این روزها خبر تعطیل شدن استودیوهای مختلف از جمله تانگو گیمز به شکل متداومی به گوش می‌رسد و علت‌های بسیاری را می‌توان برای این اتفاق‌ها پیدا کرد. با این وجود عمدتا بازی‌های این استودیوها، بدون احتساب خوب یا بد بودنشان نتوانسته‌اند فروش قابل قبولی تجربه کنند و متاسفانه این موضوع به ضرر بسیاری از بازی‌های خوب یا حتی عالی تمام شده است. در طول این مقاله، دوست داریم تا بازی‌هایی را به شما معرفی کنیم که با وجود کیفیت عالی و خلاقیتشان، چندان مورد لطف گیمرها قرار نگرفته‌ و نتوانسته‌اند آن‌طور که باید و شاید فروش خوبی تجربه کنند. همراه ویجیاتو باشید.

Okami

هیدکی کامیا همواره به عنوان یکی از بازی‌سازان افسانه‌ای و البته خالق آثار فوق‌العاده‌ای مثل رزیدنت اویل ۲ یا دویل می کرای شناخته می‌شود. با این وجود یک اثر شاهکار دیگر در لیست بازی‌های او وجود دارد و آن چیزی نیست جز Okami. اوکامی یک بازی ادونچر سه بعدی بود که گرافیک سل‌شیدی داشت و داستان آن در دل جهان اساطیری ژاپن در جریان بود. بازی مبارزات فوق‌العاده، موسیقی بی‌نظیر و البته یک کامیونیتی و جامعه‌ی کوچک از هواداران سرسخت داشت که هنوز هم عاشقانه‌ این اثر را دوست داشته و به آن احترام می‌گذارند. با این وجود، کپکام به عنوان ناشر اثر چندان از ارقام اوکامی راضی نبود و فروش 270 هزار نسخه‌ای بازی نهایتا باعث آن شد که استودیوی Clover Studio تعطیل شده و اعضای آن از جمله هیدکی کامیا به سراغ تاسیس استودیوی خود یعنی پلتینیوم گیمز رفتند.

Kingdoms of Amalur

احتمالا نام بازی Kingdoms of Amalur برای شما کمی غریبه باشد و به شما این حق را می‌دهم. امپراطوری آمالور یک بازی جهان باز و نقش‌آفرینی بود که مراحل ساخت آن برای سال‌ها طول کشید و نهایتا اثر نهایی در سال ۲۰۱۲ منتشر شد و توانست در زمینه‌های بسیاری از جمله یک داستان عاشقانه‌ی جذاب و المان‌های نقش‌آفرینی مرتبط، تبدیل به یک اثر انقلابی شود. از آنجا که قرار بود این بازی به یک آی‌پی بسیار بزرگ و جدید در ژانر نقش‌آفرینی تبدیل شود و بازی‌سازان بسیاری تلاش کردند تا این آرزو را به حقیقت تبدیل کنند، فروش ۱.۲ میلیون نسخه‌ای بازی نتوانست تا صرفا هزینه‌ی ساخت بازی را بازگرداند و به همین دلیل، استودیوی 38 برای همیشه تعطیل شد و بازیکنان نتوانستند تا قسمت جدیدی از جهان آمالور را تجربه کنند. البته که THQ Nordic بعد از گذر مدتی، محتوای جدیدی برای بازی منتشر کرد تا بتواند تا حدی طرفداران این بازی را خوشحال کند.

Alpha Protocol

استودیوی آبسیدین را برای بازی‌های متفاوت و پرجزئیاتش مثل Fallout New Vegas می‌شناسیم. بازی Alpha Protocol اما یکی دیگر از آثار این استودیو به شمار می‌رود که تقریبا نام آن به فراموشی سپرده شده است. این بازی، یک اثر شوتر سوم شخص بر مبنای فضای جاسوسی بود که المان‌های نقش‌آفرینی معروف آبسیدین در آن دیده می‌شد! روایت جذاب، کاراکترهای دوست داشتنی، انتخاب دیالوگ‌های تاثیرگذار و کوئست‌ها و ماموریت‌های متنوع از امضاهای این بازی به شمار می‌رفت. این بازی در ماه اول خود تنها ۷۰۰ هزار نسخه فروخت و در ادامه فروشش افت شدیدی پیدا کرد که چندان برای ناشر این بازی یعنی سگا جالب نبود. نتیجه‌ی کار آن بود که سگا بیانیه‌ای منتشر کرد مبنی بر عدم ساخت قسمت جدید که نهایتا این تصمیم منجر به خداحافظی با آلفا پروتکل در سال ۲۰۱۰ شد.

