دوره پهلوی (۱۳۰۴–۱۳۵۷ شمسی) یکی از مقاطع بحث‌برانگیز تاریخ معاصر ایران است که در میان برخی ایرانیان با احساسات مثبت و نوستالژیک یاد می‌شود. این دوره، به‌ویژه در زمان محمدرضا شاه پهلوی (۱۳۲۰–۱۳۵۷)، با مدرنیزاسیون سریع، توسعه اقتصادی و گسترش روابط بین‌المللی همراه بود. اما چرا با وجود گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب اسلامی، هنوز بخشی از جامعه ایران به این دوره علاقه‌مند هستند؟ این مقاله با رویکردی علمی و تحلیلی، به بررسی عوامل تاریخی، اجتماعی و روان‌شناختی این پدیده می‌پردازد.

۱. توسعه اقتصادی و رفاه نسبی 

دوره پهلوی (۱۳۰۴–۱۳۵۷) شاهد تحولات اقتصادی و اجتماعی پیچیدهای بود که با رشد سریع اقتصادی همراه شد، اما این رشد به صورت نابرابر توزیع شد و نهایتاً به بحرانهای ساختاری منجر گردید. در اینجا به بررسی ابعاد مختلف توسعه اقتصادی و رفاه نسبی در این دوره میپردازیم:

 ۱. رشد اقتصادی چشمگیر ولی ناپایدار
– اقتصاد ایران در دهه های ۴۰ و ۵۰ شمسی رشد متوسط سالانه حدود ۱۰٫۵ درصد را تجربه کرد، حتی در برخی سالها مانند ۱۳۴۴، ۱۳۴۸ و ۱۳۵۵ به رشدی حدود ۱۷ درصد رسید . این رشد عمدتاً متکی بر درآمدهای نفتی بود که از ۲۸۵ میلیون دلار در ۱۳۳۸ به ۲۰٫۷ میلیارد دلار در ۱۳۵۵ رسید .
– با این حال، این رشد مبتنی بر صنایع مونتاژ، واردات فناوری و وابستگی به نفت بود و زیرساختهای تولید داخلی را تقویت نکرد .

۲. برنامه های عمرانی و توسعه زیرساختها
– پنج برنامه عمرانی بین ۱۳۲۷ تا ۱۳۵۶ اجرا شد که تمرکز آنها بر صنعتیسازی، توسعه راهآهن، سدسازی (مانند سد دز) و گسترش شهرها بود .
– برنامه های سوم و چهارم با انقلاب سفید (اصلاحات ارضی) همزمان شدند، اما نابرابری روستا-شهر را تشدید کردند. مثلاً تنها ۷٪ درآمد نفت به توسعه روستایی اختصاص یافت .

۳. رفاه نسبی و نابرابری فزاینده
– درآمد سرانه از ۱۶۰ دلار در ۱۳۳۹ به ۲٬۵۰۰ دلار در ۱۳۵۶ رسید، اما این رشد به صورت عادلانه توزیع نشد. ضریب جینی به بیش از ۰٫۵ رسید و ۵۲٪ جمعیت زیر خط فقر زندگی میکردند .
– گزارشها نشان میدهند ۱۶ میلیون نفر (۵۲٪ جمعیت) در ۱۳۵۱ دچار سوءتغذیه بودند، بهویژه در مناطق روستایی مانند کردستان و بلوچستان .

۴. وابستگی به نفت و بیماری هلندی
– افزایش درآمدهای نفتی پس از ۱۳۵۲ منجر به تورم ۲۷ درصدی در ۱۳۵۶ شد. دولت به جای تنوع بخشیدن به اقتصاد، پروژههای تجملی (مانند جشنهای ۲۵۰۰ ساله) و خرید تسلیحات را prioritise کرد .
– واردات کالاهای مصرفی از ۶۰ میلیون دلار در ۱۳۳۹ به ۹ میلیارد دلار در ۱۳۵۶ رسید، در حالی که صادرات غیرنفتی به ۲٪ کاهش یافت .

 ۵.نقش دولت و سیاستهای اجتماعی
– دولت پهلوی با اتکا به درآمد نفت، سیاستهای رفاهی مانند بیمههای اجتماعی و آموزش رایگان را گسترش داد، اما این اقدامات بیشتر ابزاری برای کنترل اجتماعی بود تا توسعه پایدار.
– تمرکز قدرت در دست شاه و فساد مالی (مانند حسابهای شخصی شاه با دارایی ۱ میلیارد دلار) به بیاعتمادی عمومی انجامید .

