بهترین فیلم قرون وسطایی

جنگجویان زره به تن، جنگ‌های پی در پی، مبارزات بین خاندان‌ها برای به دست آوردن تخت سلطنتی و میل بی‌پایان شاهان برای کشورگشایی، اولین عباراتی هستند که پس از شنیدن قرون وسطی یا بهترین فیلم های قرون وسطایی به ذهنمان خطور می‌کنند. دورانی پر از اتفاقات مهم تاریخی بوده و نقطه عطفی در اسطوره شناسی و ادبیات اروپا نیز محسوب می‌شوند. از جنگ‌های صلیبی بگیرید تا وایکینگ‌ها و نمایشنامه‌های شکسپیر، همگی به منابع الهام مهمی برای برخی از بهترین آثار سینمایی شدند. در این لیست، قرار است به بهترین فیلم‌های سینما با تم قرون وسطی نگاهی بیاندازیم. پس با ما سوار ماشین زمان شوید، کمربندتان را سفت ببندید تا به این دوران سفری داشته باشیم. همراه ویجیاتو باشید.

Valhalla Rising

سینمای ویندیگ رفن به این معروف است که “یا عاشقش می‌شوید یا متنفر” و Valhalla Rising هم در این دسته بندی قرار می‌گیرد. اثری خاص با نماهایی بسیار زیبا و دیوانه کننده که با بازی فوق العاده میکلسن همراه شده، مخاطبش را به داستانی فلسفی و نمادین برده و درباره انسانیت، صلح و انتقام صحبت می‌کند. تصویری که رفن از وایکینگ‌ها ارائه داده، شاید آن چیزی نباشد که انتظارش را داشته باشید، اما کافی است حوصله کنید و آن کلیشه‌ها را کنار بگذارید تا یکی از زیباترین و خونین‌ترین داستان‌های با تم انتقام را ببینید.

تک چشم (مدس میکلسن) جنگجویی لال با قدرتی فراطبیعی، توسط بارد، رئیس قبلیه نورس زندانی شده است. پسر برده‌ای به نام آر (مارتن استیونسن)، به او کمک می‌کند تا فرار کند و با هم به دل تاریکی سفر می‌کنند. تک چشم و آر با هم سوار کشتی وایکینگ‌ها می‌شوند، اما پس از مدتی مه‌ای تمام کشتی را فرا گرفته که پس از رسیدن کشتی به سرزمینی، از بین می‌رود. حال وایکنیگ‌ها باید با سرزمین ناشناخته و سرنوشت خونین و مرگبارشان رو به رو شوند و تک چشم، می‌فهمد که خود واقعی‌اش چه کسی است.

Beowulf

اولین افسانه آنگلوساکسون‌ها، Beowulf داستانی حماسی از افتخار، جنگ و انتقام است. زمیکس با انیمیشنی همانند The Polar Express، بخشی از این حماسه را به تصویر کشانده است. اثری که به لطف صداپیشگی قوی توانسته ماندگار شود و مبارزات بیوولف را به بهترین نحوه ممکن به تصویر بکشاند. هرچند، زمیکس در نظر داشته آن خشونت و صحنه‌های جنسی تصویر پردازی شده در حماسه را به تصویر بکشاند و با اینکه نسخه سینمایی آن رده بندی PG (!) دریافت کرد، او دایرکترز کات را نیز عرضه کرد تا مخاطبان بتوانند تصویری متفاوت‌تر از این حماسه را تماشا کنند.

ترولی ترسناک به نام گرندل (کریسپن گلاور) خون و خون ریزی در قصر پادشاه دانمارکی، هروثگار (آنتونی هاپکینز) به راه می‌اندازد. او برای سر گرندل جایزه‌ای تعیین کرده و بیوولف (ری وینستون)، جنگجویی قدرتمند، قبول می‌کند تا این ماموریت را بپذیرد. او در مسیرش با تهدیدهای دیگری همانند مادر گرندل (آنجلینا جولی) و اژدها (دوباره ری وینستون!) مبارزه کند تا بتواند امنیت و آرامش را برای مردمش و افتخار را برای خودش به دست بیاورد.

