1
اقتباس نتفلیکس از داستان The Eternaut بسیار موفق عمل کرد اما حالا طرفداران این سریال پسا آخرالزمانی برای پر کردن وقت تا انتشار فصل دوم، به دنبال سریالهایی با حالوهوای مشابه هستند. گرچه پایان فصل اول سریال The Eternaut جذاب بود، ولی سؤالات زیادی بیپاسخ ماند. خوشبختانه نتفلیکس تأیید کرده که فصل دوم این سریال در دست ساخت است. اما از آنجا که هنوز هیچ تاریخ پخشی برای فصل دوم اعلام نشده، طرفداران ممکن است تا آماده شدن ادامه ماجرا، احساس بلاتکلیفی کنند.
با این حال، هفت سریال وجود دارند که میتوانند جای خالی سریال The Eternaut را پر کنند. این سریالها ویژگیهایی مشابه دارند و در ادامه قرار است به بررسی هر کدام از این سریالها بپردازیم. همراه با ما باشید.
۷. سریال Silo
یکی از بهترین گزینهها برای طرفداران سریال The Eternaut، سریال Silo از اپل تیوی پلاس است. این درام پسا آخرالزمانی با بازی ربکا فرگوسن روایتگر گروههایی از انسانهاست که در سیلوهایی زیرزمینی پناه گرفتهاند تا از دنیای بیرونی که گفته میشود مرگبار است، محافظت شوند؛ وضعیتی مشابه با بارش مرگبار در سریال The Eternaut. هرچند این دو سریال مسیرهای متفاوتی را دنبال میکنند و سریال Silo بیشتر یک تریلر توطئه با پیچشهای داستانی فراوان است، اما همان فضای بسته و پرمخاطرهاش میتواند برای علاقهمندان The Eternaut جذاب باشد.
۶. سریال The Last of Us
با وجود اینکه داستانی آخرالزمانی دارد، سریال The Eternaut در اصل درباره تلاش خوان سالوو برای بازگشت نزد خانوادهاش و بازسازی زندگی عادی است. سریال The Last of Us از HBO نیز به شکلی کمنظیر از فضای آخرالزمان برای روایت درامی خانوادگی استفاده میکند. جوئل (پدرو پاسکال) و الی (بلا رمزی) دو بازمانده ناهماهنگ از آخرالزمان زامبیها هستند که رابطهای شبیه پدر و دختری بینشان شکل میگیرد؛ درست مانند خوان و کلارا در سریال The Eternaut. در عین حال که هر دو سریال بر بنیان خانواده بنا شدهاند، سریال The Last of Us نیز مانند The Eternaut پر از صحنههای اکشن مهیج است.
۵. سریال Fallout
سریال Fallout نیز همچون The Last of Us، بر روابط خانوادگی در دل یک دنیای آخرالزمانی تمرکز دارد. داستان آن در جهانی پس از جنگ هستهای میگذرد و درباره دختری به نام لوسی (الا پرنل) است که برای پیدا کردن پدر ربودهشدهاش از پناهگاه بیرون میزند. این ماجرا شباهت زیادی به سفر خوان سالوو در سریال The Eternaut دارد.
اما آنچه Fallout را خاص میکند، تفاوت لحن آن است. برخلاف فضای تاریک The Eternaut، این سریال طنزآمیزتر و گاهی سبکتر است، با فضایی رنگارنگ و شخصیتهایی مثل «غول» (با بازی والتون گوگینز) که وارد ماجراجوییهایی عجیبوغریب در سرزمین نابودشده میشوند. Fallout با حفظ عناصر خونبار و دیستوپیایی، در عین حال سرگرمکننده هم هست.
۴. سریال The 100
سریال The 100 نیز مانند Fallout با عواقب یک جنگ هستهای آغاز میشود. داستان از جایی شروع میشود که گروهی نوجوان به زمین فرستاده میشوند تا مشخص شود آیا پس از این فاجعه، سیاره برای زندگی مناسب است یا نه. در ابتدا با بازماندگانی روی زمین مواجه میشوند، اما در ادامه، داستان به سمت معرفی دشمنان مختلفی میرود.
