فیلم خوششانسترین مرد آمریکا (The Luckiest Man in America) درامی است که جز دستهی فیلمهای براساس واقعیت قرار میگیرد. فیلمهای براساس واقعیت هم مشکلات خودشان را دارند. این فیلمها از عنصری بنام روابط علتومعلولی سینمایی رنج میبرند. فیلمساز میخواهد به اتفاقات اصلی وفادار بماند اما از طرفی هم این رویکرد به پیرنگ روایت لطمه میزند. این فیلم نیز دقیقا گرفتار چنین مهلکهای شده است. کارگردان میخواهد به منبع اصلی روایتاش وفادار بماند اما از طرفی شخصیتهایش را از بین میبرد و نمیتواند قصهی درستدرمانی را تحویل مخاطب دهد.
از هر طرفی هم، این رویکرد باعث شده که درام انسانی فیلم شکل نگیرد. عدم ایجاد روابط علت و معلولی به شناسایی شخصیت اصلی ضربه میزند و درنهایت روایت تاثیرگذاری خودش را از دست میدهد. اما در این میان این تنها پل والتر هاوسر است که عنصر مثبت این فیلم تلقی میشود. او که در نقش مایکل ظاهر شده، با جهان فیلمساز ارتباط برقرار میکند و تمام تلاشاش را بکار میگیرد تا فیلم چیز خوبی از آب درآید. درنهایت این رویای آمریکائی که جهان سرمایهداری گره خورده از هم میپاشد و مخاطب خیلی جاها حوصلهاش سر میرود.
در ادامه داستان فیلم لو میرود
source