The Romance of Astrea and Celadon

اریک رومر در آخرین کار خودش، آن روابط عاشقانه رویایی و نماهای خاصش از طبیعت را به قرون وسطی آورد و The Romance of Astrea and Celadon به آواز قویش تبدیل شد. رومر با سبک دیالوگ نویسی خاصش، روان و میل شخصیت‌ها به یکدیگر را با استادی هرچه تمام به نمایش گذاشته و در مجموع، اثر عاشقانه خاصی در حال و هوای قرون وسطی ساخته شد که هر رویاپردازی را جذب خودش خواهد کرد!

در جنگلی سحرآمیز، دو چوپان به نام‌های کلادون (اندی ژیلت) و استری (استفنی کرینکور)، رابطه عاشقانه پاکی با هم دارند. استری توسط خواستگاری، فریب خورده و کلادون از شدت ناراحتی خودش را درون رودخانه پرت می‌کند. استری فکر می‌کند که او مرده، اما کلادون مخفیانه توسط پری‌ای نجات می‌یابد. حال کلادون در موقعیتی قرار گرفته که باید طلسم را بشکاند و به سمت عشقش بازگردد.

The Green Knight

اقتباسی از یکی دیگر از نخستین افسانه‌های قرون وسطایی. دیوید لاوری در The Green Knight مخاطب را به سفری هیپنوتیزم کننده برده که به لطف نماهای خاصش و داستان انتزاعی‌اش،‌ بیشتر حکم رویا دیدن را دارد تا تماشای فیلم!‌ دو پاتل تصویر زیبا و به یادماندنی‌ای از شخصیت گاوین خلق کرده است. شوالیه‌ای که باید به خودش بیاید و سفر حماسی‌اش را برای خودشناسی و افتخار آغاز کند.

گاوین (دو پاتل)، شاهزاده‌ای است خوشگذران و عیاش. شاه آرتور (شان هریس) که از خوشگذرانی‌های او به تنگ آمده، در روز تولد مسیح از او می‌خواهد که داستانی از دلاوری‌هایش تعریف کند. اما گاوین هیچ چیزی برای تعریف نداشته و خجالت‌زده می‌شود. مادر گاوین (ساریتا چادوری) به لطف توانایی‌های بالایش در سحر و جادو، شوالیه‌ای را خلق می‌کند که او را شوالیه سبز (رالف اینسون) می‌نامد. شوالیه سبز در مهمانی حاضر شده و از آنان می‌خواهد که کسی به او ضربه وارد کند و این گاوین است که سرش را از تنش جدا می‌کند. اما شوالیه سبز دوباره زنده شده و به گاوین می‌گوید باید در تولد بعدی مسیح، به نزد او آمده تا او به گاوین ضربه‌ای وارد کند.

Outlaw King

آیا دنبال فیلمی با حس و حال Braveheart هستید؟ Outlaw King داستانی حماسی براساس رخدادهای واقعی بوده و از همان ده دقیقه آغازینش، مخاطب را به سفری نفسگیر از خیانت‌ها برای مقام و جنگ برای افتخار می‌برد. مک‌کنزی توانسته اثری را بسازد که آن “عشق به وطن” را در دل مخاطب زنده کرده و نشان بدهد انسان‌ها تا چه حد حاضرند برای رسیدن به آزادی، بها بدهند. اثری که هم داستانش زیبا و هم نماهایش چشم نوازند.

بعد از آنکه توسط شاه ظالم انگلستان “یاغی” خوانده می‌شود، رابرت د بروس (کریس پاین) ارتشی از جنگجویان اسکاتلندی را ساخته تا با آنان بتوانند علیه شاه قیام و آزادی را به اسکاتلند بازگردانند و انتقام کشته شدگانشان را بگیرند.

Robin Hood: Prince of Thieves

اقتباسات فراوانی از رابین هود در سینما ساخته شده‌اند. کوین رینولدز در Robin Hood: Prince of Thieves توانسته آن اکشن جذاب دهه نودی را در فیلمش در بیاورد و اقتباسی تماشایی را خلق کند. اثری که به نوستالژی بسیاری تبدیل شده، با آنکه در روایتش یک سری ناهماهنگی تاریخی وجود دارد،‌ می‌تواند کاری کند که به تماشایش بنشینید و از لحظات اکشن و کمدی‌اش لذت ببرید.

