بهترین بازیهای سال ۲۰۲۵ از نگاه ویجیاتو
سال ۲۰۲۵ آخرین روزهای خود را سپری میکند و نوبت به انتخاب بهترینهای امسال از نگاه ویجیاتو رسیده است. امسال هم ۳۰ بازی برتر از عناوین مستقل و ایندی گرفته، تا بازیهای بلاکباستر و بزرگ لیست ما را شکل دادهاند. در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.

Cronos: The New Dawn
استودیو Bloober Team پس از موفقیتی که با Silent Hill 2 کسب کرد، با ساخت Cronos: The New Dawn بهدنبال تثبیت جایگاه خود بهعنوان یکی از سازندگان درجه یک سبک ترسناک بود. با اینکه Cronos: The New Dawn تجربهای مشابه کلاسیکهای ژانر خود ارائه میدهد و لزوما قدم بزرگی برای پیشرفت این سبک برنمیدارد، اما نمیتوان انکار کرد که همچنان با یک بازی بسیار خوشساخت مواجهیم که با اتمسفر رعبآور و گان پلی درگیرکننده خود، یک تجربه بهیادماندنی برای علاقهمندان این ژانر فراهم میکند. اگر Bloober Team همین مسیر را ادامه دهد، آینده بسیار درخشانی در انتظارش است و Cronos: The New Dawn یک ایستگاه خوب در این مسیر است.
The Alters
استودیو 11bit که با Frostpunk و This War of Mine شناخته میشود، با The Alters سراغ سوژه جالبی رفت: چه میشد اگر شما مجبور میشدید با نسخههای دیگری از خودتان در یک ایستگاه فضایی زندگی کنید؟ The Alters بهعنوان ترکیبی از ژانرهای پایگاهسازی، مدیریت منابع و داستانهای چندشاخه، تجربهای منحصر بفرد به شما ارائه میدهد و با داستان جالب خود شما را به فکر فرو میبرد. درست است که این بازی شاید در هیچ کدام از مکانیکهایش در حد بهترینهای آن سبک ظاهر نشود، اما تمام بخشهای بازی بهگونهای همدیگر را تکمیل میکنند که مجموعشان کنار یکدیگر عملکرد بهتری نسبت به هر بخش بهصورت مجزا دارد.


The Outer Worlds 2
استودیو ابسیدین ۲۰۲۵ را در حالی به پایان رساند که با انتشار دو بازی کامل و یک بازی در فاز دسترسی زودهنگام، شاید پرکارترین استودیو سال بوده باشد. The Outer Worlds 2 احتمالا بهترین ساخته آنها در این سال باشد. نسخه دوم اوتر ورلدز تمام مکانیکها و ویژگیهای نسخه اول را به بلوغ رسانده و مقیاسی بزرگتر دارد تا در نهایت به یک بازی بسیار پختهتر و کاملتر نسبت به برادر بزرگش تبدیل شود. شکی در این نیست که The Outer Worlds 2 در این سال طوفانی نمیتواند حیرتانگیزترین بازی نقشآفرینی سال لقب بگیرد، اما باز هم نمیتوان انکار کرد که جدیدترین ساخته ابسیدین برای طرفداران ژانر RPG یک تجربه واقعا خوشساخت و دوستداشتنی است.
BALL x PIT
داشتن جسارت برای ترکیب سبکهای مختلف چیز جدیدیست که در ویدیوگیم شاهدش هستیم. خوشبختانه در این سمت تیمهای مستقل با صرف نظر از سختگیریهای موجود برای تیمهای بزرگتر میتوانند چنین تجربیاتی را برای ما به ارمغان بیاورند. Ball x Pit نمونه واضح یکی از این ترکیبهاست؛ شما با روندی روگلایک مانند و در چهارچوب بازیهای Brick-Breaking سراغ مواجهه با موجهای متعددی از دشمنان میروید. آنچه در هر راند بازی کردن به دست میآورید برای ساختن بیس و ارتقاء قابلیتهایتان هزینه میشود. نتیجه؟ یک تجربه شدیدا اعتیادآور و جذاب که برای ساعتها میتواند شما را سرگرم کند.


