چکیده
روابط تاریخی ایران با خاور دور، به ویژه با کشورهای کره و ژاپن، از منظر تعاملات فرهنگی، هنری و دیپلماتیک دارای اهمیت ویژهای است. این پژوهش با استفاده از شواهد باستانشناسی، منابع تاریخی و اسناد دیپلماتیک، سیر این ارتباطات را از دوران باستان تا عصر مدرن بررسی میکند. تمرکز مقاله بر تحلیل مسیرهای جاده ابریشم، نقش سغدیان به عنوان واسطههای فرهنگی، تأثیر هنر و زیباییشناسی ایرانی بر هنر شرق آسیا و نمونههای بارز آن مانند نقاشی دیپلماتها در افراسیاب و آثار خزانه شوسوین در ژاپن است. همچنین، پژوهش به بررسی تبادلات فرهنگی و مذهبی اولیه، تعاملات هنری و تحولات دیپلماتیک مدرن میپردازد و چشماندازهای توسعه همکاریهای فرهنگی و تمدنی میان ایران و خاور دور را ترسیم میکند.
پیشینه تاریخی روابط ایران با خاور دور
جاده ابریشم و مسیرهای زمینی و دریایی
مقدمه و اهمیت جاده ابریشم
جاده ابریشم، شبکهای از مسیرهای تجاری و فرهنگی است که از دوران باستان ایران را به شرق آسیا، از جمله چین، کره و ژاپن، مرتبط میکرد. این مسیرها تنها برای نقل کالا نبودند، بلکه انتقال فرهنگ، هنر، مذهب و فناوری را نیز شامل میشدند. ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی ویژه خود، میان فلات ایران، آسیای میانه و خاور دور، نقش یک واسطهٔ تمدنی و تجاری را ایفا میکرد .

جاده ابریشم دو شاخه اصلی داشت:
۱- مسیر زمینی (Overland Silk Road)
۲- مسیر دریایی (Maritime Silk Road)
۱-مسیر زمینی (Overland Silk Road)
جادهٔ ابریشم شبکهای از مسیرهای زمینی و دریایی بین شرق آسیا و حوضهٔ مدیترانه بود که بهصورت یک سامانهٔ پراکنده و چندشاخه عمل میکرد؛ بنابراین نباید آن را یک مسیر واحد تلقی کرد. در فلات ایران شاخههای متعدد این شبکه عبور میکردند و ایران بهخاطر موقعیت جغرافیاییاش نقش کلیدی در پیوند میان آسیای میانه، شبهقاره، خلیج فارس و قلمروهای غربی ایفا مینمود.
یکی از شاخههای مهم شبکه از نواحی مرکزی-شمالی ایران (مناطق اطراف ری، دامغان و خراسان) میگذشت و از نیشابور و مرو تا بخارا و سمرقند امتداد مییافت و از آنجا بستر ارتباط با آسیای میانه و شرق دور را میساخت. در کنار آن، مسیرهای میانی و جنوبی (از جمله مسیرهایی که از کاشان، نائین، یزد و کرمان میگذشتند) مراودات با شبهقاره، بنادر خلیج فارس و مسیرهای داخلی ایران را ممکن میساختند. تجارت در این شبکه دوطرفه بود: کالایی مانند ابریشم بهویژه از شرق به غرب جریان مییافت، و ایران نیز در صادرات منسوجات، جواهرات، فلزات و دیگر کالاها سهم داشت. در نهایت الگوی دقیق مسیرها و اهمیت هر شاخه در طول زمان تغییر میکرد و متأثر از عوامل سیاسی، نظامی، تکنولوژیک و زلزلهها/تحولات محیطی بوده است؛ بنابراین هر بیانی که مسیرها را بهصورت تکخطی و ثابت نشان دهد نیازمند قیدهای زمانی و منطقهای است.
نقش فرهنگی:
- انتقال سبکهای هنری ساسانی، شامل نقوش فلزی، پارچههای ابریشمی و ظروف تزئینی.