وقتی که داروغه ناتینگهام (آلن ریکمن)‌ ناجوانمردانه پدر رابین هود (کوین کاستنر)، کماندار افسانه‌ای قسم می‌خورد تا انتقامش را بگیرد. رابین به گروهی از روستاییان تبعید شده می‌پیوندد تا بتواند به هدفش نزدیک شود و با یکدیگر،‌ تلاش می‌کنند تا به سلطه ظالمانه داروغه پایان بخشند.

The Northman

رابرت اگرز بعد از ساخت دوتا از بهترین فیلم‌های ترسناک تاریخ سینما، به سراغ ماجراجویی جاه طلبانه‌تر در سینما رفت و The Northman را عرضه کرد. اثری که این حس را بهتان می‌دهد که انگار،‌ در حال تماشای رویایی از بعدی دیگر در جهان هستید. نماهای فیلم دیوانه‌کننده و روایت داستان، هربار چیزی جدید برای شوکه کردنتان دارد و از همه مهم‌تر، تصویری دقیق از افسانه‌های وایکنیگ‌ها را برایتان به تصویر می‌کشاند.

چیزی به مرد شدن شاهزاده آملث (الکساندر اسکارشگارد) نمانده است. اما قبل از آنکه رسماً مرد خوانده شود، فیونیر پدرش را می‌کشد و مادرش را نیز می‌دزدد، اما موفق به دستگیر کردن آملث نمی‌شود. پس از آن، مسیر زندگی شاهزاده داستان عوض شده و تبدیل به وایکنیگ می‌شود. او حال تنها یک هدف در زندگی‌اش دارد: گرفتن انتقام پدرش، نجات دادن مادرش و کشتن فیونیر.

A Knight’s Tale

الهام گرفته از داستان‌های کنتربری جفری چاوسر (که از قضا از شخصیت‌های فیلم است!) A Knight’s Tale سفری جذاب و دیدنی به قرون وسطی و فرهنگ و سنت‌های آن زمان است. هالگلند توانسته روایتی خیالی و گاهاً کمدی از قرن چهاردهم به تصویر بکشاند و داستانی زیبا درباره دوستی، بخشیدن و سرنوشت صحبت کند. اثری که به معنای واقعی کلمه بازیگوش است و با این وجود، دیدنی نیز است.

ویلیام تاچر (هیث لجر)، خدمتکار شوالیه‌ای است که بعد از مرگ اربابش، تصمیم می‌گیرد به جای او در مسابقات شرکت کند. او که شدیداً به عوض کردن سرنوشتش باور دارد، با نامی جعلی در تورنمنت شوالیه‌ها حضور می‌یابد. تاچر می‌خواهد که به عنوان قهرمانی در این مسابقات دست بیابد و تا وقتی که به هدفش نرسد، قرار نیست هیچ خستگی به تنش راه بدهد.

Brave

یکی از آثاری که در سال ۲۰۱۲ با هایپ فراوانی عرضه شد و نشان داد که لیاقت آن همه خبر و تبلیغ را داشت. Brave با الهام از افسانه‌ها و قصه‌ها، نگاهی متفاوت به قرون وسطی انداخته و یکی از دوست داشتنی‌ترین و احساسی‌ترین داستان‌های مادر و دخترانه را تعریف می‌کند. اثری که تمامی ویژگی‌های آثار پیکسار را به بهترین شکل ممکن درون خودش دارد:‌ بامزه، درگیر کننده و تاثیرگذار.

مریدا (کلی مک‌دونالد)، دختر شاه فرگوس و ملکه الینور، پرنسسی سرکش و کمانداری ماهر است. الینور سعی دارد که مریدا از سنت‌های مرسوم و پذیرفته شده اسکاتلندی پیروی کند اما مریدا به هیچ عنوان گوشش به این حرف‌ها بدهکار نیست. بعد از آنکه مریدا سه شاهزاده‌ را در مسابقه‌ای (که برای خواستگاری از مریدا تدارک دیده شده بود) شکست می‌دهد، عصبانی و خشمگین از پیش خانواده‌اش رفته و در مسیرش، به جادوگری می‌رسد. مریدا از او درخواست تغییر سرنوشت می‌کند و جادوگر، کیکی طلسم شده به او داده و می‌گوید آن را به مادرش بدهد. کیکی که مادرش را به خرسی تبدیل می‌کند.

