زمین، به عنوان بستری برای زندگی و منشأ پیدایش موجودات، از دیرباز در فرهنگها و اساطیر مختلف جایگاه ویژهای داشته است. این عنصر، نه تنها به عنوان یک پدیده طبیعی، بلکه به عنوان نمادی قدرتمند از مفاهیم گوناگون، از جمله مادر، باروری، ثبات، و ارتباط بین آسمان و زمین، مورد توجه بوده است. در این مقاله به بررسی جامع نمادهای مرتبط با زمین در فرهنگها و اساطیر گوناگون پرداخته میشود.
زمین در مقابل آسمان
زمین از نظر نمادین در مقابل آسمان قرار میگیرد و به عنوان موارد زیر شناخته میشود:
- اصل منفعل در برابر اصل فعال
- وجه مؤنث در برابر وجه مذکر هستی
- تاریکی در برابر نور
- یین در برابر یانگ
- نیروی سقوط در برابر نیروی صعود
- شدت سکون و غلظت در برابر طبیعتی لطیف، فرار و حلال
در یی چینگ، خط ششگانه نماد نهایت انفعال زمین است، در حالی که عمل، اصل فعال آسمان، این انفعال را دریافت میکند.
زمین حمل میکند، در حالی که آسمان میپوشاند. تمامی موجودات از زمین زاده میشوند، زیرا زمین زن و مادر است و در عین حال کاملاً زیر اصل فعال آسمان قرار دارد.
ویژگیهای نمادین زمین
جانور ماده طبیعت زمین را دارد. فضیلتهای خاک عبارتند از نرمی و انعطاف، پایداری صلحآمیز و دوام. تواضع نیز به این ویژگیها افزوده میشود. واژه humilité (تواضع) از نظر ریشهشناسی از hummus (خاک) آمده که آدمی از آن سرشته شده است. حروف اولیه داو بر سرشتن موجودات از خاک دلالت میکند.
خاک جوهر کلی، پراکریتی، کائوس اولیه و ماده نخستین است که به روایت سفر پیدایش از آب جدا شده است. زمین توسط گراز ویشنویی به سطح آبها آمد و توسط قهرمان اساطیری شینتو منجمد شد. خاک مادهای است که خالق در چین، نیوکوا، آدم را بدان سرشت. زمین باکرهای است که بیل یا خیش در آن رسوخ کرده و به وسیله باران یا خون (که نطفه آسمان هستند) بارور شده است. در سراسر جهان، زمین را زهدانی آبستن چشمهها، سنگهای قیمتی و فلزها میدانند.
زمین به عنوان مادر
زمین نماد وظایف مادرانه است (Tellus Mater). زمین زندگی میدهد و آن را باز میستاند. ایوب سجدهکنان بر زمین فریاد برداشت و بدین جمله زمین مادر را به شکم مادر تشبیه کرد:
برهنه از رحم مادر خود بیرون آمدم و برهنه به آنجا بازخواهم گشت
در مذهب ودایی، زمین نماد مادر، سرچشمه وجود و زندگی و پشتیبان در مقابل تمام قوای نابودگر است. بر طبق آیینهای ودایی، در مراسم خاکسپاری، در لحظهای که خاکستردان محتوای خاکستر متوفا پس از جسدسوزی در خاک گذاشته میشود، این اشعار قرائت میشود:
به درون زمین، به مادرت برگرد. با اقامتی طولانی و شعفی وافر زمین آرام چون گرگی نرم تو را میپوشاند. زمین میداند چگونه تو را از نیستی نگاه دارد. گنبد برایش بساز و آن را در هم مریز ای زمین او را بپذیر و با دامان پیراهنت او را بپوشان، آنگونه که مادری پسرش را در آغوش میگیرد.
در برخی قبایل آفریقایی، رسم خوردن خاک رواج دارد که نماد همذاتپنداری است. قربانکننده خاک را میمزد، زن حامله خاک را میبلعد و از خاک خوردهشده آتش زاده میشود و در سخن است که شکم آتش میگیرد.
در معنای ازدواج مقدس زمین و آسمان، زمین را به صورت زنی که بر پشت خوابیده و سر به سوی شمال و پا به سوی جنوب تصویر میکنند. فرج او به صورت لانه مورچه و چچوله اش به صورت لانه موریانه است.
زمین مانند مادر نماد باروری و نوزایش است. زمین همه مخلوقات را میزاید، آنها را اطعام میکند و دوباره از آنها بذر بارور میگیرد.
بر اساس تئوگونی هسیودوس، زمین (گایا) حتی آسمان (اورانوس) را زایید؛ اورانوس که میبایست بعداً او را بپوشاند تا او تمامی خدایان را بزاید. خدایان بعد، آدمیان و بعد جانوران از اولین ازدواج مقدس تقلید کردند. گایا (زمین) خاستگاه زندگی تمامی موجودات است، از این رو نام مادربزرگ به او اطلاق شده است.