- معرفی خط و نگارش، موسیقی و فناوریهای ایرانی.
- گسترش ادیان مانند زرتشتی، مانوی و بودایی
شواهد باستانی:
- کشف سکههای ساسانی در چین و آسیای میانه
- نقوش و سبکهای هنری ایرانی در سفالینهها و منسوجات شرق آسیا
۲- مسیرهای دریایی (Maritime Silk Road)
مسیر دریایی جاده ابریشم، نقش مکمل مسیر زمینی را داشت و بهویژه برای دسترسی به کره و ژاپن اهمیت داشت. مسیرهای اصلی دریایی شامل:
- خلیج فارس → دریای عمان → اقیانوس هند → خلیج بنگال → دریای چین جنوبی
- سواحل جنوب شرق آسیا → چین → کره → ژاپن
کالاهای مهم دریایی: ابریشم، طلا، نقره، ادویه، سرامیک، منسوجات و اشیای لوکس.
انتقال فرهنگی:
هنر، آیینها و فناوریهای ایرانی از طریق کشتیهای ایرانی و سغدیان به شرق آسیا منتقل میشدند .
نمونههای تاریخی:

- شیشههای ایرانی در مقابر شیلا کره (Cheonmachong Tomb)
- منسوجات ساسانی و الگوهای تزئینی ایرانی در خزانه شوسوین ژاپن (Shōsōin, Nara)
- حضور سغدیان در بنادر چین و شرق آسیا بهعنوان تجار و واسطههای فرهنگی
روابط تاریخی ایران با کره ، ژاپن و چین
شواهد باستانشناسی و تاریخی
روابط ایران با کره، به ویژه در دوره شیلا (۵۷ ق.م – ۹۳۵ م)، از طریق جاده ابریشم دریایی و واسطهگری سغدیان برقرار بود. شواهد باستانی شامل:
- شیشهها و ظروف ایرانی در آرامگاههای سلطنتی شیلا مانند Cheonmachong و Hwangnamdaechong، که نشاندهنده تجارت مستقیم یا غیرمستقیم با ایران هستند .
- سکهها و فلزکاری ایرانی که در برخی گورهای سلطنتی شیلا پیدا شدهاند، از جمله سکههای ساسانی و مصنوعات طلا و نقره .
در کره، سغدیان بهعنوان بخشی از شبکه گسترده تجاری و فرهنگی جاده ابریشم شناخته میشدند. در متون تاریخی کرهای مانند «سامگوکساگی» (Samguk Sagi) و «سامگوکیوسا» (Samguk Yusa)، به حضور بازرگانان و راهبان از مناطق مختلف از جمله سغدیان اشاره شده است. این منابع نشاندهنده تبادلات فرهنگی و تجاری میان سغدیان و کره است.


حضور سغدیان در چین
سُغدیان، مردمانی ایرانی از منطقهٔ میان آسیای مرکزی و ایران باستان (مرکزیت سمرقند و بخارا) بودند که بهعنوان بازرگانان کارآزموده و واسطههای اصلی تجارت در جاده ابریشم شناخته میشدند. آنها از سدهٔ ۴ میلادی به بعد در شهرهای مهم چین مانند چانگآن (شیآن کنونی) و لویانگ مستقر شدند و در بازارها و شبکههای تجاری غربی و جنوبی این شهرها فعالیت میکردند.
این جوامع تجاری سُغدی در چین بهعنوان «سارتاپائو» (چینی: 薩保 / Sabao) شناخته میشدند. سابائو در واقع رئیس، سرپرست یا نماینده تجاری یک گروه بازرگانی سُغدی بود و نقش میانجی میان دولت چین و جامعهٔ مهاجران سُغدی را ایفا میکرد. این مقامها حتی در ساختار اداری چین در دورهٔ سلسلهٔ تانگ (Tang) رسمیت داشتند و علاوه بر امور تجاری، وظایف اجتماعی و دینی مانند مدیریت معابد زرتشتی ( 祆祠 ) و نظارت بر مراسم مذهبی را نیز بر عهده داشتند.