El Cid

زمانی که استودیوهای هالیوود عشق ساختن فیلم‌های حماسی را داشتند، این چارلتون هستون بود که مدام در این آثار ظاهر می‌شد و صحنه را از آن خود می‌کرد. El Cid یکی دیگر از آن حماسه‌های قرون وسطایی است که تمامی ویژگی‌های کلیشه‌ای آن داستان‌ها را دارد: باور عمیق به مذهب، وفاداری و پاداش نهایی قهرمان بودن. چیزی که اثر را باارزش کرده، نحوه اجرا و به کارگیری‌شان در داستان است که چنین اثر طولانی‌ای، کسالت آور نباشد.

رودریگو دیاز دو بیوار (چارلتون هستون) که توسط پیروانش “ال سید” صدا زده می‌شود، قسم می‌خورد که آرامش را به کشورش بازگرداند. حال که او در آینده‌ای نزدیک قرار است با نامزدش ژیمنا (سوفیا لورن) ازدواج کند، درگیر خیانت‌ها و مبارزاتی می‌شود که تهدیدی برای رسیدن به هدفش، یعنی آزادی کشورش، محسوب می‌شوند.

The King

الهام گرفته شده از نمایشنامه شاه هنری از ویلیام شکسپیر، The King دیوید می‌شه توانست چهره‌ای جدید از تیموتی شالامه را بهمان نشان بدهد. او توانست شخصیتی را به تصویر بکشد که همواره دنبال فرصتی برای ثابت کردن خودش است اما در واقع، ضعف‌هایی در بازی سیاست داشته که بارها او را به خطر می‌اندازد. البته که این تنها شالامه نیست که در فیلم می‌درخشد و افرادی همچون رابرت پتینسون و جوئل اجرتون، بازی فوق العاده‌ای نیز دارند. اگر از هواداران آثار شکسپیر و دنبال نگاهی نو به نمایشنامه‌هایش هستید، حتما به تماشای این اثر بنشینید.

هال (تیموتی شالامه)، شاهزاده خسته و سرکشی است که علاقه‌ی چندانی به حکمرانی نداشته و به دنبال آن، زندگی اشرافی را رها و در جمع مردم عادی زندگی می‌کند. اما بعد از مرگ پدر ظالمش، او مجبور است که جانشنین او شود و با زندگی که از آن فرار می‌کرده، بسازد. حال هال مجبور است که آرامش را به قصر پر از نزاع، آشوب و جنگ پدرش برگرداند و بازی سیاست را یاد بگیرد.

Excalibur

اگر از عاشقان فانتزی تاریک هستید و دوست دارید در قرون وسطی نیز چرخی هم بزنید، جان بورمن هدیه‌ای برای شما آماده کرده: Excalibur. اثری که در تک تک لحظاتش آن فضای فانتزی تاریک به زیبایی حس شده و از همه مهم‌تر، توانسته تصویری دقیق‌تر از شاه آرتور را به مخاطبش نشان بدهد. فیلم دائم در مرز تاریخ و فانتزی در حال رفت و آمد است و همین موضوع، توانسته آن را به اثری زیبا از لحاظ فرم و محتوا تبدیل کند.

اوتر پندراگون (گابریل برن) شمشیر جادویی اکس‌کالیبر را به مرلین جادوگر می‌دهد. هنگام مرگش، اوثور دستور داده که شمشیر را درون سنگی جای داده و هرکس که بتواند آن را در بیاورد، شاه بعدی انگلستان خواهد شد. فرزند نامشروع اوتر، آرتور (نیجل تری) شمشیر را از سنگ درآورده و به شاه انگلستان تبدیل می‌شود. با راهنمایی مرلین، او با گوئینویر (شری لانگی) ازدواج کرده و میز گرد شوالیه‌ها را بنا می‌کند. اما خواهر ناتنی آرتور مورگانا (هلن میرن) با فرزند پسری از راه می‌رسد که می‌توانند آرتور را در موقعیت سختی قرار بدهند.

Kingdom of Heaven

فیلمی که اخیراً به لطف فضای مجازی، امکانش خیلی کم است که نامش به گوشتان نخورده باشد! اسکات دوباره تصمیم گرفت به سراغ آثار حماسی و تاریخی برود و نتیجه کار اثری به یادماندنی به نام Kingdom of Heaven شد. اثری که از لحاظ تاریخی، ضعف‌ها و ایراداتی دارد اما با این وجود، روایتی درگیرکننده و اکشنی نفسگیر دارد و مخاطب را هیجان زده تا آخرین لحظه، پای فیلم نگه می‌دارد.

