در سال ۲۰۲۵، بسیاری از فیلم های ناامیدکننده اکران شدند که با وجود انتظارات بالا، نتوانستند نظر مثبت تماشاگران را به دست آورند. این مقاله ۱۰ اثر سینمایی را بررسی میکند.
صنعت سینما در سال ۲۰۲۵، با وجود موفقیتهای چشمگیر، شاهد آثار ضعیف و ناامیدکنندهای نیز بود. اغلب این فیلمها پتانسیل بالایی داشتند، اما به دلایل مختلف به بدترین فیلم های ۲۰۲۵ تبدیل شدند. درک این ناامیدی از آنجا ناشی میشود که انتظارات بالایی برای این آثار وجود داشت.
چرا برخی فیلمها ناامیدکننده میشوند؟
ناامیدی از یک فیلم معمولاً ناشی از انتظارات بالایی است که مخاطب پیش از تماشای آن دارد. گاهی یک کارگردان مشهور، بازیگران محبوب، یا یک تریلر جذاب باعث میشوند تا تماشاگران امید زیادی به موفقیت یک اثر داشته باشند. اما وقتی فیلم نهایی نتواند به این انتظارات پاسخ دهد، احساس ناامیدی شدیدتر از تماشای یک فیلم بد بدون هیچ پیشزمینهای خواهد بود. این اتفاق بهویژه برای فیلم های ناامیدکننده ۲۰۲۵ مشهود بود.
۱۰ فیلم ناامیدکننده در سال ۲۰۲۵ که طرفداران را راضی نکردند
در ادامه به ۱۰ فیلم جدیدی میپردازیم که در سال ۲۰۲۵ نتوانستند به انتظارات پاسخ دهند و به فهرست آثار ناامیدکننده راه یافتند:
A Big Bold Beautiful Journey
جدیدترین اثر کارگردان کوگونادا، با بازی کالین فارل و مارگو رابی، فیلمی انتزاعی و بیتمرکز در ژانر فانتزی عاشقانه است. با وجود تریلر جذاب و حضور بازیگران توانمند، فیلم نتوانست تأثیر عاطفی عمیقی بر مخاطب بگذارد و پتانسیل بالای خود را هدر داد.
M3GAN 2.0
پس از موفقیت غیرمنتظره قسمت اول مگان در ژانر ترسناک، این دنباله تمامی نقاط قوت فیلم اصلی را نادیده گرفت. مگان 2.0 ریشههای ترسناک خود را کنار گذاشت و به اثری اکشن و گاه مضحک تبدیل شد که هویت درخشان نسخه قبلی را از دست داده بود.
Anemone
بازگشت دانیل دی-لوئیس، یکی از بزرگترین بازیگران تاریخ، پس از هشت سال بازنشستگی با فیلم آنهمون با هیجان زیادی همراه بود. هرچند دی-لوئیس اجرایی قدرتمند ارائه داد، اما فیلم به جز این عملکرد، نقاط قوت دیگری نداشت و با نمادگراییهای مبهم و بصریات انتزاعی، نتوانست پتانسیل خود را محقق کند.
Captain America: Brave New World
دنیای سینمایی مارول (MCU) از دوران اوج خود فاصله گرفته و فیلم کاپیتان آمریکا: دنیای جدید شجاع نیز یکی از ضعیفترین آثار این مجموعه بود. فیلم نه تنها در حد و اندازه نسخههای قبلی کاپیتان آمریکا نبود، بلکه اثری رقیقشده و فاقد کشش داستانی و اکشن به نظر میرسید.
I Know What You Did Last Summer
این بازسازی از فیلم ترسناک کلاسیک دههی ۹۰، مانند بسیاری از بازسازیهای مدرن، نتوانست جذابیت و گیرایی نسخه اصلی را تکرار کند. شخصیتهای جدید سطحی و فرمولیک بودند، در حالی که شخصیتهای کلاسیک از نسخه اصلی خود فاصله گرفته و این بازسازی را به اثری ناامیدکننده تبدیل کردند.
Tron: Ares
در حالی که دو فیلم قبلی ترون به دلیل جلوههای بصری و دنیای علمی-تخیلی نوآورانهشان طرفداران وفاداری پیدا کردند، ترون: آرس اثری کلیشهای و فاقد نوآوری در مورد هوش مصنوعی بود. حتی حضور جرد لتو نیز نتوانست این فیلم را از تبدیل شدن به تجربهای فراموششدنی نجات دهد.
After the Hunt
لوکا گوادانینو، کارگردان مطرح فیلمهایی چون مرا با نامت صدا کن، با پس از شکار یک گام اشتباه برداشت. با وجود بازیگران بااستعدادی چون اندرو گارفیلد و جولیا رابرتس، فیلمنامه ضعیف نتوانست عمق لازم را به داستان ببخشد و دیالوگهای آکادمیک و فلسفی به سرعت یکنواخت شدند.
Wolf Man
پس از موفقیت مرد نامرئی، انتظار میرفت که لی ونل با مرد گرگنما نیز اثری ترسناک و نوآورانه ارائه دهد. اما این فیلم با وجود تریلر امیدوارکننده، به اثری متوسط و پایینتر از حد انتظار تبدیل شد. داستان آن تکراری بود و فاقد عمق، تنش و لحظات ترسناک مؤثر بود.
Hurry Up Tomorrow
اسپید آپ فردا ادامه روند ناامیدکنندهی ورود موزیسینهای مشهور به دنیای سینما بود. این فیلم نتوانست از استعداد موسیقیایی د ویکند استفاده کند و عملکرد وی به عنوان فیلمنامهنویس و بازیگر بسیار ضعیف بود. تلاشهای او برای ایفای نقشهای جدی و خودبازتابگرانه، فیلم را به یکی از فیلم های ضعیف ۲۰۲۵ تبدیل کرد.
Him
با وجود تبلیغات گسترده و حضور جوردن پیل به عنوان تهیهکننده، فیلم او به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. تریلرها نوید یک فیلم جذاب درباره ذهنیتهای رقابتی در فوتبال را میدادند، اما فیلم نهایی به اثری با داستانی سطحی و کلیشهای تبدیل شد که پتانسیل خود را هدر داد.
source