10 تیر 1404 ساعت 13:19
در این مطلب نگاهی به 10 مورد از بهترین و بدترین پیشرانه هایی که خودروسازان ساختهاند، خواهیم انداخت. برترین موتورهای تویوتا و بنز کدام است؟
قلب تپنده یک خودرو، موتور آن است. جعبه دنده، ترمزها، جعبه فرمان و هر یک از اجزای دیگری که به ذهنتان میرسد برای اینکه وظیفه خود را به خوبی انجام دهند نیاز به پیشرانه سالم دارند. اغلب شنیدهایم که علاقهمندان به خودرو راجع به روح یک ماشین صحبت میکنند، اما منظور ایشان چیست؟ به اعتقاد بسیاری از آنها، روح یک خودرو در کالبد موتور دمیده شده است. این سازنده خودروست که تصمیم میگیرد آیا میخواهد به سراغ یک موتور اقتصادی چهار سیلندر برود یا یک شش سیلندر خطی اسپرت یا حتی یک دوازده سیلندر دیوانهوار!
بهترین و بدترین پیشرانههایی که خودروسازان ساختهاند
هر بار که نوک قلم یک مهندس یا طراح روی کاغذ حرکت میکند، احتمال خلق یک شاهکار یا یک اثر افتضاح به یک اندازه است. در چند دهه گذشته، بزرگترین خودروسازان جهان موتورهایی تولید کردهاند که یا محشر بوده یا افتضاح قلمداد شدهاند. به هر حال نتیجه تلاش مهندسان چه یک شاهکار تمام عیار باشد یا یک سازه ناموفق و شکست خورده، در کانون توجه قرار میگیرد. در ادامه با 10 مورد از بهترین و بدترین موتورهایی که توسط خودروسازان بزرگ ساخته شدهاند آشنا میشوید.
بهترین موتور تویوتا: سری موتورهای هشت سیلندر UZ
تویوتا بدون شک در طراحی و ساخت موتور تجربه و مهارتی مثال زدنی و بینظیر دارد و این توانمندی به وضوح در سال 1989 میلادی با معرفی سری موتورهای 8 سیلندر UZ به اثبات رسید. سری پیشرانههای یو زد تویوتا شامل دو موتور اصلی از جمله 1UZ-FE و 2UZ-FE است که علیرغم شباهتهای زیادی که با هم دارند، تفاوتهای مهمی بین آنها دیده میشود.
موتور 1UZ-FE برای نخستین بار در سال 1989 و زیر کاپوت لکسوس LS400 قرار گرفت. این موتور 4.0 لیتری از طراحی چهار میل سوپاپ (quad-cam) با تسمه تایم بهره میبرد و در نسخههای ابتدایی خود، میتوانست حداکثر 256 اسب بخار قدرت تولید کند. اما نسخههای تولید شده پس از سال 1997 به سامانه هوشمند تنظیم متغیر زمانبندی سوپاپها مجهز شدند. (سیستمی که زمان باز و بسته شدن سوپاپهای ورودی و خروجی را متناسب با شرایط موتور تنظیم میکند) این بهروزرسانی باعث افزایش قدرت موتور به 290 اسب بخار شد و راه را برای توسعه نسخه بعدی هموار کرد.
از سوی دیگر، موتور 2UZ-FE تمام ویژگیهای مثبت نسل قبل را گرفته و آنها را بهبود بخشیده است. برای مثال بلوک موتور از آلومینیوم به چدن تغییر کرد، حجم پیشرانه به 4.7 لیتر افزایش یافت و امکان نصب کیت سوپرشارژر توسط خود تویوتا برای علاقهمندان به قدرت بیشتر فراهم شد. این تغییرات باعث شد که 2UZ-FE به یکی از مطمئنترین و بادوامترین موتورهای تویوتا تبدیل شود.