Elden Ring Nightreign
الدن رینگ نایترین یکی از کابوسهای امسال ما بود. از مشکلات اتصال به سرورهای بازی گرفته تا مشکلاتی که به مرور زمان با پچ فیکس و آپدیتهای متعدد، تا حد زیادی حل شدند. بازی مدام بهروزرسانیهای جدید میگیرد و شاید در هسته اصلی تحریریه ما آنقدر طرفدار نداشت، اما رای بالایی که سولزپلیرهای تیم به این بازی اعطا کردند، باعث شد تا این جایگاه را به دست بیاورد و در لیست بهترینهای سال ویجیاتو قرار بگیرد. الدن رینگ نایترین ابدا به آن شکوه و تاثیرگذاری بازی اصلی نمیرسد ولی یک پل درست و حسابی بین شاهکار قبلی فرام سافتور و -احتمالا- شاهکار بعدی فرام سافتور است.
Ninja Gaiden 4
سال ۲۰۲۵ برای طرفداران بازیهای نینجایی به بهترین شکل ممکن گذشت، علیالخصوص با بازگشت سری نینجا گایدن. بعد از عملکرد ناامیدکننده قسمت سوم، ترکیب تیم نینجا در حالت خوب خود با استودیوی پلتینیوم گیمز که استاد ساخت آثار اکشن است، اثری را تحویل دادند که شاهکار سبک نیست، اما آن قدر کارش را خوب انجام میدهد که احیاکننده این فرنچایز قدیمی باشد. همزمانی تقریبی انتشار بازی با مرگ «تومونوبو ایتاگاکی» هم موقعیت دراماتیکی را برای طرفداران این سری رقم زد که در عین حال شاهد بازگشت اثر مورد علاقه خود و همچنین مرگ خالق نسخههای سهبعدی و مدرن آن بودند. نینجا گایدن ۴ اما در نهایت همانچیزی است که باید باشد؛ یک اکشن هک اند اسلش سریع، دیوانهوار، بسیار خشن و همراه با المانهای جدیدی که کمک میکند این فرنچایز رو به جلو برود.


DOOM: The Dark Ages
شاید DOOM جدید همان اثری بود که خیلی از هوادارهای مجموعه مدرن را ناامید کرد، اما برای ما اینطور نبود (حداقل در بخشی از تحریریه!)
برای توصیف Dark Ages باید گفت که این اثر ساخته نشده تا آن را کنار عناوینی مثل Doom 2016 یا Doom Eternal قرار بدهید؛ این اثر بخشی از سهگانهای است که متفاوتترین رویکرد را هم در آن در پیش میگیرد. اکشن ناب، سریع و بدون توقفی که حالا با اضافه شدن یک سپر و تم قرون وسطایی، بیش از همیشه با هویت آرنا شوتری دووم در تضاد و در عین حال در هارمونی است. بازی بینقص نیست، اما نمیتوان آن را جزو بهترین اکشنهای چند سال اخیر قرار نداد. DOOM: The Dark Ages قطعا یکی از بهترین بازیهایی بود که ما امسال بازی کردیم.
Sword of the Sea
بازی Sword of the Sea لحظاتی را خلق میکند که در هیچ مدیوم هنری دیگری نمیتوانید مانند آن را پیدا کنید. تعامل بازیکن با دنیای بازی و ساخت لحظات خارقالعاده همراه با موسیقی شنیدنی آستین وینتوری و کارگردانی هنری بینظیر، از آن دست ترکیبهای ارزشمندی است که استودیوی Giant Squid به بهترین شکل ممکن آن را به ارمغان آورده که بیش از هر چیزی، ارزشمندی بازیهای ویدیویی را نشان میدهد. اگرچه که شاید داستان بازی به اندازه بازیهای پیشین، پیام تکاندهندهای نداشته باشد، اما در کل، بازی در طول مدت کوتاهی که از شما وقت میگیرد، لحظات بهیادماندنیای را ارائه میدهد که احتمالا تا مدتها به آن فکر خواهید کرد.