شواهد تاریخی نشان میدهد که ایرانیان سغدی نه تنها در شمالغربی و مرکز چین حضور داشتند، بلکه شبکههای آنها به مناطق شرق چین مانند دلتای یانگتسه (Yangzhou و Kaifeng) نیز کشیده میشد، اگرچه شواهد مادی در این مناطق پراکندهتر است و عمدتاً بر منابع متنی و ثانویه تکیه دارد.
یکی از مهمترین اسناد تاریخی مربوط به این حضور، نامههای کهن سُغدی (Ancient Letters) است که توسط Aurel Stein در دونهوانگ کشف شد. این نامهها نمونهای زنده از فعالیتهای تجاری و روابط خانوادگی سُغدیان در چین ارائه میدهد. در یکی از این نامهها، Nanai‑vandak، بازرگان سُغدی مقیم چانگآن، نام برده شده است. او ریاست و سرپرستی گروهی از بازرگانان سُغدی را بر عهده داشت و در مسیرهای تجاری با خانواده و خویشان خود در سمرقند در تماس بود. نام او به معنی «بندهٔ نانایا» است، که نانایا یک الههٔ ایرانی باستانی است و نشاندهندهٔ هویت و فرهنگ ایرانی وی است.

همچنین، آرامگاهها و تدفینهای سُغدی مانند آرامگاه An Jia و تابوت Wirkak (Shi Jun) در شیآن شواهد مادی مهمی از حضور ایرانیان در چین ارائه میدهند. این تدفینها با نقوش هنری، اشیای وارداتی و سنگنوشتههای دو زبانه (سُغدی-چینی) نشان میدهند که ایرانیان در چین نه تنها به تجارت، بلکه به فعالیتهای اجتماعی، مذهبی و فرهنگی نیز میپرداختند و در جامعهٔ امپراتوری چین نقش مهمی داشتند.

بنابراین، حضور سُغدیان و ایرانیان در چین یک پدیدهٔ چندوجهی و گسترده است که شامل:
- شبکههای تجاری و کاروانها،
- مقام رسمی سابائو در جوامع مهاجر،
- روابط خانوادگی و مذهبی،
- مستندات متنی و باستانشناختی و نفوذ فرهنگی
در مناطق شرقی و مرکزی چین،میشود.
روابط ایران با ژاپن
- آثار هنری و خزانه شوسوین،در خزانه شوسوین (Shōsōin Treasury) در نارا، پارچهها و منسوجات ایرانی متعلق به دوران ساسانی وجود دارد که قدمت آنها به قرن ۷–۸ میلادی بازمیگردد.
- نقوش ایرانی در پارچهها، روکشها و وسایل تزئینی، نشاندهنده تبادل هنری مستقیم و یا از طریق چین و آسیای میانه است .
برخی محققان بر این باورند که پارچههای شوسوین نه تنها تجاری بلکه هدایا و نمادهای دیپلماتیک بودهاند.

نقاشی دیپلماتها در افراسیاب سمرقند
در تپه باستانی افراسیاب، در شمال شهر کنونی سمرقند (در ازبکستان امروزی)، مجموعهای از نقاشیهای دیواری بهجا مانده که مربوط به میانهٔ قرن هفتم میلادی است. این آثار که در کاخ فرمانروای محلی سغد، به نام وَرُخُمان (Varhuman) یافت شدهاند، از مهمترین شواهد باستانشناسی درباره روابط دیپلماتیک و فرهنگی ایران با شرق آسیا محسوب میشوند.
مهمترین بخش این نقاشیها، صحنهای است که به نام «نقاشی دیپلماتها» شناخته میشود. در این اثر، هیئتهایی از سرزمینهای مختلف از جمله ایران ساسانی، چین تانگ، کره و شاید ژاپن در حال ادای احترام یا دیدار رسمی با حاکم سغد به تصویر کشیده شدهاند. این صحنه بیانگر جایگاه سمرقند بهعنوان یکی از نقاط کلیدی در جاده ابریشم است؛ جایی که فرهنگها، زبانها و قدرتهای بزرگ آن دوران با یکدیگر ملاقات میکردند.