مراسم و باورهای مرتبط با زمین
خاکسپاری نمادینی شبیه به غسل تعمید وجود دارد که هم برای شفا است و هم برای تقویت و هم برای آیینهای سرسپاری و تحلیف. فلسفه آن مشابه فلسفه غسل تعمید است؛ یعنی نوزایش از طریق تماس با نیروهای زمینی، مردن در شکلی از زندگی برای باززایشی در قالب دیگر.
در مقایسه با آبها که آن هم در ابتدای کائوس وجود داشته، خاک بدین گونه متمایز میشود که آبها مقدم بر ایجاد کائنات بودند، حال آنکه خاک قالبهای زنده را به وجود آورد. آبها توده بیتمایز و خاک جرثومه تمایز را نشان میدهند. در تکامل کلی کائنات، اعصار آب مدتی طولانیتر از اعصار زمینی را دربر میگیرد.
در ادبیات، اغلب تلی از خاک با زن، شیارهای بذرافشانی و شخم با دخول، زایمان با درو، کشت و زرع با عمل مولد، چیدن میوه با شیر دادن، تیغه خیش با قضیب مرد مقایسه میشود. در آفریقا نیز مانند آسیا، بنا بر بعضی باورها، زنان نازا ممکن است زمین خانوادگی را خشک و بایر کنند و شوهرانشان میتوانند بدین خاطر آنها را طلاق دهند. اگر زنی باردار دانهای در شیار خاکی بپاشد، خرمن را پربار خواهد کرد؛ زنان بارور چشمههای پر آباند. قرآن مجید میفرماید:
زنان شما چون زمینهای شما هستند.
برای آزتکها، خدایبانوی زمین دو وجه متضاد دارد: مادر غذادهنده است و باعث میشود که از گیاهانش تغذیه کنیم و در عوض مردگان را باز میستاند که خود آنها را اطعام کرده بود و در این مفهوم نابودگر است.
در میان مایاها، مفهوم نگاره زمین، خدایبانوی ماه، ملکه دورههای باروری است. این خدایبانوی کهنسال مایا، ماه زمین، کاربردی ازلی دارد. او خدایبانوی عدد ۱ است و از این رو از تولد، از اصل هر چیز و از آغاز ظهور حفاظت میکند.
بر طبق باور رایج در ژاپن یک ماهی عظیم، در هند یک لاکپشت، در میان سرخپوستان آمریکای شمالی یک مار، در مصر یک جُعَل، در آسیای جنوب شرقی یک فیل و امثالهم زمین را حمل میکنند؛ زلزله را ناشی از حرکات ناگهانی این حیوانات زمینی که در ارتباط با دورههای تکامل هستند، میدانند.
همچنین، جمله معروف فلانی اجاقش کور است، که ریشهای قدیمی در فرهنگ ما ایرانیها دارد، به معنی نداشتن فرزند است. زیرا طبق اعتقادات، مرد وظیفه کارهای بیرون از خانه، زن وظیفه کارهای خانه و فرزند وظیفه روشن نگه داشتن اجاق درون خانه، آن هم با هیزم را دارد.
ارض موعود
ارض موعود برای یهودیان و مسیحیان در فلسطین واقع است؛ اما در سنتهای دیگر نیز مفاهیم مشابه دیده شده است و از این قبیل است سرزمین قدیسان، رستگاران، جاودانگان و غیره. تمام این موارد به مرکزی معنوی اشاره دارد و در واقع منظور مرکز دنیا است که خود انعکاس مرکز ازلی یا بهشت زمینی است. میتوان در ارض موعود نیز مفهوم یک جستجو و طلب معنوی را پیدا کرد و همچنین زمین سیاه مصریان (کمی) که بدون شک دارای خصلتهای ازلی است. ارض موعود یکی از قطبهای روح است (دانته)، همچون کنعان برای عبرانیان، ایتاکا برای اودوسئوس، اورشلیم آسمانی برای مسیحیان و زمین پاک برای افلاطون که همه همان ارض موعود است.
زمین و مفاهیم معنوی
لکن زمین آخرین برای زمینهای اولین ناآشنا نیست. این زمین بدون شک خصلت و نهاد مقدس خود را حفظ کرده است. از اینجا است که وقتی امتی میخواهد از نظر معنوی احیا شود به سرزمین بومی خود باز میگردد. این سرزمین مقدس ارزش خود را از معنویتی باز میگیرد که مدتهای مدید موقوف به آن بوده است. به همین خاطر است که یکی از طوایف بولیوی هرگاه که نیاز به تقویت نیروی معنوی احساس میکند به جایی بازمیگردد که فرض میکند گهواره نیاکانش بوده است.
به نقل از لوی برول، تجربیات معنوی و نمادهای مردمان اولیه، حج بر کوه سینا، زیارت جلجتا و غیره از همین باور ناشی است.