۳. سریال Falling Skies
شاید شبیهترین سریال به The Eternaut، حداقل از نظر ساختار کلی، سریال Falling Skies باشد. همانند The Eternaut، این سریال نیز درباره حمله موجودات فضایی به زمین است، اما با این تفاوت که در سریال Falling Skies این تهاجم بسیار موفقتر بوده و دنیا کاملاً تحت سلطه آنها درآمده است. داستان درباره گروهی از بازماندگان است که زیر سایه حکومتی تمامیتخواه از سوی موجودات فضایی زندگی میکنند و جنبشی مقاومتی علیه آنها تشکیل میدهند. در حالی که Falling Skies بیشتر بر اکشن متمرکز است، شاید هیچ سریالی به اندازه آن نتواند نمونهای تمامعیار از یک تهاجم فضایی رازآلود را ارائه دهد.
حتی شواهدی وجود دارد که نشان میدهد Falling Skies مستقیماً از کمیکهای اصلی The Eternaut الهام گرفته است. از ظاهر حشرهمانند موجوداتی به نام “اسکیتر” گرفته تا نحوه نابودی فناوریهای ارتباطی زمین توسط بیگانگان، شباهتهای زیادی بین این دو وجود دارد. افزون بر این، پایانبندی Falling Skies نیز نسبت به پایانی که احتمالاً در The Eternaut خواهیم دید، مشخصتر و قطعیتر به نظر میرسد، بهویژه با توجه به پایانبندی کمیکهای اصلی.
۲. سریال Snowpiercer
یکی از عناصر برجسته The Eternaut، بارش مرگبار برف است؛ و به نظر میرسد Snowpiercer نیز از همین ایده الهام گرفته باشد. این سریال بازتصویری از فیلم سال ۲۰۱۳ بونگ جون-هو است و داستان آن درباره قطاری پر از بازماندگان فاجعهای زیستمحیطی است که طبق طبقات اجتماعی از هم جدا شدهاند. در دنیای Snowpiercer، تلاش برای معکوس کردن گرمایش زمین باعث شده زمین وارد یک عصر یخبندان جدید شود. اگرچه این برف با برف آخرالزمانی The Eternaut تفاوت دارد، اما فضای زمستانی و بصری آنها بهشدت شبیه یکدیگر است.
علاوه بر این شباهت بصری، Snowpiercer و The Eternaut از نظر روایی نیز نقاط اشتراک زیادی دارند. در هر دو، برف تنها سطح ماجراست و زیر آن لایههایی از راز و توطئه نهفته است که در طول چهار فصل Snowpiercer کمکم فاش میشود. از نظر درام شخصی نیز Snowpiercer کم نمیگذارد و شخصیت آندره (با بازی دیوید دیگز) شباهتهای زیادی به خوان سالوو دارد؛ هر دو رهبرانیاند که در دل آشوب، به دنبال عدالت و نجات انسانها هستند.
۱. سریال Dark
یکی از خاصترین و سختترین بخشهای قابل جایگزینی در The Eternaut، تمرکز آن بر حلقههای زمانی است. هرچند سریالهایی مانند Quantum Leap یا 12 Monkeys نیز به سفر در زمان میپردازند، اما هیچکدام بهاندازه Dark نتفلیکس نمیتوانند جای خالی حلقههای زمانی شوم The Eternaut را پر کنند. همانطور که خوان سالوو مجبور است بارها و بارها آخرالزمان را تجربه کند و خانوادهاش را از دست بدهد، در Dark نیز نسلهای مختلف از یک شهر کوچک با حلقههای زمانی عذابآوری مواجه میشوند که آنها را به تقاص اسرارشان وامیدارد.
Dark نیز همانند The Eternaut پر از رمز و راز، عناصر فراطبیعی، و پیچشهای داستانی گیجکننده است. هر دوی این سریالها مخاطب را وارد دنیایی میکنند که در آن زمان، سرنوشت، و روابط انسانی بهشکلی دردناک و جذاب در هم تنیدهاند.