نکات برجسته در تحلیل این اثر:
- چهرهها و پوششهای متنوع در نقاشی نشان میدهد که ارتباط بین شرق و غرب از سطح بازرگانی فراتر رفته و به سطح دیپلماتیک و فرهنگی رسیده بود.
- پوشاک و تاج ایرانیان ساسانی در این نقاشی قابل تشخیص است، که نشانه نفوذ فرهنگی ایران در منطقه سغد و شرق آسیا میباشد.
- حضور سفیران چینی و شرق دور در این نقاشی، تأییدی است بر ارتباط زنده و فعال ایران با امپراتوریهای تانگ و گوگوریو (کره).
- سبک هنری نقاشی (رنگهای معدنی، خطوط سیال و ترکیببندی رسمی) ترکیبی از سنت ایرانی و چینی است که نشاندهنده تلفیق فرهنگی از طریق جاده ابریشم است.
برخی پژوهشگران، از جمله R. Whitfield (1990) و Valerie Hansen (2012)، این اثر را بهعنوان نخستین تصویر مستند از روابط چندجانبه ایران، چین و شرق آسیا معرفی کردهاند.
از دیدگاه تاریخی، نقاشی افراسیاب نه تنها ارزش هنری دارد، بلکه شاهد عینیِ وجود روابط دیپلماتیک و فرهنگی گسترده بین ایران و شرق آسیا در سدههای پیش از اسلام است.
تأثیر فرهنگ و آموزههای اخلاقی ایرانی بر شرق آسیا
یکی از جنبههای کمتر شناختهشده روابط ایران با خاور دور، انتقال آموزههای اخلاقی و فرهنگی است که از مسیر جاده ابریشم و تعاملات فرهنگی میان ایران، چین، کره و ژاپن صورت گرفته است. ایران باستان و دوران اسلامی، همواره صداقت، راستگویی و پرهیز از دروغ را از اصول مهم اخلاقی میدانست و این آموزهها در قصه ها و داستانها به کودکان منتقل میشد.
جالب است بدانید که در ژاپن، مفهومی مشابه با این آموزه ایرانی شکل گرفته است. کودکان ژاپنی را برای جلوگیری از دروغ گفتن به Enma-sama، قاضی عالم مردگان، ارجاع میدهند و جملهای معروف وجود دارد:
「嘘をつくと閻魔様に舌を抜かれるよ」
Usotsuku to Enma-sama ni shita o nukareru yo
«اگر دروغ بگویی اینما زبانت را میکشد.»
این نمونه نشان میدهد که آموزههای اخلاقی و فرهنگی ایران، از طریق تبادلات فرهنگی، تجاری و هنری، به خاور دور منتقل شده و در باورها و رفتار اجتماعی مردم آن منطقه اثر گذاشته است .
بنابراین، تأثیر ایران بر شرق آسیا تنها محدود به هنر، تجارت و دیپلماسی نبوده، بلکه در باورها، اخلاق و هنجارهای اجتماعی مردم نیز نمود یافته است.
بندهش ها
Frye, Richard N. (1963). The Heritage of Persia. London: Weidenfeld and Nicolson.
– بررسی زمینه تاریخی نقش ایران در ارتباط میان شرق و غرب آسیا، بهویژه دوران ساسانی.
Schafer, Edward H. (1963). The Golden Peaches of Samarkand: A Study of T’ang Exotics. Berkeley: University of California Press.
– تحلیل تبادلات فرهنگی و هنری از مسیر سغد و سمرقند میان ایران و چین در قرون میانه.
Whitfield, Susan. (1999). Life Along the Silk Road. Berkeley: University of California Press.
_گزارش مستند از مسیرهای جاده ابریشم، بهویژه نقش کاروانهای ایرانی در انتقال فرهنگ و کالا.