برای درک بهتر دوام این موتور، کافیست بدانیم که مالک یک دستگاه تویوتا تاندرا مدل 2007 مجهز به موتور 2UZ-FE ، توانست بیش از یک میلیون مایل با خودرویش طی کند. این عملکرد چنان تویوتا را تحت تأثیر قرار داد که موتور را به طور کامل باز کرد و مورد بررسی قرار داد تا دوام خارق العاده آن را مطالعه کند.
بدترین موتور تویوتا: 3VZ-E شش سیلندر 3.0 لیتری V6
تویوتا به واسطه موتورهای بادوام و قابل اعتمادی مانند سری هشت سیلندر UZ به شهرت جهانی دست یافته، اما حتی بهترین خودروسازان هم گاهی دچار لغزش میشوند. 3VZ-E یک موتور شش سیلندر V شکل با حجم 3.0 لیتر است که نخستین بار در سال 1988 معرفی شد. این پیشرانه در نهایت در برخی از خودروهای آفرود تویوتا مانند T100 و 4Runner مورد استفاده قرار گرفت، اما هرگز نتوانست با ذات سرسخت و جنگجوی چنین خودروهایی هماهنگ شود و به همین خاطر از دور رقابت خارج شد.
یکی از مشکلات اصلی این موتور، توان خروجی پایین آن بود. با وجود حجم نسبتا زیاد، موتور تنها قادر به تولید 150 اسب بخار قدرت بود. از آن بدتر، برای موتوری که قرار بود خودروهایی مانند شاسیبلندها و پیکاپها را از میان گل، شن و مسیرهای سخت عبور دهد، 180 پوند فوت گشتاور رقم خنده دار و کمی بود و به همین خاطر خریداران را ناامید میکرد.
اما ضعفهای این موتور تنها به عملکرد آن محدود نمیشد. از دیگر معایب آن میتوان به مشکلات جدی در مدیریت گرما و حرارت موتور اشاره کرد. سامانه خنک کننده از جمله فن و گردش مایع، عملکرد مؤثری نداشتند و همین باعث میشد برخی نواحی موتور بیش از حد گرم شوند. این گرمایش نامتعادل موجب فرسایش زودهنگام قطعاتی مانند واشر سرسیلندر میشد. علاوه بر آن، تسمه تایم این موتور نیز ضعیف و کم دوام بود و هر 60 هزار مایل نیاز به تعویض داشت تا از پارگی ناگهانی جلوگیری شود.
بهترین موتور مرسدس: M297 AMG V12 با حجمهای ۶.۹ و ۷.۳ لیتر
به عنوان یکی از سه خودروساز بزرگ آلمان، مرسدس توانایی ساخت انواع خودروها از ماشینهای تجاری گرفته تا خودروهای مسابقهای را دارد. یکی از بهترین موتورهای این شرکت، موتور M297 V12 است که اولین بار در سال 1997 و طی یک همکاری نزدیک با برند لوکس AMG ساخته شد. این پیشرانه که فرزندی از نسل قبلی موتورهای V12 مرسدس یعنی M120 است که زیر کاپوت خودرو افسانهای CLK GTR قرار گرفت و میتوانست در شرایط ایده آل، 600 اسب بخار قدرت و 572 پوند فوت گشتاور تولید کند.
اما M297 فقط به CLK GTR محدود نماند. این موتور نه تنها به یکی از بزرگترین موتورهای AMG مرسدس برای خودروهای آلمانی تبدیل شد، بلکه یکی از بهترین موتورهایی بود که در در سینه یک خودرو ایتالیایی تعبیه شد. این موتور به قدری تأثیرگذار بود که هوراسیو پاگانی با تیم AMG تماس گرفت تا نسخهای از آن را برای خودرو سوپراسپرت سبک وزن جدیدش، پاگانی زوندا، سفارش دهد. AMG با این درخواست موافقت کرد و در سال 2001 نسخه 7.3 لیتری از این موتور روی زوندا نصب شد که نسخههای بعدی آن نیز به قدرت بیشتری مجهز شدند.