دلایلی باورنکردنی از علاقه ی برخی ایرانی‌ها به دوره پهلوی

۲. مدرنیزاسیون و تجددگرایی 

مدرنیزاسیون و تجددگرایی در دوره پهلوی، بهویژه در عصر رضاشاه (۱۳۰۴–۱۳۲۰ شمسی)، یکی از پروژههای کلیدی حکومت بود که با هدف نوسازی ایران بر اساس الگوهای غربی و تقویت هویت ملی اجرا شد. این فرآیند با ویژگیهای خاصی همراه بود که در ادامه بهتفصیل بررسی میشود:

 ۱. ماهیت مدرنیزاسیون در دوره پهلوی
تفاوت با مدرنیته غربی: مدرنیزاسیون در ایران برخلاف غرب که محصول تحولات تدریجی و خودجوش بود، بهصورت “دستوری و از بالا” توسط دولت مطلقه رضاشاه اجرا شد. این پروژه بیشتر بر مظاهر ظاهری مدرنیته (مانند معماری، پوشش، و نهادهای اداری) تمرکز داشت تا تحولات بنیادی در ساختارهای فکری و اجتماعی .
نقش دولت: رضاشاه با تکیه بر ناسیونالیسم و باستانگرایی، مدرنیزاسیون را بهعنوان ابزاری برای تمرکز قدرت و ایجاد یک دولت مقتدر بهکار گرفت. این رویکرد با حذف نهادهای مدنی مانند مطبوعات و احزاب همراه بود .

 ۲.ابعاد اصلی تجددگرایی پهلوی
الف. سیاسی و اداری
تمرکزگرایی: ایجاد نظام اداری متمرکز و تضعیف قدرتهای محلی و ایلی، از جمله انحلال حکومتهای خودمختار محلی .
نظامیگری: تأسیس ارتش مدرن بهعنوان نماد نوسازی، که نقش کلیدی در سرکوب مخالفان و تحکیم قدرت داشت .

 ب. فرهنگی و اجتماعی
باستانگرایی: تبلیغ هویت پیش از اسلام و تقویت نمادهایی مانند فردوسی و تخت جمشید برای جایگزینی هویت اسلامی .
سکولاریزاسیون: محدود کردن نهادهای مذهبی، کشف حجاب (۱۳۱۴)، و تغییر لباس مردان به سبک غربی .
تغییرات شهری: معماری و شهرسازی بهسبک اروپایی (مانند میدان توپخانه تهران) که باعث شکاف بین معماری سنتی و مدرن شد .

ج. اقتصادی و زیرساختی
صنعتی سازی: ایجاد کارخانجات و راهآهن، هرچند با وابستگی به درآمد نفتی و بدون توسعه پایدار .
اصلاحات آموزشی: تأسیس دانشگاه تهران و اعزام دانشجو به خارج، اما با کنترل شدید محتوای آموزشی .

۳. تناقض ها و آسیب ها
–  تقلید سطحی: تمرکز بر ظواهر مدرنیته بدون توجه به بسترهای فرهنگی و اجتماعی، منجر به شکاف عمیق بین سنت و تجدد شد .
اقتدارگرایی: پروژه نوسازی با سرکوب آزادیهای مدنی و پارلمانتاریسم همراه بود. مجلس به نهادی تشریفاتی تبدیل شد و انتخابات آزاد وجود نداشت .
واکنشهای اجتماعی: مقاومت گروههای مذهبی و سنتی (مانند مخالفت با کشف حجاب) و شکست در جذب تودههای روستایی .

دلایلی باورنکردنی از علاقه ی برخی ایرانی‌ها به دوره پهلوی

۳. احساس نوستالژی و مقایسه با وضعیت کنونی 
بررسی‌ها نشان می‌دهد که نوستالژی تاریخی نقش مهمی در ایده‌آل‌سازی گذشته دارد. برخی ایرانیان، به‌ویژه نسل قدیم، دوره پهلوی را با ثبات سیاسی و امنیت بیشتر به یاد می‌آورند. 

تضاد با شرایط امروز: مشکلات اقتصادی، تحریم‌ها و محدودیت‌های اجتماعی، باعث مقایسه ناخودآگاه با گذشته می‌شود. 
مهاجران ایرانی: بسیاری از ایرانیان خارج‌نشین که پس از انقلاب مهاجرت کردند، خاطرات خود از ایران پیش از انقلاب را با حسرت مرور می‌کنند.  

دلایلی باورنکردنی از علاقه ی برخی ایرانی‌ها به دوره پهلوی

۴. انتقادات و چالش‌های دوره پهلوی 
با وجود دیدگاه‌های مثبت، دوره پهلوی با چالش‌های جدی نیز همراه بود: 

دیکتاتوری و سرکوب: فعالیت احزاب سیاسی محدود بود و سازمان‌هایی مانند ساواک مخالفان را سرکوب می‌کردند. 
شکاف طبقاتی: رشد اقتصادی نامتوازن، باعث افزایش نابرابری بین شهر و روستا شد. 

دلایلی باورنکردنی از علاقه ی برخی ایرانی‌ها به دوره پهلوی

علاقه برخی ایرانیان به دوره پهلوی، ترکیبی از خاطرات جمعی مثبت، مدرنیزاسیون سریع و مقایسه با شرایط کنونی است. با این حال، تحلیل این دوره نیازمند نگاهی جامع‌نگر به ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن است.

دلایلی باورنکردنی از علاقه ی برخی ایرانی‌ها به دوره پهلوی

منابع و مآخذ 

•کتاب توسعه اقتصادی ایران در دوره پهلوی، نوشته جان فوران.
•مقاله مدرنیته و ناسیونالیسم در عصر پهلوی.
•کتاب ایران بین دو انقلاب، نوشته یرواند آبراهامیان.
•پژوهش نوستالژی و سیاست در خاطره جمعی ایرانیان.

source

توسط elmikhabari.ir