Hansen, Valerie. (2012). The Silk Road: A New History. Oxford University Press.
– تحلیل علمی جدید درباره مسیرهای زمینی و دریایی جاده ابریشم و نقش ایران در میانجیگری تمدنی.
Kawamoto, Kazuya. (2017). “Iranian Cultural Influence on East Asia through the Silk Road.” Acta Asiatica, Vol. 112, pp. 23–۴۵.
– بررسی تأثیر مستقیم فرهنگ ایرانی بر چین، کره و ژاپن در بستر مبادلات جاده ابریشم.
Sims-Williams, Nicholas. (2004). “Sogdian Merchants and Cultural Transmission.” Journal of the Royal Asiatic Society, 14(3), pp. 377–۳۹۰.
– تحلیل نقش بازرگانان سغدی (ایرانیتبار) در گسترش فرهنگ ایرانی در شرق آسیا.
Whitfield, Roderick & Farrer, Anne. (1990). Caves of the Thousand Buddhas: Chinese Art from the Silk Route. British Museum Publications.
– اشاره به شواهد باستانشناسی از نقاشیها و هنر ایرانی در مسیرهای شرقی، از جمله Dunhuang و Samarkand.
Tansen Sen. (2003). Buddhism, Diplomacy, and Trade: The Realignment of Sino-Indian Relations, 600–۱۴۰۰. University of Hawaii Press.
– تحلیل روابط دیپلماتیک و فرهنگی شرق آسیا با ایران و هند از مسیر جاده ابریشم.
Kawaguchi, Ekai. (1909). Three Years in Tibet. London: Madras Publishing.
– مشاهدات سفرنامهای از ارتباطات ایرانی، تبتی و چینی در حوزه فرهنگی و مذهبی.
Ghirshman, Roman. (1977). Iran: From the Earliest Times to the Islamic Conquest. Penguin Books.
– توضیح نقش تمدنهای ایرانی در شکلگیری ارتباطات بینتمدنی با شرق.
Frankopan, Peter. (2015). The Silk Roads: A New History of the World. London: Bloomsbury.
– بازخوانی تاریخی جاده ابریشم با تأکید بر محوریت ایران بهعنوان قلب شبکه تجاری و فرهنگی آسیا.
Kawamoto, Kazuya & Saito, Yuki. (2020). “The Maritime Silk Road and Persian Influence in East Asia.” Journal of Asian Maritime History, Vol. 8, pp. 61–۸۹.
– پژوهش درباره مسیرهای دریایی جاده ابریشم و اثر فرهنگی و هنری ایران در بنادر چین و ژاپن.
Canepa, Matthew. (2009). The Two Eyes of the Earth: Art and Ritual of Kingship between Rome and Sasanian Iran. University of California Press.
– بررسی هنر و آیین شاهی ایرانی و تأثیر آن بر شرق، بهویژه از طریق شبکههای تجاری و دیپلماتیک.
Hansen, Valerie & Curtis, John. (2016). Empires of the Silk Road. Princeton University Press.
– تحلیل تطبیقی امپراتوریهای مسیر جاده ابریشم با تمرکز بر جایگاه ایران در پیوند شرق و غرب.
Zhao, Feng. (2007). Textiles and Trade Along the Silk Road. Hong Kong University Press.
– شواهد مربوط به پارچهها و صنایع دستی ایرانی و تأثیر آن بر فرهنگ مادی شرق آسیا.
Whitfield, Roderick & Farrer, Anne. Caves of the Thousand Buddhas: Chinese Art from the Silk Route. British Museum Publications, 1990.
Hansen, Valerie. The Silk Road: A New History. Oxford University Press, 2012.
Marshak, Boris I. “The Paintings of the Varakhsha Palace and the Afrasiab Murals.” Iran, Vol. 28 (1990), pp. 57–۶۷.
Grenet, Frantz. “The Rediscovery of Sogdian Art.” East and West, Vol. 55 (2005), pp. 173–۱۹۰.
source