ذکرش در این‌جا خالی از لطف نیست:

دوستی دارم بود صاحب‌مقام

در صـنایع حرف او جـانِ کلام

گفتمش از صنعت خودرو بگو

گفت: توفیقی در این صنعت مجو

گفتمش پیکان که ۳۰ ساله شده

گفت: جدا موجب ناله شـده

گفتمش مونتـاژ پترول یا رنو

گفت: بدتـر از پـراید است و پژو

گفتمش مـزدا و دوو، گفـت لا

چـون که از مونتـاژ می‌بـارد بلا

گفتمش راه علاج و چاره چیست؟

گفت: الا ساخت داخل راه نیست

گفتمش … گفتا که بس کن از صفا

«لیس ‌الانسـان اِلا ما سـعی»

فرجام سخن این‌که: صنعت خودرو ایران با تداوم راه فعلی، راه به جایی نخواهد برد. باید فکر اساسی کرد و آن را به‌مرحله عمل درآورد؛ وگرنه باید این مصرع را خواند و تکرار کرد:

«هرچه آید سال نو گویم دریغ از پارسال!!»

source

توسط elmikhabari.ir