The Rogue Prince of Persia
نسخه Lost Crown عنوان بازی سال ۲۰۲۴ را از ما دریافت کرد و مشخص است که علاقه ما به شاهزاده پارسی در این تصمیم بیتاثیر نبوده است. با این وجود، قطار پرنس آو پرشیا در سال ۲۰۲۵ هم توقف نداشت. ما بازی را از روز اول ارلی اکسس در سال گذشته تجربه کردیم اما آنطور که باید و شاید تا زمان خروج بازی از ارلی اکسس در تابستان ۲۰۲۵ به این اثر جمع و جور نپرداختیم. اثری که سازندگان کمکی بازی دد سلز ساختهاند تا نشان بدهند شاهزاده پارسی در قامت یک اثر روگلایک چقدر از آن چیزی که فکر میکردیم بیشتر حال میدهد! خلاصه که اگر دستتان به هر کنسول دستی، پیسی یا حتی پلیاستیشن میرسد، The Rogue Prince of Persia را حداقل باید چند ساعتی بازی کنید.
Battlefield 6
داستان پرفروشترین شوتر امسال شنیدنیست. بتلفیلد پس از سالها برگشت تا تاج رقابت برای تبدیل شدن به بهترین شوتر سال را روی سر بگذارد. ضعف کالاف دیوتی به این روند کمک نکرد، Battlefield 6 استحقاق این موفقیت را داشت. بالاخره شکایات کاربران از کم و کاستیهای عناوین قبلی شنیده شد و فرنچایزی که فرصتی برای تکرار اشتباهات گذشته را نداشت یک عملکرد جذاب از خود نمایش داد. گرچه دوران موفقیت سبک بتل رویال به اتمام رسیده، اما تمرکز روی یک بتل رویال رایگان و معرفی Redsec برای رسیدن به انتظارات EA ضروری بود. حالا بتلفیلد تبدیل به تجربهای شده که دوستداران سبک شوتر اول شخص سالها منتظرش بودند. پایبندی به ویژگیهای شناخته شده بتلفیلد، تمرکز روی یک تجربه چند نفره لذتبخش و دوری از بزرگنماییهای مارکتینگی کاری کرد تا Battlefield 6 یکی از بهترین بازیهای سال ۲۰۲۵ باشد.


Escape from Duckov
بازی کوچکی که امسال یک اتفاق بزرگ را رقم زد. ساختهی جدید استودیوی چینی Bilibili بیشتر در اسم خودش یک اوماژ به Escape From Tarkov دارد اما چندان شباهتی به تارکوو در آن نخواهید دید. فرمول تکنفرهی بازی که ای کاش در نسخهی بعدی، قابلیت کو آپ هم به آن اضافه شود، فوقالعاده سرگرمکننده، اعتیادآمیز و عمیق است. از این بازی ۱۵ دلاری میتوانید انتظار بیش از ۵۰ ساعت گیمپلی غیرتکراری و پراسترس و حساس داشته باشید و با وجود اینکه به ظاهرش نمیآید، در تعریف ژانری که این روزها بسیار پرمخاطب شده نقشی هر چند کوچک ایفا میکند به خصوص در فضای شوترهای اکسترکشن تکنفره. اگر از UI ضعیف بازی گذر کرده و بیس بیلدینگ معمولی آن را تحمل کنید، مابقی بازی محتوای خالص است.
Shinobi: Art of Vengeance
اگر از گیمرهای قدیمی باشید، سال ۲۰۲۵ برایتان دست کمی از معجزه ندارد؛ زیرا میان این همه عناوین رنگارنگ، زنده شدن فرنچایزهای قدیمی مانند نینجا گایدن و شینوبی خبر بسیار خوبی است. رویکرد جدید سگا برای احیای آثار قدیمی خود را باید به فال نیک گرفت؛ اتفاقی که چند سال قبل با Wonder Boy شروع شد و تا به الان هم ادامه دارد. Shinobi: Art of Vengeance شاید به گذشتههای این مجموعه چندان وفادار نمانده و بیش از هر چیز به یک هک اند اسلش سریع بدل شده باشد، اما باز هم یک محصول درجه یک است که میتواند با مودهای مختلف خود، مخاطب را ساعتها سرگرم کند. گرافیک بسیار خوب به همراه گیمپلی سریع و روان، نسخه جدید شینوبی را به یکی از بهترینهای این فرنچایز قدیمی بدل کرده است.