به دلیل این خصلت مقدس و این نقش مادرانه است که زمین در میان امتهای مختلف به عنوان ضامن عهد نگاه میشود. اگر عهد و پیمان بیعتی زنده در میان گروهها است، زمین مادر و دایه تمامی امتها است. در زبان ایرلندی مانند زبان لاتین دو واژه برای زمین (خاک) وجود دارد: talmh مترادف با tellus به معنی «خاک»، یعنی یکی از عناصر چهارگانه در مقابل باد و آب و آتش است؛ و tir مترادف با terra به معنی «زمین» به مفهومی جغرافیایی است. دروئیدها بر روی عناصر خاک قدرت داشتند. قبل از جنگ مگ توئیرد، یک دروئید از تو آتا ده دانان به لوگ قول داد که کوهی را روی فوموریها پرتاب کند و دوازده کوه اولین را در خدمت ایرلند درآورد. در اسطوره، زمین که توسط تایلیتو مجسم میشد، دایه لوگ بود نه زنش و جشن یادبود او در اول ماه اوت برپا میشد.
زمین ضامن عهد و سوگند برادری در میان سلتیها نیز هست. میتوان این عهد را با عهد فرشته امنائیل با ایزیس مقایسه کرد:
من سوگندت میدهم به آسمان و زمین، به نور و تاریکی، به آتش، به آب و باد و خاک، سوگندت میدهم به بلندای آسمان، به ژرفای زمین و تارتار، به هرمس، به آنوبیس، به فریاد کرکوروس، به مار نگهبان معبد، به کرجی و کرجیبان آخرون، سوگندت میدهم به نیاز به تازیانه و شمشیر.
پل دیل تمامی نمادهای روانجغرافی را بررسی کرده است و طبق آن سطح مستوی زمین نشانگر انسان به عنوان موجودی آگاه است؛ عالم زیرزمین با دیوها و غولهایش یا خدایان بدسگالش نشانگر ناخودآگاه، قلههای بلند نزدیک به آسمان نشانگر فوقآگاهی. بدین ترتیب تمامی زمین نماد آگاهی و ستیز میان آنها نماد امیال زمینی و امکان اعتلا و یا فساد و تباهی است. زمین میدان کشمکش وجدان و آگاهی در وجود آدمی است.
ایرانیان باستان
متون اوستا نشان میدهد که در بخشهای مختلف آن به زمین و خاک اشاره شده است. این اشارات، گاه به صورت مستقیم و گاه به صورت نمادین، به اهمیت و جایگاه زمین در باورهای زرتشتی میپردازند. در کتاب یشتها، که سرودهایی در ستایش ایزدان هستند، در بخش آبانیشت از آرزوی گرشاسب برای تاختن بر روی زمین فراخ و گرد، و بخش مهریشت از پیمودن زمین توسط مهر در هر غروب و آغاز شب را میتوان مشاهده نمود.
و از او درخواست این کامیابی را به من ده، ای نیک، ای تواناترین، ای اردویسور ناهید که من به (گندرو) زرین پاشنه در کنار دریای موجزن فراخکرت ظفر یابم که من (در روی این زمین) پهن و گرد و بیکران در تاخت به خانه مستحکم دروغپرست نتوانم رسید.
یشتها، آبانیشت، قطعه 38
مهر را میستاییم، (کسی) که دارای دشتهای فراخ است، (کسی) که از کلام راستین آگاه است، زبانآوری که دارای هزارگوش است… کسی که پس از فرو رفتن خورشید به پهنای (کره) زمین به در آید، دو انتهای این زمین فراخ کروی خارج از اندازه را پسوده، آنچه در میان زمین و آسمان است بنگرد.
یشتها، مهریشت، قطعه 95
در بخشهای از وندیداد نیز، که به طور خاص به موضوعات مربوط به پاکیزگی، آلودگی، و راههای تطهیر میپردازد، گفتههای درباره نحوه برخورد با زمین در هنگام کشاورزی، دفن مردگان و تطهیر زمین از آلودگی های ناپاک وجود دارد.
زراعت و درختکاری است که زمین را شاد و خرسند میسازد و اهریمن و دیوان را میگریزاند. کیفر اعدام در انتظار کسی است که جسد مرده را به تنهایی حمل کند. کیفر تازیانه برای کسی که مرده را در زمین دفن کند.
وندیداد، آغاز فرگرد سوم، ویراست فرید مرادی
جمعبندی
زمین به عنوان یک عنصر بنیادین در زندگی انسان، نقشی بسیار فراتر از یک بستر فیزیکی ایفا میکند. این عنصر در طول تاریخ و در فرهنگها و اساطیر گوناگون، به نمادی از مادر، باروری، ثبات، منشأ حیات، ارتباط بین دنیای مادی و معنوی، و حتی میدان نبرد درونی انسان تبدیل شده است. از خاک به عنوان ماده اولیه خلقت تا زمین به عنوان ضامن عهد و پیمان، این عنصر همواره جایگاهی مقدس و محترم در اندیشه و باور انسان داشته است. بررسی نمادهای مرتبط با زمین، درک عمیقتری از ارتباط انسان با طبیعت و جهان پیرامونش را فراهم میآورد و نشان میدهد که چگونه این عنصر ساده، در لایههای گوناگون فرهنگی و معنوی، معنایی ژرف و چندوجهی یافته است.
source