بالین (اورلاندو بلوم) با فقدان زنش پس از خودکشی‌اش به دنبال مرگ فرزندشان است و اکنون، تحت بازجویی قرار دارد. به لطف بارون گادفری (لیام نیسون)، او از روستایش فرار کرده و به سرزمین مقدس می‌رود. حال، سرنوشت او را به جایی رسانده که باید فرمانده شود و سربازانش را در مبارزه علیه صلاح الدین ایوبی هدایت کند.

The Last Duel

ریدلی اسکات در ۲۰۲۱ تصمیم به اکران دو فیلم گرفت: House of Gucci که بسیاری آن را یکی از بدترین آثار سال می‌دانستند و The Last Duel که بسیاری آن را در لیست بهترین‌های سال قرار دادند!‌ اسکات در این فیلم به روایتی تاریخی پرداخته که چندان توجهی به آن نشده و از قضا،‌ شباهت‌های فراوانی به زندگی مدرن ما دارد. اثری که به زیبایی به مفهوم پدرسالاری در عصر قرون وسطی پرداخته و لحن خشک و تاریک فیلم، گاهی اوقات دیدنش را برای مخاطب سخت می‌کند (که به نوعی هدف فیلم نیز است!).

شوالیه‌ای به نام ژان د کاروژ (مت دیمون)‌ دوستش ژاک لو گری (آدام درایور) را به دوئلی قانونی می‌کشاند؛ زیرا باور دارد که او، به زنش مارگریت دو کروژ (جودی کومر) تجاوز کرده و به دنبال تلافی آن است. داستان از دید این سه شخصیت روایت می‌شود.

Hamlet

می‌توان ساعت‌ها صحبت کرد که کدام اقتباس از نمایشنامه بی‌نظیر شکسپیر از بقیه بهتر است و در این لیست، ما اقتباس شاهکار اولیویر را انتخاب کرده‌ایم. اولیویر توانسته در Hamlet، هرآنچه که شکسپیر سعی کرده بود در نمایشنامه‌اش به چالش بکشاند را به نمایش بگذارد: از دیوانگی تا میل به خودکشی، از خیانت‌ها و باورهای مذهبی، از مبارزات و جنگ‌های مداوم و پوچ انسان‌ها بر سر تاج و تخت. و از همه مهم‌تر، داستانی انتقامی که هر لحظه‌اش هیجان‌انگیز و شوکه کننده است.

بعد از مرگ پدرش، هملت (لاورنس اولیویر) به قصر برگشته و روح پدرش را می‌بیند. روح به او می‌گوید که باید انتقامش را بگیرد و این شک در دل هملت ایجاد می‌شود که کلادیوس (باسیل سیدنی) پدرش را به قتل رسانده و با مادرش گرترود (ایلین هرلی) ازدواج کرده است. حال او نقشه‌ای می‌چیند که نه تنها خودش، بلکه تمامی افراد قصر را به جنون مطلق می‌رساند.

Tangled

اثری که بیش از آنکه نگاهی نو به قصه شاه پریانی باشد،‌ بیشتر شبیه ادای احترامی به زیبایی شناسی خاص قرون وسطی است. در Tangled شاهد ماجراجویی تمام عیاری هستیم که ما را به گوشه و کنار شهر برده، شخصیت‌های بامزه‌ای را بهمان معرفی می‌کند و یک داستان عاشقانه و البته غیرمعمول را به تصویر می‌کشاند. اثری که بعد از چهارده سال،‌ همچنان دلنشین است و شخصیت‌هایش نیز همچنان جذاب‌اند.

راپانزل (مندی مور)، در قصری بلند در کنار مادر گاثل (دانا مورفی)‌ زندگی می‌کند و هر روز، منتظر شاهزاده سوار بر اسب سفیدش است که موهایش را برای او بیاندازد و او را به بیرون از این قصر ببرد. روزی، او فکر می‌کند که بالاخره سر و کله این شاهزاده پیدا شده، اما آن کسی نیست جز دزد بدنامی به نام فلین رایدر (زاکاری لوی)‌ و به دنبال این ملاقات غیرمنتظره، این دو سفرشان را به دنیای بیرون از قصر آغاز می‌کنند.

