رابطه میان انسان و سگ داستانی بسیار کهن دارد، اما روایت آن در حال تغییر است. برخلاف نظریه قدیمی که معتقد بود گرگ‌ها به‌طور خودخواسته در حاشیه اردوگاه‌های انسانی زندگی می‌کردند، شواهد جدید نشان می‌دهد که انسان‌ها توله‌گرگ‌های بسیار جوان را گرفته و بزرگ می‌کردند.

این تغییر اهمیت دارد زیرا منشأ سگ‌ها را به تصمیمات آگاهانه اجداد ما نسبت می‌دهد، نه صرفاً به حضور تصادفی گرگ‌ها در نزدیکی انسان‌ها. این دیدگاه، اهلی‌سازی را به‌عنوان یک رابطه بلندمدت و فعال نشان می‌دهد که ریشه در دوران پیشاتاریخ دارد.

پرورش توله‌ها در نسل‌های متمادی

مدل «آغاز انسان‌محور»

در این مدل، شکارچی-گردآورندگان به‌طور منظم توله‌های شیر نخورده را جمع‌آوری کرده، آن‌ها را در اردوگاه اجتماعی می‌کردند و طی نسل‌ها، حیوانات دوستانه‌تر را ترجیح می‌دادند.

این مدل با تحقیقات مرکز تحقیقات تکامل انسان استرالیا (ARCHE)، مؤسسه سلطنتی علوم طبیعی بلژیک (RBINS)، دانشگاه سیدنی و دانشگاه ملی استرالیا (ANU) پشتیبانی می‌شود.

شواهد باستان‌شناسی

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که شکارچیان متحرک در اواخر پلیستوسن اوراسیا به‌طور منظم توله‌گرگ‌های بسیار جوان را از لانه‌های وحشی می‌گرفتند. آن‌ها این توله‌ها را در اردوگاه‌ها اجتماعی کرده و به تدریج حیواناتی را ترجیح می‌دادند که بهتر با زندگی در کنار انسان سازگار بودند.

یادآوری امروزی: حدود ۷۰ درصد سگ‌های جهان به‌صورت آزاد پرسه می‌زنند، که نشان می‌دهد بیشتر آن‌ها هنوز خارج از خانه‌های خانوادگی زندگی می‌کنند.

زندگی مشترک سگ‌ها و انسان‌ها در گذشته

جمجمه‌های شبیه به سگ از پلیستوسن

یافته‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهد ارتباط میان انسان و سگ‌سانان بسیار پیش از ظهور کشاورزی وجود داشته است.

یکی از نمونه‌های چشمگیر از غار «گویه» در بلژیک است که جمجمه‌ای شبیه به سگ با قدمتی حدود ۳۶٬۰۰۰ تا ۳۱٬۷۰۰ سال پیش کشف شده که ویژگی‌های متفاوتی نسبت به گرگ‌های معمولی دارد.

نمونه‌ای دیگر از غار «رازبوینیچیا» در سیبری با قدمتی حدود ۳۳٬۰۰۰ سال، به‌عنوان یک سگ در حال شکل‌گیری توصیف شده و بعدها با تحلیل DNA باستانی تأیید شده است.

این یافته‌ها جایگزین کشف معروف سگ اواخر یخچالی در «بن-اوبراکاسل» آلمان که حدود ۱۴٬۲۰۰ سال پیش همراه انسان دفن شده بود، نمی‌شوند، اما نشان می‌دهند که سگ‌سانان شبیه به سگ مدت‌ها پیش از تشکیل روستاها در کنار انسان‌ها زندگی می‌کردند.

اهلی‌سازی با انتخاب توله‌گرگ‌های دوستانه

نقش توله‌گیری در تغییر رفتار

گرگ‌ها نابینا به دنیا می‌آیند و حدود دو هفته بعد چشم باز می‌کنند، که این بازه زمانی می‌تواند تأثیر بزرگی بر رفتار آن‌ها در آینده داشته باشد.

تحقیقات مدرن نشان می‌دهد که گرگ‌هایی که با دست انسان پرورش یافته‌اند می‌توانند وابستگی عمیقی به مراقبان انسانی خود پیدا کنند؛ ویژگی‌ای که پرورش توله‌ها را برای انسان‌های باستان امکان‌پذیر می‌ساخت.