بدترین موتور مرسدس: M139
مهندسهای ای ام جی همواره با اشتیاق و تلاش بیوقفه به دنبال افزایش سرعت و عملکرد هستند، اما گاهی اوقات تلاشهای آنها به مسیرهای نادرست منتهی میشود. نسل پنجم مرسدس AMG C63 و موتور جدیدش، M139، نمونه بارز این موضوع است. وقتی مدل W206 C63 در سال 2022 عرضه شد، طرفداران با شک و تردید آن را پذیرفتند، زیرا موتور V8 خشن و غران سابق نصف سیلندرهایش را از دست داده و به جای آنها یک پکیج باتری دریافت کرده بود.
از آنجا که موتور M139 بسیار جدید است، ارزیابی میزان دوام و قابلیت اطمینان بلندمدت آن دشوار است، اما با توجه به پیچیدگیهای این موتور، به راحتی میتوان تصور کرد که در آینده با مشکلات جدی دست و پنجه نرم کند. در مدل مرسدس AMG C63 سال 2025، پیشرانه فوق با کمک سیستم هیبریدی و توربوشارژ، توانایی تولید 671 اسببخار قدرت را دارد، اما هماهنگسازی این سیستمها با یکدیگر کار آسانی نیست.
اگرچه در حال حاضر ممکن است این موتور عملکرد قابل قبولی داشته باشد، اما M139 از نظر فنی، آپدیت بزرگی نسبت به نسل قبلی C63 دریافت کرده است. خوشبختانه، برای طرفداران موتورهای عضلانی AMG، مرسدس قصد دارد در مدلهای کلاس C و E سال 2026 موتورهای 8 سیلندر را دوباره معرفی کند.
بهترین موتور شورولت: موتور V8 کوچک
در آن سوی اقیانوس اطلس و همزمان با ورود به آمریکا، تنها یک برند وجود دارد که میداند چگونه یک موتور هشت سیلندر واقعی بسازد. شورولت تقریبا مترادف با خودروهای عضلانی آمریکایی است و موتور V8 کوچک نمادی از تعهد این شرکت به پیشرانههای هشت سیلندر است. این موتور برای اولین بار در سال 1955 برای قدرت بخشیدن به کوروت معرفی شد و تبدیل به یکی از شناختهشدهترین و محبوبترین دستاوردهای شورولت شد.
موتور V8 کوچک به خاطر سادگی نسبی که دارد، یکی از قابل اعتمادترین موتورهای تولیدی جنرال موتورز به شمار میآید. نسخههای اولیه آن از چدن ساخته شده بودند و نسخههای بعدی با بدنهای آلومینیومی تولید شدند که باعث شده این موتورها مستحکم و تعمیر آنها آسان باشد. سری موتورهای هشت سیلندر شورولت در انواع خودروها از ماشینهای عضلانی گرفته تا شاسیبلندها و پیکاپها نصب شده و به طرز شگفتآوری، باوجود تفاوتهای گسترده در نوع کاربری و ویژگیهای مورد نیاز این خودروها، موفق شده پوشش خوبی داشته باشد.
بدترین موتور شورولت: موتور چهار سیلندر ۲.۳ لیتری وگا
در دهه 70 میلادی، شورولت اقدام به معرفی یک خودرو کوچک و اسپرت دو در به نام وگا کرد. نیروی محرکه این خودرو از طریق یک موتور چهار سیلندر 2.3 لیتری تأمین میشد و میتوانست در بهترین حالت خود، 110 اسب بخار قدرت تولید کند که برای یک 4 سیلندر در آن دوره چندان بد به نظر نمیرسید. با این حال عیب و ایرادات آن به مرور زمان آغاز شدند.