Marketa Lazarova

کلیشه‌ای در بین هواداران سینما مرسوم است که می‌گویند آثار سینمایی اروپای شرقی خشن،‌ عجیب و گاهاً کسالت‌آور است. Marketa Lazarova همه این موارد هست به غیر از کسالت آور! اثر خارق العاده ولاچیل که به عنوان بهترین فیلم تاریخ چک شناخته می‌شود، توانسته آن سبک زندگی قرون وسطی را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشاند. لازم به ذکر است که خشونت خشن و خامی نیز در فیلم جریان دارد که می‌تواند تعدادی از مخاطبان را ناراحت کند، اما قرون وسطی است دیگر! و فیلمی که به گفته منتقدان، دقیق‌ترین تصویر از این دوران است.

اقتباسی از رمانی به همین نام به نویسندگی ولادیسلاف وانچورا، فیلم در زمان نامشخصی از قرون وسطی (احتمالاً قرن چهاردهم) روایت می‌شود. دختر (ماگدا واساریوا) یکی از فرمانروایان توسط شوالیه‌هایی دزدیده شده و او عاشق یکی از آنان می‌شود.

Andrei Rublev

آندری تارکوفسکی استاد در هم آمیختن باورهای مذهبی، احساسات انسانی و هنر است و در Andrei Rublev این ویژگی‌ها بسیار مشخص هستند. برداشتی آزاد از زندگی نقاشی به همین نام، شاهد سفرها و ماجراجویی‌های آندری روبلف در قرن پانزدهم هستیم و در نهایت، تارکوفسکی اثری را ساخته که ریتمی آرام داشته اما به لطف هنر خاصش، می‌تواند مخاطب را جذب مفاهیم فلسفی خودش کرده و تجربه‌ای نو را به او عرضه کند.

آندری روبلف (آنتولی سولونیتسین) در هشت داستان روایت می‌شود و دورانی از ناآرامی حاکم بر روسیه بین سال‌های ۱۴۰۰ الی ۱۴۲۳ را روایت می‌کند. این داستان‌ها از چشم نقاش و راهبه معروف آن زمان،‌ آندری روبلف روایت می‌شوند. داستان‌هایی که به همدیگر ارتباط دارند و در نهایت،‌ تصویری کامل از روسیه در قرون وسطی را به تصویر می‌کشانند.

The Virgin Spring

برگمان یکی دیگر از استادان سینما در به چالش کشاندن باورهای مذهبی و انسانی است. این بار با Virgin Spring داستانی را در بطن قرون وسطی تعریف کرده و واقعیت و افسانه را باهم در می‌آمیزد. اثری که بیشتر بر روی زندگی مردمان عادی این دوران تمرکز دارد و سختی‌هایشان را به تصویر می‌کشاند. با این وجود، به اثری خاص با تم انتقام تبدیل شده و جالب است بدانید که وس کریون، بعدها با الهام از این اثر The Last House on the Left را ساخت که یکی از خشن‌ترین آثار ترسناک سینما محسوب می‌شود.

داستانی در قرن سیزدهم، کارین (بریگیتا پترسون) دختر فردی ثروتمند، تور (مکس فون سیدو) قرار است به کلیسا برود و لباس خاصش برای آن روز را می‌پوشد. در مسیر، چوپانانی به کارین تجاوز کرده و سپس او را می‌کشند. چوپانان در مسیر خود به خانه‌ای می‌رسند که از قضا، خانه تور است و زیاد طول نمی‌کشد که او، از جنایت این چوپانان خبردار شود.

The Princess Bride

اثری الهام گرفته از افسانه‌ها و روایت شده در دل فضای قرون وسطی، The Princess Bride یکی از آثار کلاسیک عاشقانه سینما محسوب می‌شود. راب راینر همراه با ویلیام گلدمن، توانسته اثری زیبا درباره عشق خلق کند و آن فانتزی و کمدی خاص داستان شاه پریان را به فیلم اضافه کند. اثری که با مخاطب درباره عشق حقیقی صحبت می‌کند و به او می‌گوید: در مسیر هزاران هزار سختی و مانع وجود دارد، اما عشق به تو کمک می‌کند که از پس همه‌شان بر بیایی.