این رویکرد با نظریه قدیمی «خوداهلی‌سازی» که بر لاشخور بودن گرگ‌ها در زباله‌دان‌ها تأکید دارد، متفاوت است. این مدل بر مراقبت فعال، انتخاب مکرر و در نهایت، تولیدمثل سگ‌سانان آرام‌تر و نزدیک به اردوگاه تأکید می‌کند.

نشانه‌های غذایی و اجتماعی در گذشته

شواهد بیوشیمیایی و دندانی

آنالیز ایزوتوپ پایدار از محل باستانی «پرِدموستی» نشان می‌دهد سگ‌سانان شبیه به سگ بیشتر از گوشت گوزن شمالی و مشک‌گا تغذیه می‌کردند، در حالی که گرگ‌ها گوشت ماموت بیشتری مصرف می‌کردند. این الگو نشان می‌دهد انسان‌ها تکه‌های لاغرتر و استخوان‌ها را به سگ‌ها می‌دادند.

تحلیل بافت میکروسکوپی سایش دندان نیز تفاوت‌های قابل‌توجهی در الگوی جویدن میان گرگ‌ها و سگ‌سانان شبیه به سگ نشان می‌دهد که باز هم بر تفاوت منبع غذایی و نقش آن‌ها در کنار انسان‌ها دلالت دارد.

این داده‌ها به تنهایی اثبات اهلی‌سازی نیستند، اما نشان می‌دهند که برخی سگ‌سانان بزرگ مرتبط با انسان، رژیم غذایی و الگوی استفاده از دندان متفاوتی نسبت به گرگ‌های اطراف داشتند.

تداوم سنت‌های پرورش توله‌ها

نمونه‌ای از بومیان استرالیا

اتنوگرافی از استرالیا نمونه‌ای زنده ارائه می‌دهد: جوامع بومی سال‌هاست توله‌های دینگو را از لانه‌ها برداشته، در اردوگاه‌ها پرورش داده و پس از بلوغ بسیاری را آزاد می‌کردند. این چرخه می‌توانست در طول زمان بر ژنتیک سگ‌سانان آزاد تأثیر بگذارد.

این الگو پاسخی به یک انتقاد کلیدی است: حتی اگر بسیاری از حیوانات اجتماعی‌شده در سن بلوغ اردوگاه را ترک کنند، انسان‌ها اغلب توله‌های جدید را از لانه‌ها در مناطق مرزی میان اردوگاه‌ها و زیستگاه وحشی می‌گرفتند. در طول زمان، این کار می‌توانست انتخاب طبیعی به نفع توله‌هایی با خلق‌وخوی آرام‌تر و پیوند قوی‌تر با انسان ایجاد کند، بدون نیاز به حصار یا روستای دائمی.

همراهان اولیه انسان

شواهد عاطفی پیش از اهلی‌سازی رسمی

باستان‌شناسی حتی پیش از اهلی‌سازی رسمی، نزدیکی عاطفی را ثبت کرده است. در قبری بیش از ۱۶٬۰۰۰ ساله در اردن، یک انسان همراه یک روباه قرمز دفن شده است که نشان می‌دهد برخی شکارچیان، گوشت‌خواران را به‌عنوان همدم یا شریک آیینی نگه می‌داشتند.

اهمیت تجمع‌های فصلی

اردوگاه‌های تجمعی فصلی با منابع غذایی فراوان می‌توانستند تماس با سگ‌سانان اجتماعی‌شده را افزایش دهند، شانس استفاده مجدد از لانه‌های نزدیک را بالا ببرند و یافتن دوباره توله‌ها را آسان‌تر کنند.

نتیجه‌گیری: انتخاب فعال انسان‌ها

با کنار هم گذاشتن شواهد استخوان‌شناسی، آنالیز شیمی کلاژن، سایش دندان و منطق پرورش توله‌ها، تصویر روشنی شکل می‌گیرد:
انسان‌ها منتظر نماندند تا گرگ‌ها به سمت آن‌ها بیایند، بلکه هر بهار به سراغ لانه‌ها رفتند و همدمان خود را انتخاب کردند.

منبع: این مطالعه در نشریه Frontiers in Psychology منتشر شده است.

source

توسط elmikhabari