رئیس جنرال موتورز در آن زمان خواهان ساخت خودرویی بود که بتواند با فولکس واگن بیتل و فورد پینتو رقابت کند و در عین حال هزینههای تولید آن پایین و امکاناتش برای مشتریان مطلوب باشد. او واقعا قصد چنین کاری را داشت و از مهندسان خود تقاضا کرد چنین موتوری را ظرف مدت 2 سال بسازند. فشار زیادی به آنها وارد شد و تلاش زیادی برای کسب نتایج موفقیت آمیز کردند.
داخل سیلندرهای موتور وگا با سیلیکون پوشانده شده بود که به مرور زمان فرسوده میشد و به پیستونها آسیب میرساند. سیستمهای خنک کننده و روغن رسانی نیز به طور ضعیف ساخته و آببندی شده بودند که باعث نشتی هر دو مایع میشد. بدون وجود مایع خنک کننده برای کاهش دما و بدون روغن برای جلوگیری از اصطکاک قطعات موتور، موتور وگا به شدت مستعد داغ کردن بیش از حد و آسیبهای بعدی بود. تمام این مشکلات به خاطر اصرار مدیرعامل جنرال موتورز و عجلهای بود که داشت!
بهترین موتور فراری: موتور V8 سری F136
برند فراری عمدتا به خاطر طراحیهای احساسی و خیره کنندهاش شناخته میشود. این خودروساز که سابقهای غنی در مسابقات موتوری دارد، علاقه دیرینهاش به نمایش و هیجان بیشتر از کارایی صرف زبان زد خاص و عام در دنیای خودروسازی است. با این حال، آنچه واقعا باعث شهرت این برند در جهان خودرو شده، مهارت بینظیرش در طراحی و ساخت پیشرانههاست. یکی از چشمگیرترین موتورهای ساخت فراری، موتور V8 سری F136 است.
پیشرانه F136 یک V8 تنفس طبیعی با میلسوپاپهای دوبل در بالا و زاویه V نود درجهای بود. این موتور نخستین بار در سال 2002 در مدل مازراتی کوپه ظاهر شد و در ابتدا قادر به تولید 390 اسب بخار قدرت بود، اما نسخههای بعدی قدرتمندتر شدند. دو سال بعد، نسخهای از موتور F136 با حجم 4.3 لیتری در فراری F430 مورد استفاده قرار گرفت که میتوانست 483 اسب بخار قدرت تولید کند. سپس در سال 2009، فراری نسخه ارتقایافتهای از این موتور را برای مدل 458 Italia معرفی کرد که حجم آن به 4.5 لیتر و قدرتش به 562 اسب بخار افزایش یافته بود.
با این حال، اعداد و ارقام تنها نیمی از جذابیت سری موتورهای F136 را تشکیل میدهند و نیم دیگر به نادر بودن و ویژگیهای منحصربهفرد آنها باز میگردد. F136 آخرین موتور V8 تنفس طبیعی بود که در یک فراری، یعنی مدل 458، نصب شد. نسلهای بعدی این موتور با توربوشارژرها همگام شدند و دیگر آن روح پرشور پیشرانههای بدون توربو را ندارند.
بدترین موتور فراری: F106 C 000
موتور F136 نتیجه سالها اصلاح و بهبود بر پایه موتورهای 8 سیلندر فراری بود، اما برای رسیدن به آن سطح از تکامل، فراری ناگزیر بود چند بار شکست بخورد. یکی از این شکستها با موتور F106 C 000 V8 رقم خورد. در دهه 70 میلادی، فراری تصمیم گرفت خودرو ویژهای برای بازار داخلی ایتالیا طراحی کند. نتیجه این تصمیم مدل Dino 208 GT4 و موتور 2.0 لیتری V8 آن بود. در آن زمان، دولت ایتالیا مالیات سنگینی بر خودروهای با موتور بیش از 3.0 لیتر وضع کرده بود و فراری مجبور بود حجم موتور را در محدوده 3.0 لیتر یا کمتر نگه دارد.
