در میان دروازههای عظیم شهرهای باستانی میانرودان، موجوداتی شگفتانگیز ایستادهاند — نیمهانسان، نیمهحیوان، و سراسر راز و معنا. این پیکرههای سنگی عظیم که با چهرهی انسانی، بدن گاو یا شیر و بالهای گشوده ساخته شدهاند، در تاریخ با نام لاماسو (Lamassu) یا گاو بالدار آشوری شناخته میشوند. لاماسوها، نهفقط نماد قدرت، بلکه نگهبانان مقدس تمدنهای باستانی چون آشور، بابل و ایران بودند؛ موجوداتی که میان جهان انسان و خدایان ایستاده و دروازههای شهر را از شر و اهریمن محافظت میکردند.
این پیکرهها امروز در موزههای بزرگ جهان، از لوور تا بریتانیا، هنوز بر جای ایستادهاند؛ با نگاهی که از هزاران سال پیش به سوی ما خیره است — نگاهی که از شکوه، ایمان و جاودانگی سخن میگوید.
خاستگاه و ریشههای تاریخی
منشأ لاماسو به تمدنهای سومر و بابل در حدود ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد بازمیگردد، اما در دوران آشوریان میانه و نو (۹۰۰ تا ۶۰۰ پیش از میلاد) به اوج شکوه خود رسید.
پادشاهان آشوری مانند آشورناصیرپال دوم و سارگون دوم دستور ساخت مجسمههای عظیمی از این موجودات را در ورودی کاخها و شهرهای خود دادند.
هر لاماسو از سنگ آهک یا بازالت تراشیده میشد و گاه ارتفاع آن به ۴ تا ۵ متر میرسید. این مجسمهها معمولاً در دو سوی دروازهها قرار داشتند تا میان دنیای مقدس درون و دنیای بیرون مرز بگذارند.
در کتیبههای آشوری آمده است که لاماسو «روح نگهبان» است؛ او دشمنان را میبیند، بلا را دور میکند و آرامش را برای خانه یا شهر به ارمغان میآورد.
ساختار و ترکیب هنری
لاماسو ترکیبی از چند موجود است:
چهرهی انسان نشانهی خرد، بدن گاو یا شیر نشانهی قدرت، و بالهای عقاب نشانهی فراز و تسلط آسمانی.
این ترکیب، همزمان مادی و روحانی است؛ پلی میان زمین و آسمان.
ویژگی جالب در طراحی لاماسو، نمای پنجپا است. از روبهرو، مجسمه در حالت ایستاده است، اما از پهلو، در حال حرکت به نظر میرسد. این تکنیک هنری خیرهکننده، نشان از هوش بصری و مهارت مجسمهسازان باستان دارد که میخواستند لاماسو را از هر زاویه زنده نشان دهند.
صورتهای آنها با ریشهای مجعد، تاجهای استوانهای و چشمان نافذ تراشیده شدهاند. جزئیات ظریف در موها، پرها و عضلات بدن، گواه هنری پیشرفته است که در خدمت ایمان و اقتدار بود.
معنا و نمادشناسی
لاماسو در باور آشوریان، نماد محافظت و قدرت الهی بود. او دروازهی کاخ را از ارواح پلید و نیروهای تاریکی حفظ میکرد.
در متون مذهبی آشوری، لاماسو در کنار خدایان چون آشور و شاماش ذکر میشود و گاه خود نقشی نیمهخدایی دارد.
چهرهی انسانی او نشان از عقل دارد، بالها نشانهی قدرت خدایان آسمانی، و بدن نیرومند گاو یا شیر، نماد استواری و حراست از زمین.
این ترکیب سهگانه، انعکاس درکی است از جهان که در آن عقل، قدرت و ایمان باید در توازن باشند — همان اصل نظم کیهانی که در فرهنگهای ایرانی و زرتشتی نیز بازتاب دارد.
هنر و معماری آشوری
لاماسوها معمولاً در ورودی کاخها یا تالارهای تشریفاتی قرار میگرفتند، مانند کاخهای نمرود (نیمرود)، دورشاروکین (خرساباد) و نینوا.
روی بدن آنها کتیبههایی به خط میخی حک شده بود که نام پادشاه، نسب او، و نیایش برای خدایان را در بر داشت.
این پیکرهها بخشی از یک برنامهی بزرگتر معماری بودند که قدرت شاه را با نظم آسمانی پیوند میدادند. ورود به کاخ از میان دو لاماسو، در واقع عبور از دنیای انسانی به جهان مقدس سلطنت بود.
انتقال مفهوم به ایران باستان
با گسترش امپراتوری آشور و سپس برآمدن هخامنشیان، نماد لاماسو به فرهنگ ایرانی نیز راه یافت. در کاخهای شوش و تختجمشید، نقشهایی از موجودات ترکیبی با بدن گاو، بال عقاب و چهره انسانی دیده میشود که بیتردید الهامگرفته از سنت آشوری است.
در ایران، این موجودات مفهوم اخلاقیتری یافتند؛ نماد نگهبان نظم اهورایی و هماهنگی میان جهان مادی و مینوی. این تطبیق فرهنگی، نشان میدهد که ایرانیان باستان چگونه عناصر بیگانه را جذب و در چارچوب معنوی خود بازآفرینی میکردند.
کشفهای باستانشناسی و انتقال به غرب
در قرن نوزدهم، کاوشگران اروپایی مانند آستن هنری لایارد و پل بوتا، در ویرانههای نمرود و خورساباد، دهها لاماسو را کشف کردند.
این پیکرههای عظیم به موزههای لوور، بریتانیا و متروپولیتن منتقل شدند و از همان زمان، نماد شکوه تمدن آشور در چشم غربیها شدند.
در زمان انتقال، بسیاری از این مجسمهها بهدلیل وزن زیادشان (گاه بیش از ۳۰ تُن) شکسته یا آسیب دیدند، اما هنوز از شگفتانگیزترین آثار تاریخ هنر جهان بهشمار میروند.
تحلیل فرهنگی و فلسفی
لاماسو، در معنای عمیقتر، تمثیلی از انسان است — موجودی میان زمین و آسمان، میان قدرت حیوانی و خرد روحانی.
او یادآور این حقیقت است که حفاظت از جهان، تنها با توازن میان قدرت و دانایی ممکن است.
در عصر آشوری، لاماسو چهرهای از اقتدار شاه بود؛ در عصر ما، نمادی از میراث فرهنگی مشترک بشر است.
لاماسو در عصر جدید
امروزه، پیکرههای بازسازیشدهی لاماسو در ورودی سازمانهای فرهنگی بینالمللی نصب شدهاند. در سال ۲۰۱۵، پس از تخریب لاماسوهای نینوا بهدست گروه داعش، هنرمندان در لندن و نیویورک مجسمههایی از نمک و رزین ساختند تا یادآور جاودانگی فرهنگ در برابر خشونت باشند.
در ایران نیز، نماد گاو بالدار در طراحیهای معماری مدرن و آثار هنری معاصر به کار میرود — پیوندی میان گذشته و حال، میان اسطوره و انسان امروز.
نتیجهگیری
گاو بالدار یا لاماسو، تنها یک مجسمه نیست؛ روح زندهی تمدنی است که میان خرافه و عقل، زمین و آسمان، مرز نمیگذاشت.
در چشمان آرام و چهرهی استوار او، تمام فلسفهی شرق باستان نهفته است:
قدرت، در خدمت خرد.
هنر، در خدمت ایمان.
لاماسو، نگهبان خاموش تاریخ، هنوز ایستاده است — در برابر زمان، و در کنار ما.
source