سبک البته بهعنوان یک تمساح چارهای جز این نداشت! او از روز تولدش با دست و پا و سر یک تمساح به دنیا آمده بود. سبک با این حال رابطهی عمیقی با مادر خود داشت و این رابطهی عمیق منجر به ایجاد احساسات و عواطف پیچیدهای در سبک شد. سبک همزمان که تمساحی درنده و بیرحم بود، اما عواطف پیچیده و حساسی داشت. برای مثال در یکی از روایات مهم مصری، او عطش عجیب خود به گوشت را کنار میگذارد، چهار پسر هِرو وِر را روی دوش خود سوار میکند و آنها را به سلامت از نیل رد میکند. سبک با این کار خود توانست نظر مثبت خدایان بزرگتر را جلب کند و به جایگاه مهمی هم دست بیابد.
قبل از رسیدن به مورد اول باید درمورد دو خدای مهم دیگر هم صحبت کنیم: اولی آپوفیس؛ مار هرجومرج و نابودی و دومی ست؛ خدای هرجومرج و خشونت.
Apophis: The Serpent of Chaos and Destruction
آپوفیس یا آپِپ ماری بود که نماد تاریکی و شرّ مطلق به حساب میآمد. آپپ دشمن روز و روشنایی و امید بود. این مار غولپیکر شبها به جنگ خدای خورشید یعنی رَع میرفت و از راه رسیدن خورشید و صبح را تهدید میکرد. آپپ میخواست تعادل جهان را بههم بریزد و کاری کند تا نظم و بینظمی در هم ترکیب شوند. او هر شب با تهدید و دعوت بهمبارزهی رع، از راه رسیدن خورشید و صبح فردا را به چالش میکشید. اگر رع در برابر آپوفیس شکست میخورد، دنیا برای همیشه به تاریکی مطلق فرو میرفت.
source