سال ۲۰۲۵ سال بسیار خوبی برای طرفداران ژانر وحشت بود؛ از بازگشت قدرتمند Silent Hill گرفته تا متولد شدن آیپیهای جدید و ادامه روند قدرتمند عناوین مستقل، همگی باعث شدند امسال شاهد آثار متنوع و جذابی در این ژانر باشیم. بازیهایی که در ادامه قرار است از آنها نام ببریم، بر اساس معیارهای مختلفی در این لیست قرار میگیرند؛ برخی ایدههای بسیار خاص و ارائهی جذابی داشتند، برخی دیگر رویکرد هنری درگیرکنندهای را دنبال میکردند و برخی نیز ارائه دهندهی تجربههای وحشت بقای باکیفیت بودهاند.
۹. Heartworm

Heartworm یک تجربهی وحشت بقای کلاسیک عالی بود که پس از پروسه ساخت طولانی سرانجام عرضه شد. این بازی سعی دارد رویکردی تلفیقی میان عناوین کلاسیک Resident Evil و Silent Hill را پیش بگیرد و از همین رو، تا حدی به تجربهای هیبریدی تبدیل میشود؛ یک روایت مرموز در کنار پازلهای سرگرمکننده و ابعاد بقای اصولی، همگی Heartworm را به یک تجربهی بسیار لذتبخش برای مخاطبان کلاسیک ژانر تبدیل میکنند.
همچنین این تجربه به عنوان یک بازی مستقل، خصوصیات جذاب و کارآمدی همچون امکان جابهجایی بین دوربین ثابت و روی شانه را در خود جای داده که باعث میشد برای طیف گستردهتری از مخاطبان در دسترس باشد. فضاسازی جذاب دهه نودی بازی در کنار موسیقی بسیار خوب آن نیز ترکیبی تاثیرگذار و مکملی عالی برای ابعاد دیگر این تجربه محسوب میشوند. در حالی که Heartworm لزوما قدم بزرگی در راستای ایجاد تمایز با دیگر آثار وحشت برنمیدارد، اما یک تجربهی کلاسیک تحسینبرانگیز از ژانر محسوب میشود که برای طرفداران هاردکور بسیار جذاب خواهد بود.
۸. Bye Sweet Carole

Bye Sweet Carole از آن دست آثار ژانر وحشت است که به ندرت دیده ساخته میشوند. عناوین Clock Tower از آن دست آثاری بودند که همیشه مخاطبان خاصی داشتند و به همان نسبت تجربههای متمایز و خاصی از ژانر وحشت ارائه میدادند. Bye Sweet Carole با وجود پیروی از الگوی این عناوین، دست خودش را باز گذاشته و تحولاتی را در فرمول آنها به وجود میآورد. با این وجود، بازی همچنان تجربهی بسیار خاصی به شمار میآید که تنوع بسیار خوبی به عناوین سبک وحشت در سال جاری بخشیده است.
البته این مسئله لزوما بر بینقص بودن بازی دلالت ندارد اما همچنان خصوصیات برجستهی این اثر از جمله فضاسازی و رویکرد هنریاش به آسانی آن را به یکی از عناوین خاص ژانر در سال ۲۰۲۵ تبدیل میکند.
۷. Dead Take

در راستای صحبت از عناوین خاص، Dead Take نیز یکی دیگر از بازیهای ترسناک سال ۲۰۲۵ به شمار میآید که پیچش بسیار جالبی بر سازوکار عناوین Walking Sim اعمال میکند. این بازی شما را در نقش بازیگری به نام Chase Lowry قرار میدهد که پس از ناپدید شدن دوستش، Vinny Monroe، پا به عمارت لوکس و مدرن یکی از کارگردانان نامدار هالیوود میگذارد. صرفا نگاه کردن به ایده کلی بازی نیز به خوبی نشان میدهد که سازندگان سعی داشتند جنس متفاوتی از فضاسازی را برای یک اثر Walking Sim در این ژانر امتحان کنند.
نحوه ارائهی بازی نیز به خوبی این رویکرد خاص بازی را پرورش داده و یک تجربهی وحشتناک و نابسامان سینماتیک را ارائه میدهد که بسیار به یادماندنی خواهد بود. Dead Take همچنین بخشی از تاثیرگذاری خود را مدیون عملکرد بسیار خوب بازیگران و صداپیشگان از جمله Neil Newbon، Laura Bailey و Ben Starr است. گشتوگذار در عمارتی لوکس اما خوفناک، حل کردن پازلها و مخصوصا المان تدوین کردن تکه فیلمهای مختلف به منظور پیشبرد داستان، همگی روندی دلهرهآور و رمزآلود را بهوجود میآوردند. اینها خصوصیاتی هستند که در نهایت موجب میشوند Dead Take یکی از برترین آثار ترسناک ۲۰۲۵ باشد.
۶. Dying Light: The Beast