The First Berserker: Khazan
در طول سالهای گذشته، استودیوهای زیادی بودند که تلاش داشتند از محبوبیت زیر ژانر سولزلایک بیشترین بهره را ببرند اما راه به جایی نبردند. چیزی که بازی The First Berserker: Khazan را از دیگر بازیهای مشابه متمایز میکند، مبارزات ارضا کننده آن است. لذت دفع ضربات و حملههای سریع کازان در بین سولزلایکهای امروزی خاص و ارزشمند است. از طرفی این بازی با ارائه یک تجربه نسبتا خطی و تمرکز بالا روی داستانگویی سینمایی، تلاش میکند تا تجربهای همهپسند باشد. کازان از آن بازیهایی است که شاید کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد اما توانسته در حد و اندازه جایگاه خودش، خوب و موثر ظاهر شود و چهبسا قدم بزرگی برای طراحی مبارزات در دنیای بازیهای ویدیویی برداشته باشد.
Tainted Grail: The Fall of Avalon
امسال کم سورپرایز به همراه نداشت و Tainted Grail: The Fall of Avalon یکی از آن سورپرایزهای بسیار غیرمنتظره بود. بازی مستقلی که سعی در شبیهسازی عمق نقشآفرینی بتسدایی را داشت و تا حد زیادی هم در برآورده کردن انتظاری که با شروع بازی برایتان ایجاد میشود موفق بود. به هیچ عنوان نمیشود گفت Tainted Grail: Fall of Avalon جای خالی The Elder Scrolls VI را پر میکند اما با داستانی شنیدنی و محیطی که کاوش در آن لذتبخش است، سفری پرعمق به آوالون دارید و با شاه آرتور ارتباطی بسیار نزدیک برقرار میکنید تا افسانهی اکسکالیبر را در قالب ویدیوگیم تجربه کنید.


Lies of P: Overture
Lies of P: Overture میتوانست به راحتی یک نسخه جدا و مستقل باشد اما سازندگان، آن را در قالب محتوای اضافه شونده به بازی اصلی در نظر گرفتند. حالا به کمک اورچر میتوان گذشته شهر کرات و روزهای پایانی فروپاشی این شهر زیبا را به چشم دید. یکی از نکاتی که در هنگام تجربه بازی اصلی همواره به صورت علامت سوال باقی میماند، شخصیت استاکر افسانهای بود که تقریبا اطلاعات مفیدی از او ارائه نمیشد اما حالا و با عرضه اورچر مشخص میشود که او کیست و چه نقشی در پیشینه داستان بازی ایفا میکند. استودیوی Neowiz باز دیگر نشان داد که تا چه اندازه به مدیوم بازیهای ویدیویی تسلط دارد و چقدر خوب داستان تعریف میکند. در کنار این موارد، نباید از موسیقیهای استثنایی این عنوان هم عبور کرد که متاسفانه در فصل جوایز نادیده گرفته شدند.
Monster Hunter Wilds
بازی Monster Hunter Wilds حاصل تلاش کپکام برای تکرار موفقیتهای دو نسخه پیشین این سری به ویژه Worlds است. با اضافه شدن سیستم کانتر به اکثر کلاسهای بازی، این بار شاهد گیمپلی سریعتر و هیجانانگیزتری هستیم. میتوان گفت وایلدز یک قدم مثبت در جهت تکامل این سری قدیمی و پرطرفدار است. جهان بازی بازتر و پر جزئیاتتر از گذشته شده و همچنان با یکی از بهترین سیستمهای مبارزه دنیای بازی طرف هستیم. شاید اگر مشکلات فاحش پرفورمنس و بهینهسازی دامنگیر این بازی نبودند میتوانستیم رتبه بالاتری برای Wilds در نظر بگیریم. با این حال این نسخه بهترین نقطه شروع برای کسانی است که تا به حال فرصت تجربه بازیهای این سری را نداشتهاند.