Alan Wake

شاید باور نکنید، اما الن ویک هیچ‌گاه به عنوان یک بازی موفق از نظر تجاری شناخته نشده است و تنها محبوبیت آن به کیفیت خود بازی باز می‌گردد. یکی از دلایل این موضوع را می‌توان تاریخ انتشار بسیار بد بازی دانست چرا که دقیقا در همان هفته‌ای منتشر شد که راکستار با انتشار قسمت اول رد دد ردمپشن تمام توجه‌ها را به سمت خود جلب کرده بود و این موضوع تاثیر بسیار بدی روی فروش بازی گذاشت.

گفته شده که الن ویک در طول دو هفته‌ی اول انتشارش، تنها ۱۴۵ هزار نسخه فروخته که تقریبا فاجعه است و در طول همین مدت کوتاه، رد دد به فروش ۱.۵ میلیون نسخه‌ای رسیده بود! با این وجود کیفیت بسیار خوب بازی و البته تعریف بازیکنان و منتقدانی که به تجربه‌ی این اثر پرداخته بودند باعث شد تا در گذر زمان به این بازی بیشتر پرداخته شود تا جایی که شاهد فروش ۳ میلیون نسخه از آن در طول زمان و ساخت قسمت دوم آن باشیم.

Guardians of the Galaxy

بازی رایگان

بعد از فاجعه‌ای به نام Marvel’s Avengers و درست در زمانی که همه از این اثر عصبانی بودند، یک بازی مارولی دیگر به نام Guardians of the Galaxy تحت نظارت اسکوئر انیکس معرفی شد که بر خلاف عنوان نخست، تمرکز خود را روی حالت تک‌نفره گذاشته بود و قصد داشت تا یک اثر شوتر سوم‌شخص را به طرفداران این مجموعه ارائه دهد. بازی یک تجربه‌ی روایی فوق‌العاده، اکشنی بی‌نظیر و نهایتا اثری مستقل از دنیای سینمایی مارول به شمار می‌رفت که چه توسط منتقدان و چه توسط بازیکنان مورد تحسین قرار گرفت.

با این وجود تعداد بازیکنان بسیار کم این اثر در استیم که نهایتا به عدد ۱۱۰۰۰ می‌رسید و در همان زمان، اثر ضعیفی مثل Shadow of the Tomb Raider تعداد ۳۸۰۰۰ هزار بازیکن را تجربه می‌کرد، اسکوئر انیکس عدم رضایت خود را از این موضوع بیان کرد. البته که بعد از مدت کوتاهی، نظرات بازیکنان و منتقدان باعث شد تا فروش بازی به شکل فوق‌العاده‌ای افزایش پیدا کند.

Splinter Cell Blacklist

آخرین نسخه از سری اسپلینتر سل سعی داشت تا با تنظیم مرز بین اکشن و البته مخفی‌کاری و ارائه‌ی یک داستان سیاسی و جذاب، سری را به دوران اوج خود بازگرداند که نهایتا این تصمیم‌ها باعث شد تا شاهد یکی از نسخه‌های دوست داشتنی این سری بازی از سوی یوبیسافت باشیم. اما مطمئن باشید که یوبیسافت نظرش مشابه ما نیست چرا که از آن جا که بازی در لیست ما قرار دارد، پس نهایتا نتوانسته تا آن‌طور که باید و شاید عمل کند. یوبیسافت طی بیانیه‌ای اعلام کرد که از فروش Blacklist راضی نیست و نتوانسته انتظاراتش را برآورده کند. این‌طور که به نظر می‌رسد، فروش بلک لیست نهایتا به عدد ۲ میلیون نسخه رسید و اطلاعات بیشتری در رابطه با فروش بازی در دسترس ما قرار ندارد.

Spec Ops: The Line

شنیدن نام Spec Ops: The Line همیشه برای ما ناراحت‌کننده بوده و علتش هم چیزی نیست جز حضور این بازی داخل لیست بدترین فروش‌های تاریخ ویدیوگیم. این بازی یک حماسه‌ی غم‌انگیز از دل جنگ بود که سعی داشت تا از سیاهی‌های جنگ برایمان بگوید. بازی یک شوتر جذاب در کنار کاراکترهای به یاد ماندنی و دوست داشتنی بود که مراحل جذابی داشت و از نظر بصری، عنوان قابل احترامی به شمار می‌رفت. ناشر بازی یعنی Take Two اعلام کرد که فروش بازی اصلا راضی کننده نبوده و بازیکنان چندانی به این اثر جذب نشدند. البته که هر چه از زمان انتشار بازی گذشت، نام بازی بیشتر و بیشتر روی زبان‌ها جاری شد که متاسفانه با وجود افزایش محبوبیت، اما رقم نهایی نتوانست ناشر بازی را مجاب کند تا دوباره به سراغ این اثر رفته و قسمت جدیدی از آن را خلق کند.