نسخهی ابتدایی Dying Light اثر ترسناک بسیار خوبی بود؛ از فضاسازی سنگین و دلهرهآور آن گرفته تا استفاده هوشمندانه از چرخهی شبانه روز همگی باعث میشدند تجربهی آن اثر به زیر پوست پلیر نفوذ کند. متاسفانه بخش عمدهای از این خصوصیات هویتی در نسخهی دوم حذف شده و جای خود را به کلیشههای معمولی بازیهای زامبیمحور داده بودند.
Dying Light: The Beast اما نه تنها یک غافلگیری برای طرفداران فرنچایز بود، بلکه سعی داشت دقیقا همان خصوصیات هویتی نسخهی ابتدایی را بازگرداند و به شکلی متفاوت ارائه دهد. در حالی که لزوما بازی در این زمینه بینقص عمل نمیکند، اما همچنان توانسته تجربه مطلوبی را شکل دهد.
۵. The Midnight Walk

در The Midnight Walk ما با یک اثر Walking Sim روبهرو هستیم که داستان کاراکتری به نام The Burnt One و همراه و دوست او، یعنی Potboy، را روایت میکند. این دو در طول بازی از پنج روایت آتش و تاریکی عبور خواهند کرد. در این مسیر هیولاهای مختلفی وجود دارند که شما با استفاده از محیط یا برخی قابلیتهای خاصی که در اختیارتان قرار گرفته است، آنها را دور زده و جان خود را نجات میدهید.
مورد بسیاری برجستهای که این بازی را به شدت خاص و متمایز جلوه میدهد، آرت استایل خاص و رویکرد Stop Motion آن است. تکتک مواردی که در این بازی مشاهده میکنید، در ابتدا توسط طراحان با خمیر خلق شدهاند و سپس با استفاده از یک پرینتر سه بعدی، در دنیای بازی جانی تازه در آنها دمیده شده است. The Midnight Walk دنیایی مخوف، روایتی جذاب و کاراکترهایی متنوع را به تصویر میکشد که به آسانی در ذهن بازیکن ماندگار خواهند شد.
۴. Total Chaos

Total Chaos در ابتدا به عنوان یک ماد برای بازی Doom 2 زندگی خود را آغاز کرد اما امسال سرانجام توانست به صورت مستقل عرضه شود. Total Chaos شاید در نگاه اول چندان وسوسهکننده به نظر نرسد، اما از همان لحظه آغاز بازی متوجه میشوید با اثری عمیق و سرگرمکننده روبهرو هستید. این بازی یادآور برخی از جذابترین عناوین وحشت بقای اول شخص از جمله Cry of Fear بوده و دقیقا همچون آن اثر، دنیایی نابسمان، از هم گسیخته و دلهرهآور را به تصویر میکشد.
در زمینهی گیمپلی نیز Total Chaos حرفهای زیادی برای گفتن دارد؛ این بازی از المانهای بقای متعدد در کنار سیستم مدیریت Inventory مطلوب برخوردار بوده که عمق مکانیکال بسیار خوبی در طول تجربه بهوجود میآورند. صداگذاری و موسیقی بسیار خوب بازی که توسط Akira Yamaoka تنظیم شده است نیز یکی دیگر از ابعاد غافلگیرکننده این اثر به شمار میآید که در نهایت تجربهی جذاب آن را شکل میدهد.
۳. Cronos: The New Dawn