Ghost of Yotei
همان طور که Ghost of Tsushima اثری ماندگار و قابل احترام از استودیوی ساکرپانچ تلقی میشد، نسخه جدید سری گوست هم چنین تجربهای را برای مخاطب به جا میگذارد. مبارزات بهبودیافته، قصهای شخصیتر و البته با احترامهای ویژه به فرهنگ ژاپن دوره ادو. بازی Ghost of Yotei قصهای از جنس انتقام است که در بسیاری جهات نسبت به بازی اول پیشرفتهای فنی و مکانیکی داشته که به یک لوپ گیمپلی جذابتر کمک میکند و قطعا در لیست برترینهای امسال ما قرار میگیرد.
Silent Hill f
جدیدترین بازی سایلنت هیل که پس از ریمیک قسمت دوم منتشر شد، رویکردی متفاوت را نسبت به بازیهای قدیمیتر این مجموعه در پیش گرفت؛ بازگشت به ترس ژاپنی! بازی Silent Hill f ترسی را منتقل میکند که مشابه آن را کمتر در میان بازیهای امروزی میبینیم. عنوانی متفاوت و البته درخور نام سایلنت هیل که بازگشت موفقیتآمیزی را برای این مجموعه قدیمی و کلاسیک رقم میزد. سایلنت هیل اف قطعا یکی از بهیادماندنیها و تاثیرگذارهای امسال است.


Absolum
اگر چند سال پیش میپرسیدید آیا امکان دارد دو سبک روگلایت و اکشن Beat ‘em up جواب دهد، اکثر افراد پاسخ منفی میدادند، اما بازی Absolum امسال خلاف این قضیه را با قدرت ثابت کرد. ترکیب دو استودیوی Guard Crush Games با سابقه کار روی Streets of Rage 4 و استودیوی انیمیشنسازی Supamonks منجر به خلق نتیجهای شد که از هر لحاظ عملکرد درخشانی دارد. گیمپلی در هر دو بخشاش جذاب و عمیق از آب درآمده و تمایز عالی میان چهار مبارز موجود، وسوسهتان میکند بارها بینشان جابهجا شوید. بازی ۲۰ ساعت تجربه پرانرژی و اعتیادآور تحویلتان میدهد و چشم و گوشتان را با گرافیک هنری زیبا و پرجزئیات و موسیقی باکیفیت که حاصل کار امثال میک گوردون، گرث کوکر و یوکا کیتامورا است نوازش میدهد. بازی Absolum با شایستگی کامل، لیاقت قرار گرفتن در فهرست بهترین آثار مستقل سال ۲۰۲۵ را دارد و تلاشاش در ترکیب دو سبک متفاوت، دستاوری چشمگیر است.
Dispatch
بازگشتِ امیدوارکننده برای ژانری که تا چند سال پیش بهنظر میرسید کمرنگ شده باشد: تجربه موفق Dispatch نشان داد که «بازیهای داستانمحور با بودجه متوسط» هنوز میتوانند تأثیرگذار باشند — نه با اکشن یا گرافیک عجیب، بلکه با روایت دقیق، شخصیتسازی و انتخابهای معنادار. مدل انتشار اپیزودیک در ترکیب با روایت قوی، تجربه قابلهضمی برای بازیکن مدرن درست کرد. الگویی که شاید سایر استودیوهای مستقل و داستانمحور را ترغیب کند امتحانش کنند. Dispatch با فروش فوقالعاده و جذب بازیکن زیاد در مدتی کوتاه، اثبات کرد این فرمول هنوز جواب میدهد.

این لیست با رایگیری تحریریه ویجیاتو و جمعی از تولیدکنندههای محتوا و ژورنالیستهای بازی ایران تهیه شده است. لیست دوستانی که امسال ویجیاتو را در انتخاب بهترین بازیهای سال ۲۰۲۵ همراهی کردند:
امید صدیق ایمانی (Omid Lennon)
امیر گلخانی (Golkhan Junior)
هاشم حبیبیان (Heisenberg Official)
صادق تواضعی (Kootlass)
آیدا والراون (Aida Valraven)
امیرحسین دهنوی (پیکسل آرتس)
دانیال دهقانی (پیکسل آرتس)
طه رسولی (Taha Game Academy)
source