Alien Isolation

اگر به لیست ترسناک‌ترین بازی‌های اول شخص نگاهی بیندازید، قطعا نام Alien Isolation را خواهید دید. اثری منتشر شده توسط سگا که سعی داشت تا داستان بین قسمت اول و دوم سری فیلم‌های بیگانه را روایت کند و این کار را به بهترین و ترسناک‌ترین شکل ممکن انجام داد. وجود ابزارهای مختلف، حساس بودن بیگانه به میکروفون بازیکن و البته اتمسفر بسیار تاریک اثر از آن یک تجربه‌ی منحصر به فرد ساخته بود و از همین‌رو، طرفداران بازی‌های ترسناک به شکل عاشقانه‌ای از آن استقبال کردند و بازی به یک اثر تحسین‌شده تبدیل گشت.

با وجود این که این بازی حدود ۲.۱ میلیون نسخه فروخت، اما ارقام نهایی باز هم نتوانست سگا را راضی کند و از آن به عنوان یک شکست تجاری یاد کرد که اتفاق عجیبی برای یک بازی ترسناک با چنین فروشی به شمار می‌رود. جالب آنجاست که این میزان فروش تنها در طول یک سال به دست آمد و هنوز کسی نمی‌داند که سگا چه انتظاری از یک چنین اثری داشته است!

Beyond Good And Evil

Beyond Good and Evil

همین چند روز پیش بود که خبر انتشار نسخه بیستمین سالگرد بازی Beyond Good And Evil منتشر شد و یوبیسافت سعی داشت تا با بهبود بازی قدیمی، مراحلی را به این اثر اضافه کرده تا آن را به قسمت دوم متصل کند. این بازی جهان و کاراکترهای واقعا دوست‌داشتنی و جالبی داشت و علاوه بر آن که یک ماجراجویی جذاب را به تصویر می‌کشید و توسط بازیکنان به عنوان یک بازی خوب توسط یوبیسافت پذیرفته شد که این امر از اشتیاق بازیکن‌ها مبنی بر ساخت قسمت دوم کاملا قابل مشاهده است.

متاسفانه اما یوبیسافت نتوانست آنطور که باید و شاید در زمان عرضه تبلیغات درستی را درنظر بگیرد که نتیجه‌ی کار، حضور آن داخل لیست ما شد. با وجود تحسین بازیکنان و البته منتقدان، این اثر ظاهرا نتوانست تا فروش خوبی را تجربه کند و با این حال یوبیسافت به دلیل محبوبیت کلی آن میان بازیکنان تصمیم گرفت تا نسخه دوم آن را بسازد که این روند تا به امروز ادامه داشته است.

Sunset Overdrive

بازی جهان باز

گاهی اوقات دنیای بازی‌های ویدیویی می‌تواند بسیار بی‌رحم باشد و یکی از نمونه‌های ترسناک این بی‌رحمی را می‌توان در سرنوشت Sunset Overdrive، ساخته‌ی انحصاری اینسامنیاک گیمز برای ایکس‌باکس پیدا کرد. اثری دوست داشتنی، بامزه، سریع و هیجان‌انگیز و به معنای واقعی کلمه سرگرم‌کننده که توسط منتقدان و بازیکنان تحسین شد و به یکی از بازی‌های جذاب ایکس‌باکس تبدیل شد. اما متاسفانه این بازی نتوانست تا مثل الن ویک یا محافظین کهکشان به دلیل نقدهای خوبی که کسب کرده بود فروشش را در طولانی مدت جبران کند و طی خبری که به تازگی عمومی شده، این بازی تنها ۵۰۰ دلار سود داشته که برای اثری با چنین کیفیتی یک فاجعه‌ی فراموش نشدنی خواهد بود.

در نهایت…

متاسفانه گاهی در صنعت بازی‌های ویدیویی، آثار بسیار خوبی پیدا می‌شوند که به دلیل خاص پسند بودن، تبلیغات نه چندان مناسب ناشر و یا تاریخ انتشار و بازاریابی نادرست نمی‌توانند تا آن نتیجه‌ی دلخواه را دریافت کنند و از همین‌رو، یا تولید و ساخت دنباله‌هایش متوقف می‌شود و یا اینکه به کل استودیوهای سازنده آن‌ها تعطیل و ورشکسته می‌شود که متاسفانه بارها و بارها نمونه‌ی آن‌ها را دیده و در این مقاله نیز به آن اشاره کرده‌ایم. در کل امیدواریم که این اتفاقات تلخ در دنیای ویدیوگیم کمتر به چشم بخورند و تمامی بازی‌سازان مزد زحمت‌های خود را به درستی ببینند.

source

توسط elmikhabari.ir