مشاهده روند بلوغ Bloober Team یکی از جالبترین و خوشایندترین رویدادهای سالیان اخیر برای من به عنوان یک طرفدار ژانر وحشت بوده است. این استودیو با هر بازی، خودش را یک قدم رو به جلو میبرد و گویا قصد دارد به یکی از ستونهای استوار در ژانر وحشت تبدیل شود. حال تنها پس از گذشت یک سال از عرضهی Silent Hill 2 Remake، ما شاهد بازی کاملا جدید و اورجینال این استودیو، یعنی Cronos: The New Dawn، بودیم که مجددا اثبات کرد Bloober توانایی بالایی در خلق آثار وحشت داشته و میتواند یک عنصر دائمی و مهم در این بازار باشد.
Cronos: The New Dawn با تکیه بر اصول پایهگذاری شده توسط فرنچایزهای برجسته و همچنین ایجاد پیچش منحصر به فرد خود روی این ابعاد، توانست یک تجربهی وحشت بقای جذاب را به ارمغان بیاورد. یکی از مواردی که بسیار درباره این بازی میپسندیدم، تکیهی آن بر برخی فلسفههای طراحی سری Dead Space بود. در حالی که عناوین زیادی دائما سعی بر الگوبرداری از فرنچایزهایی همچون SH و RE دارند، کمتر پیش میآید شاهد اثری باشیم که Dead Space را الگوی خود قرار میدهد. Cronos: The New Dawn تولد یک تجربهی وحشت بقای جدید و قدم بزرگ دیگری برای استودیوی خوش ذوق Bloober Team بود.
۲. Tormented Souls 2

Tormented Souls 2 یکی از بزرگترین غافلگیریهای امسال برای من بود. در حالی که چشم انتظار این اثر بودم، حقیقتا انتظارات پایینتری از آن در مقیاس کلی داشتم اما خوشبختانه بازی موفق شد هویت مستقل خود را تثبیت کند. Tormented Souls 1 اثری بسیار سرگرمکننده اما تا حدی مشکلدار بود که فضای مناسبی برای بهبود باقی گذاشت. استودیوی Dual Effect طی سالهای اخیر به وضوح مشغول بهرهگیری از ظرفیتهای خلق شده در قسمت اول و بهبود و گسترش آنها بوده است که در نهایت به تجربهی اصیل وحشت بقای قسمت دوم ختم میشود.
از فضاسازی به شدت گیرا، سنگین و در عین حال آرامشبخش بازی گرفته تا بهبودهای بصری و طراحی مراحل چند لایه، همگی باعث شدهاند Tormented Souls 2 به یک بازی وحشت بقای قابل احترام و خوشساخت بدل شود. ابعاد اکتشاف بازی عالی هستند، پازلها چالشبرانگیز و بعضا خلاقانه جلوه میکنند و صداگذاری، آمبیانس و ساندترک بازی به مکملی مثال زدنی برای لحظه لحظهی تجربه تبدیل شدهاند. این تجربه حاوی همان عصارهای است که تجربههای وحشت بقای کلاسیک را به تجربههایی چند بُعدی و درگیر کننده تبدیل میکرد.
۱. Silent Hill f

و اما در نهایت به برترین اثر وحشت سال ۲۰۲۵ میرسیم و آن هم Silent Hill f، اولین اثر اورجینال این فرنچایز پس از گذشت بیش از یک دهه، است. در حالی که عرضهی ریمیک Silent Hill 2، سرآغاز روند احیای مجموعه به شمار میآمد، اما بسیاری از طرفداران منتظر کنار رفتن پردهها از روی Silent Hill f به منظور کسب اطمینان از مسیر فعلی فرنچایز بودند. Silent Hill f در واقع سفیر دوران تازهی مجموعه محسوب میشود که در همان راستا ایدههای تازه و رویکردهای متمایزی را به تصویر میکشد.
این رویکردهای تازه بعضاً حتی ممکن است کمی بیگانه جلوه کنند، اما اگر به عقب نگاه کنیم بسیاری از آثار فرنچایز در دوران خودشان تا حدی از این الگو پیروی میکردند. اگرچه برخی از آنها لزوما موفق به خلق تجربهای شایسته نام سری نشدند، اما خوشبختانه Silent Hill f به خوبی میداند میخواهد چه باشد و همچنین دقیقا چطور باید این ابعاد تازه را بر اصول پایهی فرنچایز منطبق کند. Silent Hill f به همان اندازه که فصلی تازه برای فرنچایز خود بود، نفسی تازه برای صحنهی AAA ژانر محسوب میشد که خوش درخشید.
پس از تجربه دنیاهای مخوف، تاریک و بیگانه، به پایان این مقاله رسیدیم. ۲۰۲۵ را میتوان سالی پر بار برای طرفداران ژانر وحشت در نظر گرفت. نه تنها همچون سالیان اخیر ما شاهد درخشش بازیهای مستقل و تنوع بالای آنها بودیم، صحنهی AAA ژانر نیز از جنب و جوش بسیار خوبی برخوردار بود که امیدوارکننده است.
بازی ترسناک مورد علاقهی شما در سال ۲۰۲۵ چه بود؟
source