پدربزرگی برای پسر مریضش شروع به گفتن داستانی می‌کند که نسل به نسل در بین خاندانشان چرخیده است. باترکاپ (رابین رایت) زیبا توسط شاهزاده هامپردینک (کریس ساراندون) دزدیده شده بلکه بتواند با سواستفاده از او، جنگی را آغاز کند. حال وستلی (کری الویس) به راه افتاده تا عشقش را از چنگاه شاهزاده ظالم نجات دهد. وستلی در طول مسیرش، با افراد جدیدی آشنا شده و با آنان تیم می‌شود تا بتواند به هدفش برسد.

The Passion of Joan of Arc

اثری که از زمانش بسیار جلوتر بوده و منبع الهام بسیاری از کارگردانان برای ساخت آثار سینمایی‌شان شد. The Passion of Joan of Arc داستانی را در بحبوحه‌ی تفتیش عقاید قرون وسطی تعریف می‌کند و پیام فمینیستی قوی‌ای را در بطن داستان مذهبی‌اش می‌رساند. بازی فالکونتی بی‌نظیر و باورنکردنی است و تئودور دریر نه تنها اشک او، بلکه با داستان فوق العاده و قاب‌های بی‌نظیرش اشک مخاطب را نیز درمی‌آورد و یکی از شاهکارهای جاودانه سینما را خلق می‌کند.

ژان دارک (ماریا فالکونتی) زنی بوده که تصور می‌کرد از طرف خداوند انتخاب شده تا در برابر انگلیسی‌ها بجنگد و فرانسه را آزاد کند. اما کلیسا او را دستگیر کرده و شروع به تفتیش کردن و شکنجه او می‌کند تا دست از این باور بکشد وگرنه، در انظار عمومی او را به آتش خواهند کشاند.

The Seventh Seal

قبل از ساخت Virgin Spring، برگمان The Seventh Seal را ساخت که در آن نیز افسانه و واقعیت را باهم درآمیخته و باورهای مذهبی مخاطب را به چالش می‌کشاند. اثری که به فلسفی بودنش معروف است و سوالاتی را برای شخصیت اصلی و مخاطبش مطرح کرده و به روح و ذهنش نفوذ می‌کند. برگمان توانسته تمثیل‌ها و آن حالت انتزاعی داستان‌گویی‌اش را به زیبایی هرچه تمام‌تر در این اثر بزرگ به تصویر در بیاورد و در نهایت،‌ فیلمی را ساخته که باعث تاثیرگذاری بر روی بسیاری از سینما دوستان در سرتاسر جهان شده است.

در دوران طاعون قرون وسطی،‌ شوالیه‌ای (مکس فون سیدو) راهی سفری می‌شود و در مسیرش،‌ با فرشته مرگ (بنگت اکروت) رو به رو می‌شود. شوالیه فرشته مرگ را به مسابقه شطرنجی دعوت کرده تا بتواند زندگی‌اش را نجات دهد. در این بین،‌ او به دنبال جواب سوالاتش درباره زندگی، مرگ و وجود خدا نیز می‌گردد.

Ran

با الهام از نمایشنامه شاه لیر شکسپیر،‌ کوروسوا در Ran توانسته اثری را خلق کند که خیره‌کننده و تکرار نشدنی است. او توانست اساس نمایشنامه شکسپیر را با دوران فئودال ژاپن تطابق بدهد و داستانی درباره جنگ، نزاع‌های خانوادگی و جاه طلبی را روایت کند. پرخرج‌ترین اثر کوروسوا و آخرین اثر حماسی او، پر از نماهای دیوانه‌کننده و نبردهای نفسگیری است که برخلاف مدت زمان طولانی‌اش، کاری می‌کند گذر زمان را حس نکنید.

در دوران قرون وسطی در ژاپن، جنگ‌سالاری به نام هیداتورا ایشی مونجی (تاتسویا ناکادای) تصمیم به بازنشستگی گرفته و می‌خواهد سلطنت را به سه فرزندش واگذار کند. هیداتورا سلطنت را به فرزند ارشدش تارو (آکیرا تورئو) واگذار کرده و فرزند کوچک خانواده، سابارو (دایسوکه ریو) با این قضیه مخالفت کرده و خودش را از خانواده جدا می‌کند. واگذاری سلطنتی که قرار بود به آرامی و صلح صورت بگیرد، درگیر فساد و طمع بین پسران خانواده می‌شود.