موتور F106 C 000 توانایی دور گرفتن تا 7700 دور در دقیقه داشت، اما تنها میتوانست 170 اسب بخار قدرت تولید کند که عدد ناامید کنندهای برای چنین برندی به حساب میآمد. زمانی که Dino 208 GT4 در سال 1975 با این موتور به بازار عرضه شد، مشتریان نه از عملکرد آن و نه از طراحیاش راضی نبودند. امروزه، بیشتر آنچه که در ذهن علاقهمندان اصیل فراری از Dino 208 GT4 و موتور آن باقی مانده، تجربهای منفی است.
بهترین موتور لکسوس: 1LR-GUE V10
داستان توسعه موتور 1LR-GUE باید با اشاره به خودرو لکسوس LFA خوانده شود، وگرنه کامل نیست. این خودرو حاصل تلاش ذهن خلاق هاروهيکو تانههاشی، مهندس ارشد لکسوس بود و توسعه آن به همراه موتور اختصاصیاش، یک دهه کامل زمان برد. در طول این سالها، LFA بارها با بازنگری و چالشهای مهندسی مواجه شد.
در مقطع زمانی خاصی، تانههاشی و تیمش تصمیم گرفتند کل ساختار خودرو را کنار بگذارند و به جای آلومینیوم از فیبر کربن برای ساخت بدنه استفاده کنند تا به وزن کمتر و مقاومت بیشتر دست یابند، اما تعهد و پافشاری تیم سرانجام نتیجه داد تا جایی که جرمی کلارکسون، منتقد سرسخت خودرو، LFA را «بهترین خودرویی که تا به حال راندهام» توصیف کرد.
هزاران دلیل برای تحسین این خودرو وجود دارد، اما مهمترین علت، موتور 4.8 لیتری V10 است. این موتور به صورت انحصاری برای LFA توسعه داده شده و پیوند آن با بدنه خودرو کاملا ویژه و هماهنگ است. موتور تا 9000 دور در دقیقه دور میگیرد و مهندسان کابین خودرو را نه تنها با در نظر گرفتن ارگونومی، بلکه با تمرکز بر آکوستیک و صدای موتور طراحی کردند. ترکیب صدای منحصربهفرد 1LR-GUE با تولید محدود تنها 500 دستگاه، یکی از دلایل اصلی بالا بودن قیمت این ماشین هستند.
بدترین موتور لکسوس: 3GR-FSE
در طول فرایند طولانی توسعه و تولید بهترین موتور، لکسوس توانست بدترین پیشرانه خود را با نام 3GR-FSE تولید کند. این بلوک موتور که اولین بار در سال 2005 معرفی شد از آلومینیوم ریختهگری شده ساخته شده و دارای میللنگهای فولادی فورج شده در کنار میلسوپاپهای دوکاسهای آهنی بود. این موتور قدرت قابل قبولی برابر با 252 اسب بخار و گشتاور 228 پوند فوت تولید میکرد که یعنی این موتور 3.0 لیتری V6 تا حد زیادی موتوری معمولی بود. البته از آنجا که این موتور خودروهای معمولی مانند GS300 و IS250 را به حرکت درمیآورد، آیا میتوان بابت این موضوع به آن ایرادی گرفت؟
به دلیل مونتاژ نامناسب در کارخانه، موتور 3GR-FSE به داشتن حسگر فشار سوخت معیوب معروف بود. واشر کنار حسگر فشار سوخت قرار داشت و به عنوان یک مشکل جانبی میتوانست باعث خراب شدن لوله سوخت به دلیل ساخت نامناسب حسگر شود. این موضوع امکان نشت سوخت را فراهم میکرد که میتوانست منجر به آتشسوزی ناگهانی موتور شود؛ مسئلهای که به اندازه کافی خطرناک بود تا لکسوس کمپینی برای فراخوان 8313 دستگاه مدلهای لکسوس مجهز به موتور 3GR-FSE راهاندازی کند.
source