Monty Python and the Holy Grail

در مبحث کمدی، بسیاری باور دارند که تاریخ انقضایی برای بسیاری از شوخی‌ها و جک‌ها وجود دارند. پس ارتباط گرفتن و خندیدن به یک اثر کمدی قدیمی بسیار برای نسل‌های بعدش سخت خواهد بود. اما این قضیه دربارهMonty Python and the Holy Grail صدق نمی‌کند! اثری بحث برانگیز در زمان خودش، تری گیلیام و تری جونز توانستند با بازیگوشی فراوان در فرم و محتوا، کلیشه‌ها و سنت‌های مربوط به آن زمان را به تمسخر گرفته و یکی از بهترین آثار کمدی سینما را با حال و هوای قرون وسطی بسازند.

شاه آرتور (گراهام چیپمن) به دنبال باوفا‌ترین و دلاورترین شوالیه‌ها است تا بتوانند در شهر کیملات به او ملحق شوند. بعد از سفرهای پیاپی او و جمع کردن بهترین مردان از سرتاسر انگلستان،‌ آنان تصمیم می‌گیرند از هم جدا شده و مسیری جدید را آغاز کنند. اما با خشم الهی رو به رو می‌شوند و به آنان ماموریتی داده می‌شود: پیدا کردن جام مقدس. اما مسیر شاه آرتور و مردانش، پر از موانع احمقانه و خنده‌داری است که جلوه‌ای جدید به افسانه شاه آرتور بخشیده‌اند.

Braveheart

مل گیبسون تمام تلاشش را کرد که یکی از آثار خاص سینما را بسازد و تلاش و وسواس او در فیلمبرداری صحنه‌های نبرد، شخصیت پردازی ویلیام والاس و به تصویر کشیدن یکی از داستان‌های محبوب اسکاتلندی‌ها، باعث خلق شاهکاری جاودانه در سینما شد:‌ Braveheart. اثری که همچنان درباره پایبند بودن یا نبودنش به تاریخ و ناهماهنگی‌هایی، مورد بحث قرار می‌گیرد اما همه در یک موضوع باهم موافقند: حماسه ویلیام والاس،‌ زیبا و جاودانه بوده و داستانی زیبا درباره جنگیدن برای وطن است.

یاغی‌ای به نام ویلیام والاس (مل گیبسون) تصمیم به قیام علیه شاه ظالم انگلیسی، ادوارد لانگ‌شنکس (پاتریک مک‌گوئن) می‌گیرد، کسی که می‌خواهد تاج و تخت اسکاتلند را به دست بیاورد. در زمان کودکی والاس، پدر و برادر او و بسیاری از دیگر مردمان جانشان را فدای آزادی اسکاتلند کردند. وقتی که او یکی دیگر از عزیزانش را از دست می‌دهد، ویلیام والاس تصمیم می‌گیرد یک بار و برای همیشه،‌ برای آزادی اسکاتلند بجنگد.

سخن پایانی درباره بهترین فیلم های قرون وسطایی

اگر صادق باشیم، در دل قرون وسطی چیزهای بیشتری برای ناراحت کردن وجود دارد تا اینکه قلقلکمان دهد و کاری کند بخواهیم از آن زیبایی خاصی را بیرون بکشیم. اما افسانه‌ها و حماسه‌های روایت شده در آن زمان، تبدیل به اولین نمونه‌های بشریت در مواجه با عواطف، عشق به وطن و ماجراجویی شدند. آثاری که همانند ماشین زمانی ما را به آن دوران برده و نشان می‌دهند که انسان چه مسیر طولانی‌ای را آمده و چقدر بعضی از این سنت‌ها و ماجراها، نسل به نسل توانستند در شکل‌‎های جدیدتری وجودشان را حفظ کنند. شما دیگر به چه اثر دیگری با حال و هوای قرون وسطایی علاقه مندید؟ چه فیلمی لیاقت حضور در لیست را داشته اما ذکر نشده است؟ با ما به اشتراک بگذارید!

می‌خواهید بیشتر درباره فیلم‌های قرون وسطایی بخوانید؟ مطالب زیر را از دست ندهید!

کدام کارگردان آثار بیشتری با تمرکز بر قرون وسطی ساخته است؟نمایش پاسخ

پرافتخارترین فیلم قرون وسطایی چیست؟نمایش پاسخ

چه فیلم‌هایی می‌توانند از عناوین افتخاری لیست باشند؟نمایش پاسخ